نقد روانشناختی سریال زیر پل

سریال زیر پل مجموعه ای است جنایی و درام با بازی لیلی گلداستون.

شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۳
نویسنده: مرجان دلپسند
#نقد روانشناختی و معرفی سریال زیر پل #

نوجوانی مهمترین دوره زندگی یک فرد است که می تواند به عنوان بنیان و پایه ای برای ارتباط آتی در بزرگسالی به حساب بیاید و تاثیرات شگرفی بر روابط آنها با مردم ،جامعه ،محیط کار و دانشگاه و ... بگذارد.
خانواده و قوانین حاکم بر آن یکی از ارکان هایی است که می تواند بیشترین تاثیر را در زندگی یک نوجوان داشته باشد .
شخصیت اصلی یک نوجوان در یک خانواده پایه ریزی می شود و می تواند زمینه ساز بروز رفتارهای های او در بیرون از خانه و خانواده شود.
هرچه قدر که یک نوجوان در درون خانواده بیشتر درک شود و به خواسته ها و تمایلات وی بیشتر توجه شود؛ کمتر احتمال دارد که در محیط بیرون از خانواده با الگوهای نامناسب و هم دوره خودش ارتباط بگیرد و از رفتار ها و اعمال خاص آنها تقلید کند . اما در مقابل یک خانواده بی تفاوت و فوق العاده سهل گیر هم می تواند تاثیرات نامناسبی روی شخصیت یک نوجوان بگذارد.
دختران و پسران نوجوانی که از خانواده و والدین خود به هر نحوی جدا شده اند؛ نیز از این قاعده مستثنی نیستند و با مصائب و مشکلات فراوانی در میان هم دوره های خود مواجه می شوند.
از جمله مصائب ومشکلات دوره خاص نوجوانان در جامعه می توان به اعتیاد به سیگار و دیگر مواد مخدر ، مشروبات الکلی ، فحشا ،جرم ، جنایت و ... می توان اشاره نمود که امروزه برخی از نوجوانان بیش از حد معمول در معرض انجام آنها قرار گرفته اند و زمینه ساز بروز بزه و بزهکاری در آنها شده است . موضوعی که در سریال زیر پل محصول کشور آمریکا به آن پرداخته شده است . کارگردانان این سریال " نیمیشیا موکرجی ، گیتا واسانت پاتل ، کویین شپر" می باشند.
در این سریال به نوجوانان ،جامعه و نحوه برخورد با این قشر از جامعه از جمله موضوعاتی است که به آن پرداخته شده است . ایده اصلی این سریال به یک پرونده جنایی در سال ۱۹۹۷ در بریتیش کلمبیا در جزیره ویکتوریا در کشور کانادا بر می گردد. زمانی که ربکا یک خبرنگار و رمان نویس بعد از سالها به شهرش باز می گردد.هدف اصلی او برای بازگشت به شهرش نوشتن داستانی از دختران جزیره ویکتوریا می باشد.
همزمان با ورودش به جزیره و خبر گم شدن رینا، حوادث و ماجراهایی رخ می دهد که تکه های پازل کتابش را تکمیل می کند. داستان اصلی این سریال هم زمانی شروع می شود که از گم شدن رینا با بازی "وریتیکا گوپتا" یک دختر نوجوان هندی در بریتیش کلمبیا در جزیره ویکتوریا به پلیش محلی توسط والدینش اطلاع داده می شود .
دختری چهارده ساله که برای شرکت در یک پارتی از خانه خارج شده و دیگر هیچ گاه به خانه باز نمی گردد.

رینا دختری نوجوان از یک خانواده هندی مهاجر به کشور کانادا بوده است . دختری با آداب و رسوم و عقاید خاص خانواده اش که در جزیره ویکتوریا زندگی می کند. علارقم زندگیش در کشوری دیگر و متفاوت بودن سبک و سیاق زندگی نوجوانانش ،مادر رینا اجازه نمی دهد که او از سبک و سیاق آنها پیروی کند .برای مثال رینا نمی تواند اصلاح ابرو و رنگ داشته باشد و یا مانند دیگر دختران یتیم خانه تا دیر وقت بیرون بماند و حتی در پارتی ها شرکت کند. در سکانسی از فیلم می بینیم که پدر رینا درب اتاق او را از جا در می آورد تا نظارت بیشتری به اعمال و رفتارهای او داشته باشد . اما دوستان رینا نیز دخترانی از یک یتیم خانه در جزیره ویکتوریا هستند . دخترانی از سن کم توسط والدینشان رها شده و به این یتیم خانه سپرده شده اند . والدینی که هیچ گاه سراغی از آنها نمی گیرند و از آنجایی که به لحاظ قانونی به سن قانونی نیز نرسیده اند ؛ در مواقعی که نیاز به یک بزرگتر برای رسیدگی با برخی از امور زندگی‌شان دارند ؛نیز از آنها حمایت نمی کنند. اما نکته روانشناختی فیلم اینجاست که رینا حسرت زندگی به سبک دختران یتیم خانه را دارد . اما از سوی دیگر دختران یتیم خانه از جمله جوزفین ،داستین ،دیمیتری و دیگر دختران نیز نیاز به والدین حمایت گری دارند که در مواقع لزوم از آنها حمایت کند و این نکته در سکانس های سریال دیده می شود به خصوص در صحنه ای که جوزفین و دیگر دختران یتیم خانه توسط پلیس بازداشت شده اند و کسی را ندارند که به عنوان والدینشان به آنها زنگ بزنند .در قسمت دوم و سوم این سریال می بینیم که اتفاقات ناخوشایندی برای رینا می افتد که مسبب آنها همان دختران یتیم خانه هستند . ادامه این سریال را می توانیر در شبکه نمایش خانگی فیلیمو ببینید.