زمان مطالعه: 3 دقیقه
شعارهای بی مزه و فراموش شده استادیوم های ایران!

شعارهای بی مزه و فراموش شده استادیوم های ایران!

شعارهای فوتبالی، می توانند نمادی از فوتبال یک کشور باشند. مروری بر شعارهای فوتبال در ایران نشان می دهند که حتی در این بخش هم نمی توانیم کار بلند مدت کنیم!

فوتبال ایران در مسائلی مثل طراحی لباسها، استادیوم ها یا حتی سرودن اشعار و دادن القاب به بازیکنان جدا از فقدان خلاقیت رنج می برد. با هم مروری داریم بر بعضی از شعارهای فوتبالی که خوشبختانه اکثرا فراموش شده اند.

 

داور دوستت داریم!

سال 85 و در روزهایی که فحاشی و توهین های ناموسی در استادیوم آزادی بسیار مرسوم بود، ناگهان در ادامه فعالیت های فرهنگی-دولتی آن روزگار بوقچی ها شعار جدیدی را در دهان تماشاگران انداختند. در مسابقه دو تیم استقلال و راه آهن هواداران استقلال ناگهان شعار داور دوستت داریم را سردادند که موجب وجد گزاشگر آن روز مسابقه شد. در ادامه هم این شعار توسط هواداران ادامه پیدا کرد. اما....

 

داور دقت کن!

در همان مسابقه با اولین تصمیم های مشکوک داور، استقلالی ها که می خواستند به داور اعتراض کنند، به جای شعارهای همیشگی سرخابی ها، از عبارت داور دقت کن استفاده کردند! این شعار هم تا اواخر مسابقه ادامه پیدا کرد اما ناگهان به دنبال سرنگون شدن بازیکن آبی ها در محوطه جریمه و دستور داور به ادامه مسابقه، تماشاگران به فحش ناموسی همیشگی روی آوردند تا گزارشگر آن روز بگوید: تماشاگران سه دقیقه کم آوردند و نتوانستند یک مسابقه کامل صبور بمانند.

 

بده دایی بزنه

زمانی بود که تمام گزارشگران و آمارها از این حکایت می کردند که علی دایی با پیراهن هیچ تیمی موفق به گلزنی مقابل استقلال نشده است. البته دایی معتقد بود که با پیراهن بانک تجارت در برابر آبی ها گل زده، اما اگر هواداران فوتبال آن گل را به یاد نداشتند، همگی پنالتی از دست رفته او با پیراهن صبا باتری مقابل وحید طالبلو را به یاد می آوردند. سال 1386 وقتی سایپا در برابر استقلال صاحب پنالتی شد، همه آبی ها امیدوار بودند دایی مجددا روبروی طالبلو قرار بگیرد. اتفاقا در بازی رفت دو تیم هم سایپا صاحب پنالتی شد و دایی پشت توپ قرار نگرفت! به همین خاطر این بار ورزشگاه یک صدا شعار بده دایی بزنه را سردادند. البته دایی مجددا پشت توپ قرار نگرفت و سایپا هم مجددا پنالتی خود را از دست داد، اما مجددا استقلال را برد!

 

پرسپولیس بی دنبه، نمی خوایم! نمی خوایم!

برای سالها علی پروین عنصری جدانشدنی از پرسپولیس بود و نه تنها سرخپوشان بلکه تیمهای رقیب هم نمی توانستند پرسپولیس را بدون پروین تصور کنند. حتی در استادیومی که پرسپولیس هم بازی نداشت، شعار علی دنبه را می شد از هواداران شنید. اما سرانجام وقتی در سال 1382 پروین از پرسپولیس اخراج شد، هواداران رقیب که سوژه قدیمی خود را از دست داده بودند، این بار از شعار پرسپولیس بی دنبه، نمی خوایم، نمی خوایم! استفاده کردند.

 

مجید هشت تا تجدید!

