نگاهی به فیلم داستان ازدواج، ساخته نوا بامباک

پنجشنبه 23 مرداد 1399

اختصاصی آسمونی نوشته لاله عالم

داستان ازدواج شروع خوبی دارد، در حقیقت با یک ترفند جالب ، شخصیت ها به تماشاگر معرفی می شوند.

کارگردان هوشمندانه بدون انکه برای معرفی شخصیت های اصلی داستان وقت تلف کند یا از راه های کلیشه ای و تکرار شده به معرفی انها بپردازد، با شکلی نوین و کمتر نمایش داده شده، مخاطب را با شخصیت ها ،ان هم از زبان خودشان اشنا می کند. این یکی از نکات مثبت این فیلم است .هریک از انها دیگری را معرفی می کند و در خلال صحبت های انها از یک دیگر ، تصاویری مونتاژ شده و پشت سر هم می بینیم .

این مقدمه که دو طرف از همدیگر تعریف می کنند، به مخاطب اینگونه القا می کند که مشغول تماشای زندگی یک زوج خوشبخت است اما در ادامه متوجه می شویم ، انچه انها درباره یکدیگر می گفتند، در حقیقت یادداشت هایشان برای یک مشاور است که از انها خواسته ویژگی های همدیگر را بنویسند و دلایلی که باعث شده تا در کنار هم زندگی کنند و چرا حالا می خواهند از هم جدا شوند.اختلاف این زوج و جر وبحث های انها از همان اتاق مشاور خود را به رخ تماشاگر می کشد و اینکه شخصیت زن داستان ، حاضر نیست نوشته اش را تا پایان بخواند.این زوج که ابتدا قرار است دوستانه از هم جدا شوند کم کم به دلایل بسیاری تغییر موضع می دهند.این وسط انچه این جدایی را پیچیده تَر می کند ، مسئله حضانت فرزندشان است.فیلم داستان ازدواج ، یک فیلم مدرن و فاقد داستان پردازی و قهرمان پروری است که تقریبا تمام شخصیت های فیلمش را با نگاهی خاکستری و حتی سیاه نگاه می کند.

فیلم "داستان ازدواج " نگاهی زندگی دو بازیگر و کارگردان تاتر دارد و شاید کارگردان با این فیلم خواسته مسایل و مشکلات یک زوج که هر دو در کار نمایش و فیلم هستند را بررسی کند.شخصیت های اصلی فیلم "چارلی "با بازی "ادام درایو" و "نیکول "با بازی" اسکارلت جوهانسون" هستند.شخصیت زن یکی از دلایل اقدام برای جدایی را عدم استقلال هنری اش می داند چرا که احساس می کند، همسرش که حالا یک کارگردان نسبتا شناخته شده تاتر است به رویاهای کاری اش تا حدودی دست یافته ولی او در کارش پیشرفتی نداشته است.از طرف دیگر فهمیده است که همسرش به وی خیانت می کند.

در طول فیلم ، دغدغه این زوج تنها گرفتن طلاق دوستانه و حضانت کودک است.در این میان کارگردان با این فیلم نگاهی انتقادی نیز به سیستم قضائی و عملکرد وکلا در کشورش نیز انداخته است، جایی که وکیل ها از هر ترفند یا اتهامی استفاده می کنند تا برنده بازی باشند.انگار برای انها فقط برنده شدن مهم است و اینکه این وسط چه اتهاماتی به موکل های مقابل بزنند ، اهمیت ندارد، تا جایی که این جدایی که قرار بود دوستانه به سرانجام برسد به انگ زدن به دو طرف و طلب پول از دستمزد و دارایی ها منجر می شود.

در این میان باید به بازی خوب "لورا درن" وکیل شخصیت زن داستان اشاره کرد.کلا بازیها روان و باورپذیر است و کاملا می توان غلبه استیصال را در چهره و رفتار شخصیت ها مشاهده کرد.این فیلم اگرچه چندان به گذشته کاراکترها اشاره نمی کند و تماشاگر همزیستی این دو نَفَر را نمی بیند و فقط از توضیح هایی که به وکیل های خود می دهند ، در جریان مشکلات انها قرار می گیرد و نهایتا در یک صحنه اوج دعواها انها را انهم بعد از تصمیم به جدایی می بیند، با اینحال می تواند عمق فاجعه روابط این دو شخصیت را درک کند.فیلم "داستان ازدواج "یک سکانس فوق العاده و جالب هم دارد جایی که بازرس دادگاه به خانه مرد امده تا از نزدیک رفتار و نحوه تربیت پدر با فرزند را ببیند.