- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نقد فیلم اپنهایمر به کارگردانی کریستوفر نولان

نقد فیلم اپنهایمر به کارگردانی کریستوفر نولان
نویسنده :انسیه نجفی نشلی
چهارشنبه ۶دى ١٤٠٢
سومین برنامه "سینما قلب"- مراسم مشترکِ کافه سینما و سینما آزادی:
"اپنهایمر" با صدای دالبی، روی پردهی بزرگ.
این سومین برنامه از سریِ جدیدِ "سینما قلب"، رویداد ویژهی کافه سینما و سینما آزادی است که برای دومین بار با اکران نسخهای با صدای دالبی و زیرنویس فارسی از "اپنهایمر" کریستوفر نولان، برگزار شد. پیشازاین، گفتوگوی امیر قادری با عشاق سینما دربارهی این فیلم، در قالب نخستین برنامهی این سری، اتفاق افتاده بود.
این فیلم دوشنبه 27 آذرماه ساعت 18:30 پردیس سینما آزادی (سالن اصلی) به نمایش در آمد.
اپنهایمر با رفت وبرگشت زمان فلاش بک های تنیده در عمق روایت با بهره گیری ازتکنیک های پیشرفته فیلمسازی ودنیای سینما؛ جدالی پر چالش با ذهن مخاطب دارد.
روایتی پیچیده دردنیا های موازی گذشته وحال و آینده؛ حد فاصل ومرز بین زمان سینمایی و زمان حقیقی را بی معنا کرده ومخاطب مهلت تمایزآن را ندارد .
همراهی موسیقی ؛تدوین ؛حرکت دوربین ؛ فیلمبرداری و تکنیک ها و روش ها وابزاری چون :زوم و دالی وتراولینگ ؛ ریتم وضرباهنگ وتمپوی سریع وتپنده پیش روی مخاطب به نمایش گذاشته و روایت ماجرای اصلی و ماجرا های فرعی- همزمان باحرکت دوربین وکمک تدوین بسیار چالش برانگیز و خاص است که البته در آثار کریستوفر نولان دیده می شود.

تلفیق علم وطبیعت ونگاه دقیق اپنهایمر به پدیده های دنیا و دانش نقشه راهی است که در انتهای آن حذف دیدگاه انسانی و تفکر در آینده زندگی بشریت و عواطف واخلاق انسانی و پشیمانی و دردمندی ازرنج نوع بشر؛ ماحصل رویکرد سیاست مدارانی است که دانش را فدای انسانیت می کنند . اما همه در پی محکوم کردن دیگری و توجیه خود با راهکارهای رندانه وغیر انسانی هستند.
تصاویربا معناست ودر قاب های هوشمندانه؛ مفاهیم عمیق و شلوغ معنایی و میزانسن حساب شده دیده می گردد هرچند دربیشتر جاها ریتم فیلم تند وبرش ها بسیار سریع و نماها کوتاه است و ذهن ونگاه مخاطب مشغول به هم چسباندن تصاویر و مفهوم و دیالوگ ها برای درک پلان به پلان و پیش بردن روایت در چالشی درونی است.
تدوین ؛موسیقی؛ افکت ها ؛پلان های کوتاه وضرباهنگ و ریتم خاص در تدوین است که روایت تصویری ماجرا وذهن عالمانه اپنهایمر و درگیری اخلاق واحساس و منطق و روند تجزیه تحلیل علمی را نشان میدهد .