تماشاگران دهه 60 ایرانی به قدری کمبود تفریح و امکانات داشتند که مثلا برای دیدن بازی پیروزی و دارایی کل ورزشگاه آزادی را پر می کردند. طبیعتا از چنین مردان فاقد تفریحی نمی توان انتظار داشت که مثلا کتاب بخوانند و دو کلمه اطلاعات کسب کنند. آنها هم هرچیزی به گوششان می رسید را با صدای بلند تکرار می کردند. مثلا زمانی که مجید نامجومطلق داشت تازه سری در سرها در می آورد یکی از تماشاگران در استادیوم آزادی با صدای بلند گفت: این مجید همسایه ماست. امسال ثلث سوم هشت تا تجدید آورده!

بوقچی ورزشگاه هم که این حرف را شنید، فی البداهه شعار مجید هشت تا تجدید را سر داد و ناگاه کل استادیوم برای تشویق پدیده جوان فوتبال، تجدیدهای او را به رخ کشیدند که البته برای تماشاگران گریزان از مدرسه و کتاب، واقعا تشویقی از ته دل بود!

 

احمد عابدزاده و مهدی پاشازاده

کل ماجرا تنها شش روز بعد از جشن ملی ایران در سال 1376 و به دنبال صعود ایران به جام جهانی آغاز شد. در برنامه ای زنده که با حضور بازیکنان تیم ملی برگزار شد، احمدرضا عابدزاده کاپیتان پرسپولیس و تیم ملی در اعتراض به مسوولان گفت که چرا باید در بین این همه بازیکنی که زحمت کشیده اند، مهدی پاشازاده به عنوان نماینده ایران راهی پاریس شود؟ بعد از این سخنان، این دو بازیکن به نماد تیمهای خود برای شعار دادن بدل شدند. در شعار پرسپولیسی ها، عابدزاده قهرمان بود و پاشازاده ضد قهرمان و در شعار استقلالی ها ماجرا برعکس می شد! شعار هم امکان نوشتن ندارد!

 

عاقبت تبانی، همینه همینه

امیرقلعه نویی قطعا تاثیرات فراوانی در فوتبال ایران داشته است. اما شاید یکی از مهمترین آنها توهم توطئه بود که وارد ادبیات فوتبال ایران کرد. او اولین بار از دستهای پشت پرده ای یاد کرد که نمی خواهند استقلال قهرمان شود( دست بر قضا همان سال استقلال قهرمان شد!). البته استقلالی ها هم که در قدیس بودن مربی خود تردیدی نداشتند، وقتی قلعه نویی برد(7-1) پاس مقابل فولاد خوزستان را مشکوک خواند، در برد(4-1) استقلال مقابل فولاد در همان فصل، از شعار عاقبت تبانی، همینه همینه استفاده کردند!

غافل از این که اگر ملاک تبانی، گل زدن باشد، تیم آنها هم کم به فولاد گل نزده بود!

 

ما سپاهانیم و...حالا حالا قهرمانیم

به نظر می رسد شعارهای سرداده در ورزشگاههای ما بیشتر الهام گرفته از نوحه ها و مداحی هاست. به طوری که فرقی نمی کند با آنها دست زده شود یا سینه زده شود. سپاهانی ها هم در اواخر دهه 80 پشت سر هم قهرمان ایران می شدند و اوج خلاقیتشان ساختن چنین شعاری بود. شعاری که البته با نزول سپاهان به تیم دوم فوتبال ایران، حداقل فعلا فراموش شده است.

 

 

 

ارزیابی مهاجرت
نظر خود را درباره «شعارهای بی مزه و فراموش شده استادیوم های ایران!» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید
: برای دریافت مشاوره درباره شعارهای بی مزه و فراموش شده استادیوم های ایران! فرم زیر را تکمیل کنید

هزینه مشاوره ۳۰ هزار تومان می باشد

پاسخ مشاوره شما ظرف 1 روز کاری در پنل شما درج می شود و پیامک دریافت می کنید


دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.