- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- بررسی فیلم سینمایی سیانور

بررسی فیلم سینمایی سیانور
خلاصه داستان « سیانور »:
داستان فیلم درباره گروه مجاهدین در دهه ی پنجاه در ایران و افرادی است که در آن زمان در دل این گروه سازمان یافته فعالیت می کردند.

کارگردان « سیانور »:
بهروز شعیبی : وی کار خود را به عنوان بازیگر آغاز کرد و در آثاری همچون « آژانس شیشه ای » و سریال « بازگشت پرستوها » به ایفای نقش پرداخت. شعیبی در ادامه اگرچه مسیر بازیگری را ادامه داد، اما تصمیم گرفت تا به پشت دوربین هم رفته و تجربیاتی در زمینه فیلمسازی کسب کند. وی سالها به عنوان دستیار کارگردان و برنامه ریز در آثاری همچون « توکیو بدون توقف » و « خوابگاه دختران » فعالیت کرد و تجربیات ارزشمندی را بدست آورد. « دهلیز » اولین فیلم بلند سینمایی بهروز شبیعی محسوب می شود که مورد توجه بسیاری قرار گرفت و حالا او با « سیانور » به سینما بازگشته است.
« سیانور » به برهه ای حساس از تاریخ ایران می پردازد که در آن سازمانی تحت عنوان « مجاهدین خلق » رفته رفته با اختلاف درونی تبدیل به سازمانی تروریستی با رویکردهای عجیب و غریب شدند که هر ایرانی به خوبی به داستان آنها واقف است و در اینجا هم تقی شهرامی حضور دارد که گفته می شود برای رفتن سر قرارها به جای یک قرص سیانور، چند قرص را همزمان در دهانش نگه می داشت تا اگر اتفاقی برایش افتاد و قرص اول عمل نکرد، قرص های بعدی کارش را بسازد!
اما در فیلم « سیانور » داستان پر فراز و نشیب این گروه همزمان با عاشقانه ای روایت می شود که می توان از آن به عنوان اولین اشکال اساسی فیلمنامه نام برد. بهروش شعیبی که با فیلم « دهلیز » توانسته بود توانایی های کارگردانی خود را به معرض نمایش بگذارد، در ساخت « سیانور » قصد داشته چند قدم را به یکباره بردارد که مشخصاً تجربه کم او و بلند پروازی نامتعارفش باعث کاهش کیفیت فیلم شده است.
شاید بتوان یک مثال درباره شخصیت پردازی اثر را مرتبط به شخصیت بهمنش ( با بازی مهدی هاشمی ) برشمرد که فارغ از حضور ناموفق و در مجموع انتخاب عجیب مهدی هاشمی برای ایفای این نقش، خود شخصیت نشانی از قدرت سازمان یافته در ساواک را به تصویر نمی کشد و در پرداخت او از عناصر بدمن های کلیشه ای تاریخ سینما استفاده شده است. دیگر شخصیت های مجاهد فیلم نیز وضعیت بهتری ندارند و میزان پرداخت شخصیت شان جز چند تیتری که از آنها در سالهای اخیر در ذهن هر ایرانی نقش بسته، اطلاعات بیشتری دریافت نمی کنیم.
با اینحال می توان « سیانور » را در بخش های فنی اثری ممتاز برشمرد که مخصوصاً در بازسازی سالهای دهه ی 50 موفق عمل کرده و طراحی صحنه اثر می تواند نمره قبولی را بگیرد. در واقع طراحی صحنه و فیلمبرداری علی برازنده را می توان بهترین بخش فیلم برشمرد که به زنده شدن حال و هوای سالهای قبل از انقلاب برای مخاطب کمک شایانی کرده است.
« سیانور » اثری است که می توانست با کمی دقت در بازسازی داستان گروه مجاهدین به اثری ممتاز در سالهای فقدان آثار اینچنینی در سینمای ایران مبدل شود اما عدم شناخت صحیح کسانی که در فیلم از آنها نام برده می شود سبب شده تا آنان وضعیتی منفعل و بی رمق در فیلم داشته باشند در حالی که در واقعیت هرگز اینچنین نبود. گنجاندن عاشقانه ای سطحی توسط شعیبی در دل داستان نیز کمکی به افزایش بارِ درام فیلم نکرده تا در پایان به یک کلیشه کلاسیک منجر شود. با اینحال « سیانور » در بخش های فنی اعم از طراحی صحنه و فیلمبرداری نمره قبولی می گیرد و شایسته احترام است.