در روند شخصیت پردازی قهرمان فیلم (ا.پنهایمر -اوپی -اوپن ) کابوس ها؛ تحلیل ها؛
فضاي علمي دانشگاه و تدريس وکلاس ها؛ دانشجویان؛ بازی با فرمول ها و در نهایت
طبیعت ودانش بسیار موثر و ویژه است.
تصاویر سیاه وسفید و رنگی به ترتیب روایت قابل توجه است.روایت ها ی متفاوت از جمله روایت اصلی در دادگاه و روایت های دیگر،در،پس زمین وفلاش بک و رفت وبرگشت زمان سینمایی وحقیقی پیش برنده ماجراهایی است که در مراحل پیچیده گره افکنی؛ عطف؛ اوج؛ گره گشایی داستان مشاهده می گردد.
.قهرمان در درگیری بین محاکمه ای در دنیای واقعی در سیستم قضایی و نظامی وجدال با خود ( محاکمه خود توسط خود) در ذهن آشفته و پشیمان و سردرگمش ؛ محصورشده و این آشفتگی در فیلم هم حس می گردد
فیلم جاری و پرهیجان وزنده است و
مهلت فکر کردن به مخاطب نمیدهد
پلان ولحظه تلف شده نداره مثل علم؛
ماجرا نفس گیر پیش می رود.
همانطور که در زوایای مناسب مطلب ذکر شد؛ تدوین موسیقی روایت و فیلمبرداری هماهنگ پیش می،رود با کارگردانی خاصی که در راس امور می تازد.
در صحنه پایانی بعد از بمباران ژاپن ؛
در حین سخنرانی اوپنهایمر و شادی مردم .
قطع وکم شدن صدا ی شادی بر روی تصویر سردرگم ومسخ شده اوپی که تصاویر عزیزانش را درحال تاثیر بمب اتم میبیند؛ بسیار تاثیر برانگیز است .
در آثار کریستوفر نولان دو مشخصه خاص شخصیت پردازی وتیپ سازی متفاوت وشاخص و اتفاقات شگفت انگیز بارز است .
آثاری که شخصیت محور و حادثه ورویداد محورند . اپنهایمر شخصیت محور است اما نعدد حوادث عجیب وشخصیت ها وتیپ ها باعث شده که پرداخت شخصیت ها در سایه سنگین رویدادها و ماجراها محو می شود.
حربه اولیه استفاده از دانش برای نجات و پس ازآن نابودى نمایانگر جهانی است که بیرحمانه در حال نمایش قدرت و حذف رقیب برای فتح قله های پیروزی است.
ازنکات و مطالب جالب در فیلم اپنهایمر و روایت کلید واژه ها :
#تصاویر در صحنه زیبای تدریس به یک دانشجو توسط اپنهایم در دانشگاه که در ادامه به تعداد بیشتری می رسد .

#اشاره کردن به راهکار عجیب برگرداندن سربازهای آمریکایی و نجات جان آمریکایی ها با بمباران هیروشیما وناکاساکی
# پس ازبمباران هیروشیما واستفاده ازبمب اتم در جایی وزیر به هري ترومن گفت:
حس می کنم دستم به خون آلودست .
# در بخشی از فیلم هري ترومن گفت: برای ژاپن فرقی نداره کی بمب را ریخته من دستوردادم نه تو.
#ستاره ها بعد از مرگ؛ مگر ستاره ها می میرند.
#از حالا تبدیل به مرگ شدم .نابودگر دنیاها
#فوکس جاسوس شوروی بود در شهرک لس آلاموس، نیومکزیکو بود که مدیرش اوپی است.
ازالقاب اپنهایمر به
#مرشد ابوالهول وار اتم
#پدر بمب اتم اشاره شد.
#در دیالوگی جالب گفته شد : روزی خواهد رسید که مردم لس آلاموس، را نفرین می کنند
تازه کارها دنبال خورشید میرن ونابود میشن
در سایه باقی ماندن خوبه
# ماجرای دشمنی لوئیس استراوس که میخواست وزیر شودو برعلیه اوپی توطئه کرد وبه او تهمت زد که جاسوس شورویها ست اما شکست خورد. همسر اوپی بسیار در این خصوص هوشمندانه به او تذکر می داد . اصولا همسرش در زندگی اش بسیار مهم وموثر بود.
کیتی میگه فکر کردی اگه بزاری عذابت بدن دنیا تورو میبخشه ؟ نمیبخشه
#در جلسه بررسی اول راجر راب از،طرف استراوس منصوب شد که به اوپی تهمت بزند.
#انیشتن به اپنهایمر گفت من کشورم را ترک کردم توخدمت کردی اما دارن نابودت میکنن پس برو ازاینجا وگرنه به ایشان بگو بروند به جهنم!
#در جایی انیشتن میگه نوبت توست که عواقب کارن را تحمل کنی.آخرش بهت جایزه میدن اما بخاطر خودشونه ته تو
#به تعبیر اطرافیان اپنهایمر ؛بینش اوپی فراتر از،دنیایی است که در آن زندگی می کنیم وآن بهایی دارد و هر ناّبغه ای ملاحظه گر نیست نابغه هم میتونه بی ملاحظه باشد.