- آسمونی
- مجله اینترنتی
- چهره ها
- چهره های دینی
- امام محمد باقر (ع)
امام محمد باقر (ع)
نام | محمد بن علی |
نام پدر | امام سجاد (ع) |
نام مادر | فاطمه ام عبدالله است. فاطمه، فرزند امام حسن مجتبی (ع) |
سن | 57 سال |
تاریخ تولد | 1 رجب یا 3 صفر (سال 57 پس از هجرت) |
تاریخ شهادت | 7 ذی الحجه (سال 114 پس از هجرت) |
محل تولد | مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودی کنونی) |
محل دفن | قبرستان بقیع، مدینه |
همسران | ام فروه، ام حکیم دختر اسید بن مغیره ثقفی |
فرزندان |
پسران: جعفر صادق، ابراهیم، علی، عبدالله - دختران: زینب، ام سلمه |
امام محمد باقر (ع) پنجمین امام شیعیان است. ایشان زندگینامه و تاریخچه ای بسیار خواندنی دارند. برای آشنایی با امام محمد باقر (ع) معروف به باقرالعلوم و زندگینامه ایشان این بخش آسمونی را تا پایان مطالعه نمایید چرا که بیوگرافی و زندگینامه امام باقر (ع) را منتشر می کنیم.
نام، القاب و کنیه های امام محمد باقر (ع)
- کنیه: ابو جعفر و ابوجعفر اول.
- القاب: باقر، شاکر، هادی، امین، شبیه - به خاطر شباهت ایشان به پیامبر اکرم (ص). مشهورترین لقب آن حضرت، «باقر» است. پیامبر اکرم (ص) به واسطه جابربن عبدالله انصاری، آن حضرت را به این لقب، ملقب کرد و به ایشان سلام رساند.
- منصب: معصوم هفتم و امام پنجم شیعیان.
پدر و مادر امام محمد باقر (ع)
تبار محمد باقر هم از جانب مادر و هم پدر به محمد، پیامبر اسلام، میرسد. پدرش علی بن حسین، ملقب به سجاد، امام چهارم شیعیان، است و در بین سالها 38 تا 95 ه.ق زندگی میکرد. مادرِ باقر، فاطمه ام عبدالله است. فاطمه، فرزند حسن مجتبی، امام دوم شیعیان بود. بدین ترتیب، باقر هم از سمت مادر و هم از سوی پدر از نسل علی بن ابیطالب، امام اول شیعیان و خلیفهٔ چهارم، است. ازاین رو درباره باقر گفته میشود علوی ای بود که از دو سو علوی بود و فاطمیای بود که از دو سو فاطمی بود.
ام فاطمه، این بانوی ارجمند، از زنان بزرگ عصر خویش بود که امام صادق (ع) درباره شأن و منزلت او، فرمود: جدهام، فاطمه بنت حسن، صدیقه بود و در آل امام حسن (ع) زنی به درجه و مرتبه او نرسید.
ولادت امام محمد باقر (ع)
ایشان در 1 رجب به دنیا آمده اند اما برخی از مورخان، ولادت ایشان را در سوم صفر سال 57 هجری دانسته اند.
ازدواج و فرزندان امام محمد باقر (ع)
اُمِّ فَرْوه یکی از همسران محمد باقر است که جعفر صادق، امام ششم شیعه، و عبدالله از او متولد شدند. پدرِ ام فروه، قاسم بن محمد بن اَبیبَکْر و مادرش، اَسماء دختر عبدُالرَّحمٰن بن ابیبکر است. نام اصلیِ امفروه، بنابر روایت مورخانی مانند شیخ صدوق و شیخ بَهایی «فاطمه» بودهاست. اما بعضی مانند عَلّامه مجلسی آن را «قریبه» دانستهاند. برخی متقدّمان از سنی و شیعه چون ابن سعد و ابن عساکر و کلینی، همان «ام فروه» را نام اصلیاش میدانند. نسبِ ام فروه از جانب پدر به اَسماء بنت عُمَیْس، همسرِ جعفر طَیّار میرسد. «ام حکیم»، دخترِ اُسَیْد بن مُغِیْره ثَقَفی، همسرِ دیگر باقر است. ابراهیم و عُبَیْدُالله از او بهدنیا آمدند و هر دو در کودکی درگذشتند. علی و زینب و ام سَلَمه سه فرزند دیگرِ باقر هستند که مادرشان کنیز بود.
