- آسمونی
- مجله اینترنتی
- چهره ها
- چهره های دینی
- زندگینامه حضرت زینب کبری سلام الله علیها

زندگینامه حضرت زینب کبری سلام الله علیها

زینب (س) سومین فرزند مهد ولایت است که در سال پنجم یا ششم هجری ( 2 یا 3 سال پس از ولادت امام حسین (ع) ) در مدینه چشم به جهان گشود. هنگامیکه پیامبر (ص) از سفر بازگشته و خبر ولادت فرزند حضرت زهرا (س) را از حضرت علی (ع) شنیدند، فرمودند: « فرزندان فاطمه (س)، فرزندان منند ولی خداوند درباره آنان تصمیم می گیرد.» در همین هنگام جبرئیل نازل شد و پیام آورد که خداوند میفرماید: « نام این دختر را زینب بگذارید که این نام را در لوح محفوظ نوشتهام.» آنگاه رسول خدا زینب را گرفت و بوسید و گفت: « توصیه میکنم که همه، این دختر را احترام کنند، که مانند خدیجه کبری است. » یعنی همانطور که فداکاریهای خدیجه در پیشبرد اهداف پیامبر و اسلام بسیار ثمربخش بود، ایثار، صبر و استقامت زینب در راه خدا نیز در بقا و جاودانگی اسلام از اهمّیّت ویژهای برخوردار است.
زینب (س) بیش از 5 سال وجود رسول اکرم (ص) را درک نکرد و در سال یازدهم هجرت، غم هجران جدّ بزرگوار خود، محمد مصطفی (ص) را بر جان نشاند. گویی پرواز رسول اکرم آغاز محنتهای زینب بود. چند ماه بعد غم فقدان مادری که فخر زنان عالم بود نیز بر جان خستهاش نشست و دل کوچکش را در این مصیبت عظیم غصهدار ساخت. او که از وجود پیامبر اکرم بهرهها برده و در دامان مهر و عطوفت زهرای اطهر از جرعههای معرفت سیراب گشته بود، حدیث صبر و استقامت را در دفتر وجودش نگاشت؛ چرا که خبر مصائب و محنتهایی را که در مسیر عمرش با آنها روبهرو میگشت از رسول خدا(ص) شنیده بود.

زندگی مشترک زینب کبری
آن هنگام که زینب به سالهای تشکیل زندگی مشترک نزدیک شده بود میدانست که ازدواج برای هر زنی حق طبیعی و شرعی است و روی گردانی از این سنت، خارج شدن از آئین پیامبر اسلام است.
زینب با ازدواج که عمل به سنت پیامبر خداست، رسالت بزرگی را که بر دوش دارد فراموش نمیکند. او میداند که باید در تمام صحنه ها و لحظه ها در کنار برادرش باشد. او میداند که به ثمر نشستن قیام حسین و شهادت عزیزانش، نیازمند آزادگی در اسارت، صبر و پایداری، و پیام رسای او به گوش تاریخ بشریت است.
از این رو زینب در قرارداد ازدواجش شرط همراهی با برادرش حسین را قید میکند تا از وظیفه مهم خود باز نماند. از شخصیتی متعهد به اسلام و دوستدار اهلبیت، چون عبدالله بن جعفر که به خواستگاری دختر علی آمده است، انتظاری جز پذیرش این شرط نیست. به هر صورت مراسم خواستگاری پایان مییابد و عبدالله بن جعفر به افتخار همسری زینب کبری نائل میگردد.
زندگی حضرت زینب س قرین نهضت عاشورا شده است و ایشان نقشی بسیار سازنده در آن ایفا نمودند از اینرو به تحلیل و مطالعه زندگی آن حضرت از این منظر خواهیم پرداخت بحث در این خصوص را حول دو محور پیگیری خواهیم کرد.

