نقد فیلم زندگی جای دیگری است

زندگی جای دیگریست فیلمی به کارگردانی منوچهر هادی و نویسندگی پدرام کریمی، منوچهر هادی، بابک کایدان ساخته سال 1392 است.

بازیگران :

پارسا پیروزفر ، نیکی کریمی ، حامد بهداد ، یکتا ناصر 

یک فیلم کوتاه نود دقیقه‌ای!

«زندگی جای دیگری است» فیلمی است که از همان ابتدا دستش را برای بیننده رو می کند و روند معرفی شخصیتها و وضعیتشان که از سرعت مناسبی نیز برخوردار است (زن و مردی تازه ازدواج کرده که مشکل بدهی دارند، دکتری که به دلیل تومور مغزی چیزی از عمرش نمانده و نگران فرزندانش است) به دلیل خالی بودن دست نویسندگانش بلافاصله به تکرار می افتد. مراجعات مکرر داود (بهداد) به دکتر و حرفهای تکراری، زندگی روزمره او گاه در اسلوموشن و تکرار کلیشه هایی قابل حدس با شکل نمایشی ِکلیشه ای (دختری احساساتی که سراغ مادرش را می گیرد، پسر نوجوانی که سرکشی می کند) نمونه هایی از این دست هستند. در این بین نفیسه (یکتا ناصر) زنی که مشخص می شود کلفت، و در واقع صیغه داود است تا حدی تنها استثناء ماجرا به لحاظ کلیشه ای بودن وضعیت‌هاست.

در همان ابتدا و وقتی معلوم می شود داود حداکثر سه ماه زنده است و علی (پیروزفر)، شوهر فعلی همسر سابق داود یعنی شهرزاد (کریمی) قرار است اعدام شود، بیننده به سرعت حدس می زند که داود با همه چموشی، بالاخره راضی می شود گناه حمل مواد مخدر را گردن بگیرد تا علی آزاد شود و با این وصف این مشکل به شکلی بارز به چشم می آید که تمام ظرفیت زمانی یک چنین داستانی، حداکثر 30 دقیقه است. اما این انتظار که سازنده فیلم مسیر دیگری را برگزیند و یا داستان را در جهتی فراتر از حدس بیننده گسترش دهد، به هیچ وجه برآورده نمی شود و اتفاقا داستان در مسیری پیش می رود که حتی همان قصد قابل حدس هم به خوبی به سرانجام نمی رسد؛ تحول! داود به دلیل شنیدن یک جمله ساده از دوست دکترش (که اتفاقا به شکل مضحکی نیز بیان می شود)که ابدا باور پذیر از کار درنیامده است. حتی زن صیغه ای داود یعنی نفیسه نیز که می توانست ظرفیتی جدید در داستان ایجاد کند کاملا منفعل باقی می ماند و تلاش برای اینکه او شوک نیم بندی در پایان به داستان بدهد نیز ناکام می ماند چرا که هر انتخابی از طرف داود باعث تغییری در روند داستان نمی شود.

در مجموع تلاش سازندگان به اثری منتج شده که نه تنها اغلب صحنه هایش (به خصوص فصول دکتر رفتن یا حضور داود در خانه) قابل جابجایی است، بلکه حتی نیمی از آن قابل حذف است بدون آنکه لطمه ای به داستان وارد شود. به واقع با توجه به اینکه فیلم نام سه نفر را در مقام فیلمنامه نویس یدک می کشد، ای کاش کسی پیدا شود که توضیح بدهد این سه نفر در مقام فیلمنامه نویس دقیقا چه کاری انجام داده اند.

 درست است که فیلم فیلمنامه خوبی ندارد ،گریم ها جالب نیستند،موسیقی حضور ندارد ودر کل چیز خاصی در فیلم موجود نمی باشد.اما به نظر من در این وانفسا فیلمی که تهش تقریبا خوب تمام میشود واعصابمان را به هم نمیریزد را میتوان فیلمی خوب محسوب کرد.

درست است شروع فیلم جالب نیست،موقعیت ها کشش لازم را ندارند،بازی نیکی کریمی بد بود وهمچنین کارگردانی وتدوین.اما به نظر من بازی وشخصیت حامد بهداد در فیلم خوب بود ودر این وانفسا اگر یک بازیگر هم خوب باشد حتی در حد بهداد در این فیلم ،میتوان آن فیلم را خوب محسوب کرد. 

درست است فیلم فقط طرح مسئله میکند،از اسلو موشین در فیلم در جای بدی استفاده شده،سکانها تقریبا در نیامده،ریتم فیلم تا نیمه اول اصلا جلب توجه نمیکند وآخر فیلم خیلی واضح نیست.اما به نظر من در این وانفسا فیلمی که مضمون خیانت ندارد با اینکه میتواند داشته باشد وباور های شرعی را به مضحکه نگرفته را نیز میتوان فیلمی خوب محسوب کرد.