در تعداد فرزندان امام باقر اختلاف نظر وجود دارد. اِربِلی به نقل از ابن طَلحهٔ شافعی از سه پسر و یک دختر اسم میبرد. مفید و طبرسی، از علمای شیعه، از پنج پسر و دو دختر اسم میبرند. عَلَویِ عُمَری ضمن برشمردنِ شش پسر و سه دختر، از سومین دختر اسم نبرده و نام پسرِ ششم را -که با ابراهیم و عبیدالله از یک مادر بوده- زید ذکر کردهاست. در آثار اهل سنت، طبقاتِ از ابن سعد و تَذکِرَةُ الْخَواصّ، از ابن جوزی، ضمن برشمردن شش فرزند برای باقر، بر این مطلب صحّه میگذارند که وی فرزندی بهنام عبیدالله نداشتهاست. ابن سعد تعداد فرزندان را دو دختر و چهار پسر میداند. منابعی چون إعْلامُ الْوَریٰ و کَشْفُ الْغُمَّة بر این مطلب صحه میگذارند که باقر دو دختر نداشتهاست، بلکه «زینب» و «ام سلمه» در حقیقت دو نام برای یک دختر است. بهنوشتهٔ علوی عمری، نسل باقر تنها از طریقِ صادق ادامه پیدا کردهاست.
مقام امام محمد باقر (ع)
در محافل غیرشیعی محمد باقر را از معتمدترین مراجع حدیث نبوی میدانند. عنوان «ثِقَة» -که بالاترین درجهٔ اعتماد به یک محدث است- به او داده شده است. نام محمد باقر و پسرش صادق در اسنادهای کتابهای اهل سنت چون اَلْموطَأ مالک، تاریخ و تفسیر طبری، مُسندِ ابن حَنبَل و اَلرِّسالَة شافعی ذکر شده است. بهنقل از حِلیةُ الْاولیاءِ ابونعیم اصفهانی آمده است که بزرگترین علمای عصرِ باقر به او به دیدهٔ رعب و احترام مینگریستهاند چنانچه از عبدالله بن عطاء مکی نقل شده که گفته هرگز ندیده است علما در حضور کسی آنچنان احساس حقارت کنند که در برابر ابوجعفر -محمد باقر- احساس کوچکی میکنند؛ چنانکه حَکَم بن عُتَیْبه، محدث معروف، با وجود سالخوردگی و مقامش، در حضور ابوجعفر چون شاگردی نزد استاد بود.
از محمد بن منکدر، عالم معروف غیرشیعی روایت شده است که هیچکس را برتر از زینالعابدین ندیده تا هنگام که فرزندش محمد بن علی را دیده است. بهعقیدهٔ لالانی با وجود اعتباری که نوشتههای غیرشیعی به محمد باقر میدهند، احادیثی که از او روایات میکنند موقعیت برجستهای ندارد.
در دیدگاهِ اهل سنت، باقر بهعنوان یک مرجع دینی و فقیه و مفسّرِ قرآن بهحساب میآید که در زمینهٔ فقه و الهیّات بحثهایی هم با ابوحنیفه داشتهاست. اگرچه در منابع اهل سنت، باقر یک عالم دینیِ تراز اول و از راویان مورد وثوق بهشمار میرود، اما در مقایسه با منابعِ شیعه، احادیث بسیار کمتری از او نقل شدهاست. انتقاد اهل سنت به باقر این بوده که احادیث نقلشده از او، یا از قول کسانی بودهاست که پیش از او از دنیا رفته بودند، یا باقر در آن زمان نوزادی بیش نبودهاست.
