دومین پیامبر، شیث بن آدم، هبه الله
و خداوند تبارک فرمود:
ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا کُلَّ مَا جَاء أُمَّةً رَّسُولُهَا کَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادیثَ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لَّا یُؤْمِنُونَ
سپس پیامبران خود را پیدرپی فرستادیم. هر بار که پیامبری به سوی امتش آمد تکذیبش کردند، ما نیز آنها را از پی یکدیگر هلاک نمودیم و آنها را عبرتها و داستانها کردیم. پس نابود باد قومی که ایمان نمیآورند.(سوره مؤمنون : 44)
نام دیگر شیث بن آدم، هبة الله است. او فرزند و جانشین حضرت آدم بود. حضرت شیث سومین فرزند حضرت آدم بوده است. حضرت آدم حدود 34 فرزند داشته است که هابیل و قابیل از اولین فرزندان این پیامبر بزرگوار بوده اند. در روایتی از امام محمد باقر علیه السلام آمده است: آدم علیه السلام بعد از کشته شدن هابیل، بسیار گریست و به درگاه خداوند شکوه کرد. خداوند به او وعده پسری داد تا جای هابیل را بگیرد. آن گاه به او فرزندی عطا کرد که آدم او را شیث نام گذاشت. خداوند به آدم وحی کرد که: «این پسر بخششی است از جانب پروردگارت، پس نام او را «هبة الله» بگذار.» و آدم علیه السلام نیز چنین کرد. آدم به هنگام وفات، مأمور شد شیث را جانشین و وصی خود معرفی نماید. او نیز تمامی فرزندان خود را جمع نمود و شیث را به جانشینی خود منصوب نمود. حضرت آدم (ع ) پس از حدود هزار سال از جهان برفت و شیث را وصی خود گردانید. قابیل که از این موضوع مطلع شد، نزد شیث آمده. او را تهدید کرد و گفت: سبب این که من برادرت هابیل را کشتم، همین بود که او مقام وصایت پدر را داشت و برای آن که فرزندان او به بچه های من در آینده فخرفروشی نکنند، من او را کشتم. اکنون تو نیز اگر جایی اظهار کنی که مقام وصایت پدر به تو رسیده، تو را نیز خواهم کشت. و همان گونه که ابن اثیر و طبری نقل کرده اند و در احادیث نیز آمده، خود آدم نیز به شیث سفارش کرد که علم خود و مقام وصایت را که پدر بدو داده بود از قابیل پنهان دارد مبادا همان گونه که او به هابیل حسد برد، به وی نیز حسد برده و در صدد قتل او برآید. به همین دلیل شیث پیوسته در حال ترس و تقیه به سر می برد. خداوند تعالی شیث را به پیامبری برگزید و پنجاه صحیفه بر وی نازل کرد تا به وسیله آنها مردم زمان خود را که همگی از نوه ها و نوادگان آدم ابوالبشر علیه السلام بودند به توحید و یگانگی خدا دعوت نماید. مسعودی گفته است که بیست و نه صحیفه بر شیث نازل شد که در آن ها تهلیل و تسبیح بود. برخی گفته اند: اولین کسی که بعد از رحلت آدم (ع ) به مقام شامخ پیامبری نائل آمد، شیث (هبة الله) بود. او وصی و جانشین آدم شد و امانتهای الهی و صحیفه هائی که جانب خداوند نازل شده و جمعا بیست و یک صحیفه بود، دریافت و جمع آوری و منظم نمود و سپس به نشر آن تعالیم و هدایت و راهنمائی فرزندان آدم که رفته رفته جمعیت قابل ملاحظه ای را تشکیل می دادند کمر بست. از میان آثار بجای مانده از آن صحیفهها، این صحیفه است که خداوند به آدم وحی فرستاد که: «من تمام نیکیها و سعادتها را در چهار کلمه برای تو بیان میکنم. آدم پرسید: آن چهار کلمه کدامند؟ خطاب آمد: کلمه اول از آن من، کلمه دوم از آن تو، کلمه سوم میان من و تو و کلمه چهارم میان تو و مردم . آنکه از آن من است این است که مرا بپرستی و شریکی برای من قرار ندهی. آنکه از آن تو است آنکه در برابر کارهایی که میکنی، آنچه را که بیش از هر چیز به آن نیازمندی، به تو پاداش دهم . آنکه میان من و تو است آنکه از تو دعا کردن و خواستن و از من اجابت و پذیرفتن. و بالاخره آنکه میان تو و بندگان من است این است که برای مردم دوست بداری آنچه برای خودت دوست داری».1 آدم پس از گذراندن عمری طولانی ، احساس کسالت و ناتوانی کرد. به فرزندش شیث گفت : پسرم ، زمان مرگ من نزدیک شده و اینک من مریض و ناتوانم و خداوند به من دستور داده که تو را وصی خود قرار دهم و ودیعههای او را به امانت نزد تو بگذارم ، اینک وصیت نامه من که شامل آثار علمی و نام بزرگ خداوند میباشد، زیر سر من است . وقتی من از دنیا رفتم آن را بردار و کسی را نیز از آن مطلع مکن. در وصیت نامه من تمام مسائلی که به آن نیازمند شوی ، چه در امور دینی و چه در مسائل دنیوی ثبت و ضبط شده است . پسرم ، در این لحظات که بیماری و رنج بر من غلبه کرده ، میل دارم از میوههای بهشتی ، تناول کنم . از دامنه کوه بالا برو و هر یک از فرشتگان را دیدی سلام مرا به او برسان و بگو: پدرم مریض است و از شما میخواهد کمی از میوههای بهشتی برای او هدیه بفرستید شیث به دامنه کوهستانی که در آن منطقه بود، بالا رفت تا برای پدر، میوهای بدست آورد. در بین راه جبرئیل را با گروهی از فرشتگان دید، جبرئیل بر او سلام کرد و پرسید: کجا میروی ؟ گفت : پدرم مریض شده و از من خواسته است مقداری از میوههای بهشتی ، از فرشتگان به رسم هدیه بگیرم و اینک برای این منظور به کوه آمدهام. جبرئیل گفت : خداوند به تو صبر و اجر عنایت کند پدرت چشم از جهان پوشید و به عالم ابدی پیوست. آنگاه همگی کنار جسد آدم آمدند. فرشتگان به فرمان پروردگار بدن او را غسل داده و برای نماز آماده ساخته بودند. شیث جلو ایستاد و نمازی با پنج تکبیر، به همان شیوهای که خداوند در دین اسلام مقرر فرموده و تا روز رستاخیز این شیوه ادامه خواهد یافت، بر جنازه آدم خواند. سپس جنازه او را طبق راهنمائی جبرئیل ، با احترام و تجلیل فراوان به خاک سپردند و شیث در غم از دست دادن پدر بیتابی میکرد. جبرئیل او را دلداری داد و به ادامه زندگی و انجام وظیفه پیامبری تشویق نمود. شیث بیش از هزار سال زندگی کرد و همواره با جبرئیل و فرشتگان الهی در ارتباط بود و وحی خداوندی را دریافت و به مردم ابلاغ میکرد. بر اساس سنت تغییر ناپذیر آفرینش، دوران زندگی شیث به سر آمد و به دستور خداوند، ادریس را که از بهترین نوادههای آدم بود، به جانشینی برگزید و امانتهای نبوت را به او سپرد.
سلام ممنون از مطلب مفیدتون ممکن است که منابع را هم ذکر کنید ؟؟؟ خیلی لازمم میشه ممنون از شما
پورتال آسمونی