طبیعت چیست و کجاست؟
طبیعت کجاست ؟
طبیعت، کیفیتی (چگونگی) است و همین طور حقیقتی است، که در ظاهر؛ حیات و ممات دارد. به زبان دیگر، تمامی اشیاء، در طبیعت ترکیب شده و یا تحلیل می یابند. طبیعت، بسیار منظم و قانون مند است و اجزاء آن مرتب و شکل هایی که در آن یافت می شوند، در نهایت درجه کمال هستند، به طوری که به هیچ وجه، اجزاء طبیعت نمی توانند از نظم و ترتیب خارج شوند. تا اندازه ای این نظم دقیق است که اگر با نگاهی دقیق، به طبیعت نگاه کنیم، دیده می شوند که از ذرات نامرئی گرفته، تا بزرگترین کرات آسمانی، مانند خورشید و ستارگان و اجسام نورانی، از لحاظ ترتیب و ترکیب و شکل و جهتی که حرکت می کنند، کاملاً منظم هستند. و تمامی اجزاء تحت قانونی کلی هستند که به هیچ وجه فراتر از این قانون نمی توانند عمل کنند. اگر به طبیعت بیندیشیم، متوجه می شویم که از قوه شعور و اراده بی بهره است. مانند آتش، که طبیعت آن سوختن است، بدون شعور و اراده می سوزاند یا طبیعت آب، جریان داشتن است، بدون اراده و شعور جاری می شود. طبیعت آفتاب پرتو افشانی است و بدون اراده و شعور می تابد و بخار بر طبق طبیعت خود، بدون شعور و اراده به بالا می رود. بدین ترتیب، تمامی کائنات، بر طبق طبیعت شان، از روی اجبار متحرکند و هیچ کدام، به صورت ارادی حرکت نمی کنند، مگر حیوانات، و بالاخص، انسان.
طبیعت چیست؟
انسان قرن بیست و یکم چنان گرفتار دنیای ماشینی خود شده است که اغلب فراموش می کند موجودات زنده دیگری هم روی این کره خاکی زندگی می کنند. ما دوست نداریم فکر کنیم که بخشی از حیات کره زمین هستیم بلکه بیشتر معتقدیم کره زمین متعلق به ما است! در نتیجه هر چه بر روی این کره خاکی است زمانی اهمیت پیدا می کند که به ما مربوط شود یعنی با سود و زیان دنیای آدم ها در ارتباط باشد. اینکه ما از کی دچار این توهم شدیم خیلی روشن نیست. اما روشن است که تنها طی پنجاه سال اخیر دخالت دست بشری چنان تعادل طبیعی کره زمین را به هم زده است که حتی لایه ازن، حافظ کره زمین با چندین میلیارد سال قدمت سوراخ شده است!!
زندگی بر روی این کره خاکی یک اکوسیستم بزرگ است. یعنی یک رابطه زنجیره وار بین همه موجودات زنده، از کوچکترین گیاهان اعماق دریاها تا بزرگترین جانوران خشکی. هر جاندار یک حلقه از این زنجیره است. به سادگی نمی توان گفت که کدام حلقه اهمیت بیشتری دارد. حذف هر کدام از این حلقه ها به کل سیستم آسیب می زند و این آسیب به معنای به هم خوردن تعادل زندگی بر روی کره زمین است. تا چند دهه قبل تغییرات اکوسیستمی کره زمین حالت خودتنظیمی داشت. یعنی کم یا زیاد شدن جمعیت یک گونه گیاهی یا جانوری بسته به شرایط طبیعی یا زیست محیطی بود. اما طی نیم قرن اخیر با دخالت دست بشری این سیستم به شدت دچار آسیب شده است. از بین رفتن گونه های مختلف جانوری به علت آلودگی های صنعتی، تخریب جنگل ها و محیط های زیست طبیعی به منظور استفاده های صنعتی و یا رشد زندگی شهرنشینی یا شکار بی رویه و کنترل نشده گونه های خاص جانوری نسل بسیاری از جانوران را یا به کلی منقرض کرده است یا آنها را در خطر نابودی قرار داده است.
به عنوان مثال در بیست سال گذشته جمعیت شیر آفریقایی تا 90 درصد کاهش پیدا کرده است. این مسئله گونه های مختلف جانوری ایران را نیز شامل می شود. گاه با از بین رفتن یا آلودگی یک محیط زیست طبیعی مثل تالاب گاوخونی استان اصفهان که گرفتار زباله های صنعتی شده است و یا شکار غیرقانونی و قاچاق پرندگان شکاری مثل قوش یا شاهین که بازار خوبی در کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد، نسل بسیاری از گونه های خاص منطقه ایران را با خطرات جدی روبه رو کرده است. سال ها است که زیست شناسان و طرفداران محیط زیست دست به تلاش های گسترده ای در این زمینه زده اند. با تلاش جهانی گروه های مرتبط تاکنون یک هشتم مناطق طبیعی کره زمین جزء مناطق حفاظت شده محسوب می شود. حفظ یک منطقه به عنوان منطقه حفاظت شده نیاز به حمایت و برنامه ریزی پیگیر دارد و به نتیجه رسیدن یک پروژه در این زمینه گاه سال های زیادی به طول خواهد انجامید.
چندی پیش یک گروه فعال بین المللی حفاظت از حیات وحش در یکی از مناطق حفاظت شده ایران عکس های بی نظیری از یک یوزپلنگ ماده با چهار توله اش منتشر کرد. این عکس ها که با دوربین مخفی گرفته شده اند از دستاوردهای بزرگ سازمان های حفظ حیات وحش به شمار می آیند زیرا تعداد بسیار اندکی از این نوع یوزپلنگ در طبیعت باقی مانده است. مشاهده یک خانواده سالم، یوزپلنگ ماده و چهار توله اش در یک منطقه حفاظت شده موفقیت و دلگرمی بزرگی است که نشان می دهد اکوسیستم آسیب دیده منطقه در حال ترمیم است. شکار یوزپلنگ آسیایی غزال و گوسفند وحشی است.
بدین ترتیب جمعیت شکار نیز افزایش پیدا کرده است و این به مفهوم آن است که در بافت گیاهی منطقه نیز تغییرات مثبتی ایجاد شده است. و این نتیجه زحمات صدها انسان است. آنچه دست بشری ندانسته و گاه نیز دانسته به سادگی از بین می برد گاه هرگز بازنمی گردد و یا نیاز به سال ها تلاش و انتظار دارد. شاید می بایست در شتاب زندگی مدرن و ماشینی امروز جای بیشتری برای تعریف طبیعت پیدا کنیم.
ما با دست خود زندگی بر روی کره زمین را ناممکن می سازیم اما با پروژه های چندین میلیاردی می خواهیم سایر کرات را قابل سکونت سازیم. هر گونه ای که منقرض می شود بخشی از زندگی روی کره زمین از دست می رود. راه دور نرویم، جنگل های مازندران بدون گوزن زرد دیگر جنگل های مازندران نیستند و یا استان خوزستان بدون تالاب شادگان چیزی کم خواهد داشت.
واقعا از مطالب تان لذت بردم . ممنون
عالی بود