در واقع باقر، بسیاری از احادیث را بی آنکه به پیامبر نسبت دهد روایت میکرده است و این از نظر شیعه پذیرفته بوده است زیرا او را امامِ معصوم و جانشینِ پیامبر میدانستند که دانشِ خود را بهواسطهٔ پدرانش از پیامبر دریافت میداشته است. دلیل دیگر این بود که بیشتر راویانِ باقر، شیعیان — یا بهتعبیرِ اهل سنت، رافِضیان — بودند و اهل سنت نقلِ حدیث از رافضیان را منع کرده بودند. با این وجود ابوحنیفه درحالیکه بیشتر احادیثِ وارده از اهل سنت را نمیپذیرفت، احادیث زیادی از طریقِ باقر و دیگر ائمه روایت کردهاست. همچنین ذهبی از عَمرْو بن دینار، اَعمَش، اوزاعی، ابن جُرَیْح و قُرَّة بن خالد، بهعنوان کسانی از باقر حدیث نقل کردهاند، نام میبرد. همینطور ابوزهره از سُفیان ثَوْری، سفیان بن عُیینَة -محدث مکه- و ابوحنیفه بهعنوان کسانی که از علم باقر استفاده کردهاند، یاد میکند. طبری، باقر را مرجع ابن اسحاق در نقل سیره میداند و خودش هم برخی داستانهای کربلا را از قول باقر نقل کردهاست.
وصیت امام محمد باقر (ع)
کلینى به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود:
پدرم هر آنچه از کتب و سلاح و آثار و امانات انبیاء در نزد خود داشت، به من به ودیعت سپرد. پس، چون لحظه وفاتش فرارسید به من گفت: چهار شاهد فرابخوان. من چهار تن از قریش را دعوت کردم که یکى از آنان نافع مولاى عبد الله بن عمر بود. پس به من فرمود:
«بنویس این چیزى است که یعقوب فرزندانش را بدان وصیت کرد که اى فرزندانم خداوند دین را براى شما برگزید، پس نمیرید مگر آنکه تسلیم رضاى خداوند باشید.» و وصیت کرد محمد بن على به جعفر بن محمد و به وى فرمان مى دهد که او را به جامه بردى که هر جمعه در آن نماز مى خواند کفن کند و عمامه اش را بر سرش بندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمین بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهاى کفن او را باز کند.
سپس به شهود فرمود: بازگردید خداوند شما را رحمت کند! امام صادق (ع) گفت: به پدرم گفتم: اى پدر! در این وصیت چه بود که بر آن شاهد طلب کردى؟ فرمود: پسرم! خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخیزند به این بهانه که به تو وصیت نکرده ام و مى خواستم بدین وسیله حجت و دلیلى براى تو قرار داده باشم. در حقیقت امام (ع) مى خواست به این وسیله همگان بدانند که جعفر بن محمد (ع)، وصى و جانشین و امام بعد از اوست.
کلینى در کافى به سند خود از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود:
پدرم روزى در ایام بیماریش به من گفت: پسرم گروهى از قریشیان ساکن مدینه را بدینجا فراخوان تا آنها را گواه بگیرم. من نیز چنین کردم. پس امام در حضور آنان به من فرمود: اى جعفر هنگامى که من دنیا را وداع گفتم مرا بشوى و کفن کن و قبرم را چهار انگشت بالاتر از زمین قرار ده و بر آن آب بپاش.
چون گواهان رفتند به پدرم عرض کردم: اگر مرا (در خلوت هم) به این کارها امر مى کردى، انجام مى دادم. چرا درخواستى تا عده اى را به عنوان شاهد به نزدت بیاورم؟ فرمود: پسرم مى خواستم با تو نزاع نکنند. (یعنى در امامت و خلافت از پس من با تو نزاع نکنند و بدانند که تو وصى منى).
کلینى در کافى به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود:
پدرم در وصیتش نوشته بود که وى را در سه جامه کفن کنم. یکى رداى جمرهاى او بود که در روز جمعه با آن نماز مىخواند و دو پیراهن دیگر. پس به وى عرض کردم: چرا اینها را مىنویسى؟ فرمود: مىترسم مردم با تو از در نزاع وارد شوند و بگویند او را در چهار یا پنج جامه کفن کن، اما تو به گفتار آنان راه مرو. عمامه خودم را بر سرم بند و البته عمامه را جزو کفن محسوب مکن بلکه عمامه از چیزهایى است که بدن را به آن مىپوشانند.
