- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نقد فیلم محدوده ابری (مه و برف و دریا )

نقد فیلم محدوده ابری (مه و برف و دریا )
نویسنده : لاله عالم
شنبه 29 تیر 1398
فراوانی فیلم های اپیزودیک به نسبت دیگر انواع فیلم ها در کل جهان کم است . به تبع سینمای ایران نیز کمتر در این زمینه تجربه دارد.
از فیلم های اپیزودیک مطرح جهان می توان به "افسانه های کوایدون" به کارگردانی "مأساکی کوبایاشی" و"اندری روبلوف" کاری از تارکوفسکی اشاره کرد.در ایران نیز می توان به "نسل سوخته "از "رسول ملاقلی پور"، "دعوت" از "ابراهیم حاتمی کیا "و "کافه ستاره "به کارگردانی "سامان مقدم "اشاره کرد.

فیلم محدوده ابری
به طور کلی فیلم های اپیزودیک نوع معمول فیلم های سینمایی نیستند، بنابراین مخاطبان خاص و اکثرا هنری این نوع از جریان سینمایی را دنبال می کنند و شاید به همین دلیل است که کمتر کارگردان ها به سمت این شیوه سینمایی می روند .
همچنین ساختن فیلم های اپیزودیک ، کار بسیار سختی است ،چرا که کارگردان باید بتواند بین اپیزودهای فیلم ارتباط ایجاد کند کاری که کارگردان "محدوده ابری "در آن موفق بوده است .
محدوده ابری داستان تنهایی آدم ها در طبیعتی است که گاه با انسان ها از در ناسازگاری در می آید. این فیلم اپیزودیک سینمایی به کارگردانی" روح الله سهرابی" و تهیه کنندگی "ذبیح الله رحمانی" است که هم اکنون در گروه هنر و تجربه در حال اکران است ، فیلمی که 10 سال پیش ساخته شده ودر جشنواره فجر نیز نمایش داشته است اما حالا بعد از سال ها به اکران عمومی در آمده است . آنچه این سه اپیزود را به هم پیوند می دهد ، طبیعت است و جدال انسان با آن .
در اپیزود اول شخصیت داستان، پیرمردی است که میان مه و طوفان سرگردان است، نبرد وی با طبیعت جالب است. تلاش های وی در دل این موقعیت بغرنج و تعلیقی که کارگردان در این اپیزود بوجود می آورد ، از نکات مثبت فیلم است. اپیزود اول تلاش های بی وقفه پیرمردی سرگردان در مه است که حال عمومی اش نیز خوب نیست، با این حال دست از تلاش بر نمی دارد.
دیدن این فیلم به خصوص اپیزود اول می تواند آموزنده باشد برای تمام کسانی که در ناملایمات و سختی های زندگی خیلی زود خود را می بازند. در اپیزود اول کارگردان شاید می خواهد بگوید،مریضی و طبیعت خشن که گاهی به شکل مه ظاهر می شود و گاهی گل و لای و لجن فرساینده نیز نمی تواند بازدارنده باشد . آنگاه که فرد واقعا تلاش می کند و در پس این سختی های ظاهری درس ها و مفاهیمی وجود دارد که شخص آن را فرا می گیرد و بنابراین انسان در سخت ترین شرایط هم نباید خود را ببازد.

نقد فیلم محدوده ابری Cloud Cover movie review
فیلم بر روی نمادها هم تاکید دارد، گمشدن در راه و بیراه ها واشاره به دیالوگی که پیرمرد می گوید که از میان بر آمدم و راه را گم کردم ، می تواند نشانه سرگشتگی انسان در جاده های زندگی و انتخاب های درست و غلط وی باشد.
در همین اپیزود اول ، پیرمردی مرغابی را از پسری می خرد، برای کمک به وی و کمک به خودش، تا پسر راه را به وی نشان دهد. پرنده اینجا می تواند ، سمبل موفقیت و پیروزی باشد، پرنده ای زخمی که توسط پیرمرد خریده می شود و امیدی به زنده ماندنش نیست ، غیر مستقیم باعث نجات پیرمرد می شود که می تواند ثمره کمک پیرمرد به پسرک باشد و پاداش آن ، پاسخی که معناگراست و گویی انسانی که تلاش می کند و نا امید نمی شود و سعی در کمک به دیگران دارد بالاخره رستگار می شود.
در اپیزود دوم که در فضایی برفی می گذرد و این بار جدال انسان با انسان علاوه بر جدال با طبیعت مطرح است، موضوع سوتفاهم و قضاوت های شتابزده نقد می شود و اینکه تا چه حد انسان باید از قضاوت های بی جا بپرهیزدو بر أعمال خود کنترل داشته باشد.
در اپیزود سوم نیز باز مفهوم طبیعت همراه با گمشدگی و سرگشتگی ، به شکل دیگر تکرار می شود و همچنین قاب بندی های زیبایی از طبیعت مشاهده می کنیم.
یکی از نکات جالب محدوده ابری این است که فیلم تاریخ ندارد بنابراین با گذشت سال ها از زمان ساخته شدن آن ،همچنان با تماشاگر ارتباط برقرار می کند، البته اگر ریتم تند تر بود می توانست تاثیر بیشتری بر مخاطب بگذارد. ضمن آنکه باید به فیلمبرداری خوب عارف نامور اشاره کرد.
