- آسمونی
- مجله اینترنتی
- چهره ها
- چهره های سینمایی
- بیوگرافی مهدی سلوکی
بیوگرافی مهدی سلوکی
مهدی سلوکی با برنامهٔ تلویزیونی نیمرخ وارد تلویزیون شد و با سریال نرگس به شهرت رسید. وی برادر کوچکتر محمد سلوکی مجری تلویزیون میباشد. آسمونی در این بخش بیوگرافی مهدی سلوکی را منتشر می کند.
بیوگرافی مهدی سلوکی
مهدی سلوکی (متولد 14 خرداد 1361 در بازیگر ایرانی است.
مادر مهدی سلوکی اصالتا اراکی است، فرزند اول خانواده محمد در سوم اسفندماه سال 1358 به دنیا آمد، او مجری شبکه تهران است. خانواده سلوکیها اصیل و متعصب و مذهبیاند. پدر و مادر مهدی سلوکی هر دو تحصیلکرده و اهل فرهنگو هنر بودند.
دوران کودکی مهدی سلوکی مثل بقیه پسر بچهها، به شیطنت گذشت، در مجتمع مسکونی پایگاه هشتم شکاری مهدی اغلب اوقات با همراهی برادرش مشغول بازیهای کودکانه بود.
مهرماه سال 1367، مهدی سلوکی به کلاس اول رفت، از آنجا که محمد در کلاس پنجم همان دبستان درس میخواند، دیگر بچههای مدرسه حریف شیطنتهای او نمیشدند. مهدی بسیار باهوش و با استعداد و پرحافظه بود، اما به خاطر همان شیطنتها فرصت کمتری برای درس خواندن میگذاشت و همیشه شب امتحان برای نمره زحمت میکشید! برادرش هم به او کمک میکرد و این روال در دوران راهنمایی هم ادامه داشت تا اینکه وارد دبیرستان شد.
مهدی سلوکی هنرستان و رشته گرافیک را برگزید در حالی که در کودکی خود و خانوادهاش آرزوی مهندسی، خلبانی و پزشکی داشتند. او در هنرستان مالک اشتر تهران، درس خواند و در همین مقطع هم بود که جذب کار هنری و تلویزیونی شد تا آنقدر سرش شلوغ شود که دیگر زیاد به درسها نرسد. البته مسیر آیندهاش را هم انتخاب کرده بود و گرافیک دیگر به کارش نمیآمد. او سال 79 دیپلم گرافیکش را گرفت و دیگر تمام وقت روی کار هنری و حرفهای زوم کرد و انرژی گذاشت.
مهدی سلوکی پس از پایان دوران خدمت سربازی و در شرایطی که چند مجموعه بازی کرد و چند برنامه را به عنوان مجری در کارنامه داشت، احساس کرد که در دانشگاه باید شرکت کند، به همین دلیل برای کنکور خواند و در رشته بازیگری دانشگاه آزاد اراک قبول شد، منتهی حجم بالای کار و کمبود وقت اجازه داد، او تا لیسانس پیش برود. گفتنی است مهدی سلوکی نقاشی چیرهدست است.
درباره مهدی سلوکی میگویند: همیشه معلمها و ناظمها از دستش شاکی بودند و هر روز یک جای بدنش درد میکرد تا اجازه بگیرد و به منزل برود! دیگر همه دستش را خوانده بودند، اما مهدی آنقدر طبیعی نقش بازی میکرد که اصلا جرقه بازیگر شدنش هم توسط یکی از معلمان زده شد و روزی به او گفت: تو بهتر است بروی هنرپیشه شوی!
مهدی سلوکی از کودکی نقاش قابلی بود تا جایی که نزدیکانش وقتی میخواستند در هنر برای او آیندهای تصور کنند، او را در جایگاه یک نقاش حرفهای و مشهور میدیدند. عشق به نقاشی باعث شد او پس از دوره راهنمایی قید دبیرستان وخلبانی و پزشکی را زده و وارد هنرستان گرافیک شود. زمانی که ماجرای بازیگر شدنش پیش آمد، هنوز نقاشی هنر اول مهدی بود و تا قبل از پخش مجموعه نرگس مهدی نیز در تمام مصاحبههایش رسما میگفت که بازیگری نه شغل اول اوست و نه عشق و هنر اول و همیشه تاکید داشت که نقاشی را ترجیح میدهد اما امروز دیگر چنین نیست. مهدی سلوکی در میان سایر هنرها به خطاطی هم مسلط است اصلا خط خوش در خانواده سلوکیها ارثی است و پدر و برادرش هم بسیار خوش خط هستند.
رانندگی پشت فرمان اتومبیل به همان اندازه که برای مهدی جذابیت تفریحی دارد، برای خانواده و دوستدارانش نگرانکننده است چون او عاشق سرعت بوده و حتی در زندگی خصوصی هم معمولا با سرعت تصمیم گرفته و عمل میکند! البته مهدی راننده ماهر و باتجربهای است،.
مهدی سلوکی عاشق پرسپولیس و رئال مادرید است، از بازی برزیل هم خوشش میآید. او بهترین فوتبالیستهای تاریخ ایران و جهان را، احمدرضا عابدزاده و مارادونا میداند... بهترین دوست ورزشیاش «علی انصاریان» است. بهترین شهر ایران را شیراز و بهترین مقصد برای سفر را شمال میداند... بهترین رنگ از نظر او قرمز است.
فیلم های مهدی سلوکی
- پاشنه بلند2 (1394)
- صفر (1393)
- سگهای پوشالی (1392)
- دنیای پر امید (1391)
- پروانگی (1390)
- ما همه گناهکاریم (1389)
- پاتو زمین نذار (1387)
- زادبوم (1387)
- کریستال (1387)
- احضار شدگان (1386)
- سرگیجه (1385)
سریال های مهدی سلوکی
- آرام میگیریم (1395 روحالله سهرابی) - شبکه 2
- مرز خوشبختی (1395 حسین سهیلیزاده)
- مهر طوبی (1394 سید مجید موسویان)
- خوب بد زشت (1393 منوچهر هادی)
- ستایش2 (1393–1392)
- پروانه (1391 جلیل سامان)
- راستش را بگو (1391 محمد رضا آهنج)
- سایه روشن (1390 آرش معیریان)
- پنج کیلومتر تا بهشت (1390 علیرضا افخمی)
- ستایش (90–1389 سعید سلطانی)
- پنجمین خورشید (1388 علیرضا افخمی)
- نرگس (1385 سیروس مقدم)
- ما چند نفر (1385)
- باجناغها (1383)
- تب سرد (83–1382 علیرضا افخمی)
- روشنایی دشت (1381–1380)
- چراغهای خاموش (1380)
- بوی غریب پاییز
- غریبانه