شیخ کلینى در کافى به سند خود نقل کرده است که امام باقر (ع) وصیت کرد که هشتصد درهم براى برگزارى مراسم سوگوارى او اختصاص دهند و این کار را از سنت مى دانست. زیرا پیامبر مى فرمود: براى خاندان جعفر طعامى فراهم آرید، آنان نیز به وصیتش عمل کردند. (کتاب: سیره معصومان، ج. 5، ص. 45)
شهادت امام محمد باقر (ع)
تاریخ و سبب شهادت امام محمد باقر (ع) هفتم ذی حجه سال 114 هجری، در سن 57 سالگی (و به قولی ربیعالاول یا ربیعالآخر سال 114 هجری) به وسیله زهری که ابراهیم بن ولید عبدالملک، در ایام خلافت هشام بن عبدالملک، به آن حضرت خورانید.
محل دفن ایشان نیز قبرستان بقیع، در مدینه مشرفه، در جوار قبر پدرش، امام زینالعابدین (ع) و عمویش، امام حسن مجتبی (ع) و فرزندش، امام صادق (ع) قرار دارد.
رویدادهای مهم در زمان امام محمد باقر (ع)
- حضور امام محمد باقر (ع) در واقعه کربلا، در سن چهار سالگی، به همراه پدرش، امام زین العابدین (ع) در محرم سال 61 هجری.
- شهادت امام زین العابدین (ع)، پدر ارجمند امام محمد باقر (ع)، در سال 95 هجری.
- مباحثات و احتجاجات امام محمد باقر (ع) با بزرگان مذاهب و ادیان، درباره اثبات حقانیت اهل بیت (ع).
- ضرب سکه اسلامی، برای پول رایج خلافت اسلامی، و اسقاط سکه رومی توسط عبدالملک بن مروان، در سال 76 هجری، با مشورت و یاری امام محمد باقر(ع).
- احضار امام محمد باقر (ع) و فرزندش، امام جعفر صادق (ع) به شام از سوی هشام بن عبدالملک.
- تأسیس پایههای اصلی حوزه علوم اهل بیت (ع) در مدینه، و تربیت شاگردان مبرز توسط امام محمد باقر(ع).
- مسمومیت و شهادت امام محمد باقر (ع)، درسال 114 هجری، به دست ابراهیم بن ولید بن عبدالملک، والی مدینه، به دستور خلیفه وقت، هشام بن عبدالملک.
- به خاک سپاری بدن مطهر امام محمد باقر (ع) در قبرستان بقیع، در مدینه، در کنار قبر پدرش، امام زین العابدین (ع) و عمویش، امام حسن مجتبی (ع)، توسط امامجعفر صادق (ع) و سایر بازماندگان.
-
زمامداران معاصر زمان امام محمد باقر (ع)
- معاویة بن ابی سفیان (35- 60ق.).
- یزید بن معاویه (60- 64ق.).
- معاویة بن یزید (64- 64ق.).
- عبدالله بن زبیر (64- 73ق.).
- مروان بن حکم (64- 65ق.).
- عبدالملک بن مروان(65- 86ق.).
- ولید بن عبدالملک (86- 96ق.).
- سلیمان بن عبدالملک (99-96ق.).
- عمربن عبدالعزیز (99- 101ق.).
- یزید بن عبد الملک (101- 105ق.).
- هشام بن عبدالملک (105- 125ق.).
از میان خلفای مذکور، تنها عبدالله بن زبیر، که به مدت ده سال بر حجاز و عراق حکومت کرد، از غیر بنی امیه بود و بقیه، همگی از سلسله بنی امیه و از دو تیره فرزندان ابوسفیان و فرزندان حکم بن عاص بودند و تمامی آنان جز معاویة بن یزید (معروف به معاویه ثانی) و عمربن عبدالعزیز در اذیت و آزار اهل بیت پیامبر اکرم(ص) و امامان شیعه اتفاق داشتند.