- آسمونی
- مجله اینترنتی
- گردشگری
- اماکن مقدس
- آشنایی با مسجد مقدس جمکران
آشنایی با مسجد مقدس جمکران
الف) تاریخچه مسجد
مسجد مقدّس جمکران، روز هفدهم رمضان 373 هجری به فرمان حضرت بقیه الله، أرواحنا فداه، در کنار روستای جمکران تأسیس شد. تاریخچهی آن ـ به طوری که در این نوشتار به تفصیل آمده ـ به دست شیخ صدوق (متوفای 381 هجری) در کتاب مونس الحزین بیان گردیده و کیفیت نماز تحیّت و نماز استغاثه به حضرت بقیه الله، أرواحنا فداه، در ضمن آن آمده است.
آن چه مسلّم است، این است که این مسجد بیش از یک هزار سال پیش به فرمان حضرت بقیه الله، أرواحنا فداه، در بیداری، ـ نه در خواب ـ تأسیس گردید و در طول قرون و اعصار، پناهگاه شیعیان و پایگاه منتظران و تجلیگاه حضرت صاحب الزمان ـ علیه السّلام ـ بوده است.
علامهی بزرگوار، میرزا حسین نوری، (متوفّای 1320 هجری) در کتاب ارزشمند نجم ثاقب ـ که به فرمان میرزای بزرگ، آن را تألیف کرد و میرزای شیرازی، در تقریط خود، از آن ستایش فراوان کرد و نوشت: برای تصحیح عقیدهی خود،به این کتاب مراجعه کنند تا از لمعانِ انوار هدایتاش، به سر منزل یقین و ایمان برسند. ـ تاریخچهی تأسیس مسجد مقدس جمکران به شرح زیر آورده است.
شیخ فاضل، حسن بن محمّد بن حسن قمی، معاصر شیخ صدوق، در کتاب تاریخ قم از کتاب مونس الحزین فی معرفه الحقّ و الیقین ـ از تألیفات شیخ صدوق ـ بنای مسجد جمکران را به این عبارت نقل کرده است:
شیخ عفیف صالح حسن بن مُثلهی جمکرانی میگوید:
شب سهشنبه، هفدهم ماه مبارک رمضان 393 هجری، در سرایِ خود خفته بودم که جماعتی به درِ سرای من آمدند. نصفی از شب گذشته بود. مرا بیدار کردند و گفتند: «برخیز و امر امام محمّد مهدی صاحب الزّمان، صلوات الله علیه، را اجابت کن که ترا میخواند.»
حسن بن مثله میگوید: «من، برخاستم و آماده شدم». چون به درِ سرای رسیدم، جماعتی از بزرگان را دیدم. سلام کردم. جواب دادند و خوشامد گفتند و مرا به آن جایگاه که اکنون مسجد (جمکران) است، آوردند.»
چون نیک نگاه کردم، دیدم تختی نهاده و فرشی نیکو بر آن تخت گسترده و بالشهای نیکو نهاده و جوانی سیساله، بر روی تخت، بر چهار بالش، تکیه کرده، پیرمردی در مقابل او نشسته، کتابی در دست گرفته، بر آن جوان میخواند.
بیش از شصت مرد که برخی جامهی سفید و برخی جامهی سبز بر تن داشتند، بر گرد او روی زمین نماز میخواندند.
آن پیرمرد که بیمارستان عوض کردم، بعد از بیمارستان شهید مدرس آمدم جمکران و 16 روز در جمکران بودم، روز آخر خواب دیدم که یک آقایی که بلند قد بودند و لباس سفید بر تنشان بود و من صورت ایشان را نمی دیدم یک قرآن به من دادند و فرمودند: این را بخوان بعد از این واقعه، عنایت حضرت شامل حالم شد و از بیماری شفا گرفتم.
شفای کامل روحی
اینجانب مدت 92ماه سابقه در جبهه و مجروح بودن و موج گرفتگی در تاریخ 16/10/75برای معالجه به شورای عالی ناجا مراجعه کردم و تشخیص دادند از نظر روحی افسردگی شدید دارم که در مدت درمان از خدمت معاف بودم که بعد از ردّ کردن پزشکان و مأیوس شدن از درمان به امام زمان علیه السلام متوسل شدم و در صحن مقدس مسجد جمکران خواب حضرت را دیدم که بعد از این جریان و عنایت حضرت صاحب الزمان علیهالسلام شفای کامل پیدا کردم و به ادامه تحصیل و کار مشغول شدم.