فصاحت و بلاغت زینب (س)
کلمات و فرمایشات گهربار آن حضرت در خطبه هایی که از آن حضرت روایت شده، خود قوی ترین دلیل بر کمال فصاحت و بلاغت آن بانوی بزرگوار می باشد. همان بانویی که امام سجاد علیهالسّلام در حق ایشان فرمودند: «اَنْتِ بحَمد اللّهِ عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهَّمَة» یعنی:
«ای عمّه! شما الحمد للّه بانوی دانشمندی هستید که تعلیم ندیده، و بانوی فهمیده ای هستی که بشری تو را تفهیم ننموده است».
در اینجا مروری کوتاه به قسمتی از خطبه آن حضرت در مجلس یزید که یکی از بزرگترین حرکتهای آن حضرت، در واقعه کربلا بود که دستگاه حکومت بنی امیه را به شدّت لرزاند می کنیم:
«به خدا قسم ای یزید، هر چه کردی بازگشت آن به سوی خودت خواهد بود، چرا که تو جز پوست خود نشکافتی و جز گوشت خود ندریدی.
ای یزید! در آن روزی که خداوند بدنهای پاک شهیدانمان را حاضر می کند تا حقوق خود را از ستمگر بستاند، تو بر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم وارد خواهی شد، امّا می دانی در چه حالی؟ در حالیکه خون عزیزان او را ریخته و حرمت ذرّیه او را از بین برده ای. آری ای یزید! از این پیروزی ظاهری که به دست آورده ای، غرق شادی مشو، و آن عزیزان را که در کربلا به خاک و خون کشیده ای، مغلوب و مرده مپندار. که خداوند می فرماید: (کسانی را که در راه خدا شهید شده اند مرده مپندارید. بلکه آنان زنده اند و در نزد خدای خود روزی می خورند). آل عمران: 169
و ای یزید! برای تو همین بس که حاکم در آن روز خداوند، و دشمن تو پیامبر خدا، و یاور و پشتیبان اهل بیت جبرئیل باشد. و به زودی کسی که این مقام را برای تو زینت داده و تو را بر گردن مسلمین سوار کرده است (یعنی معاویه)، خواهد دانست که چه جانشین بدی برای خود تعیین کرده و در روز جزا درخواهید یافت که بدترین مکان از آنِ کیست؟ و بدبختی و ضعف و زبونی شامل چه افرادی خواهد شد.
حضرت زینب (س) بزرگ بانوی جهان اسلام، بیدادگر و ادامه دهنده حادثه عاشورا و دارنده دانشهای دو جهان و به گفته امام سجاد (ع): " دانای بدون آموزگار و فهمیده بدون فهماننده " بود. الگوی راستین وی، بانوی دو جهان, حضرت فاطمه (س) مادر وی بوده است. زینب (س) در دامان پرمهر و معنویت فاطمه (س) از سرچشمه معارف اسلامی و قرآنی سیراب گشت. رسالت راستین زینب هنگامی آغاز گردید که پس از به شهادت رسیدن امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن از یارانش با ایراد سخنان آتشین به بیدارگری مردم کوفه و ستیز با ستمکاران و یزیدیان پرداخت.
پس از واقعه خونبار کربلا نقش ایشان روند تازه تری یافت. آن حضرت در این دوران ضمن حضور در کاروان اسرای کربلا در برابر حکام جور قرار گرفتند و به افشاگری ظلم و ستم وارد بر آل طه از سوی خاندان امیه پرداختند. آن حضرت در این دوران سخت با حضور در کاخ برخی حکمرانان جور زمان مانند یزید و ابن زیاد، با تاکید برحقانیت طریق آل محمد بر سخنان و تبلیغات مسموم خاندان امیه درباره بنی هاشم خط بطلان کشیدند.
صدیقه توانا، عقلیه دودمان وحی، تربیت شده خاندان نبوت، حضرت زینب کبری(س) است. همو که در بزرگواری و کرامتش بسیار سخن ها گفته و نوشته اند.
او نمودار حق و جهاد در راه خدا و نگهدارنده ایمان و عقیده، قهرمان دلیری و شجاعت، جلوه فصاحت و بلاغت، شعله ستیزه جوی باطل و آتش افشان حق در برابر نیروهای ستمگر و کوبنده دژخیمان زورگو است.
زینب(س) تجسم زهد، ورع، علم، عفاف و شهامت و عقیله طاهره، متعلق به اخلاق الهی است. این بزرگوار (س) راه مقاومت در برابر باطل را به امت نشان داد و فداکاری در راه خدا و چشم پوشی از همه چیز را در راه برافراشتن پرچم حق به همه یاد داد.
ایثار، فداکاری، وزانت عقل، صبر و بردباری، علم وسیع و دانش وافر، سخنان سنجیده و منطقی او در فرصت های حساس توأم با آن مظلومیت و ستم های جانکاهی که به او وارد آمده است، از او چهره یک شخصیت بی نظیر، رزم آور شجاع، جهادگر بی باک و سخنور توانا را در قلوب و اذهان ترسیم نموده است که تا چرخ زمان حرکت دارد، تا نسل ها در روی زمین حیات دارند و تا زمین دور خورشید می گردد این چراغ فروزان، نورافکن جهانیان و نسل های آینده خواهد بود.

تلاش های حضرت زینب
حضرت زینب پرستاری امام زمانش حضرت زین العابدین علیه السلام و دیگربیماران و مصیبت زدگان اهل بیت را برعهده داشت، و ضمن این کهرسالت مهم نگهداری و تبلیغ از نهضتحسینی را به خوبی انجامداد، از پرستاری بیمار کربلا نیز با تحمل آن همه سختیها وناملایمات، آنی فروگذار نبود و تا آخرین رمق دین خود را بهمکتب و رهبرش ادا کرد
زینب نقش نگهداری از قیام خون بار حسینی را بر عهده داشت کهقطعا اگر او این بار را بر دوش نمیگرفت، خون حسین پایمال میشد و بسیار دشوار بود که نهضت ابی عبد الله علیه السلام به مردم اعلام و ابلاغ گردد و شاید بدون اسارت خاندان رسول الله وپیشتازی زینب کبرا در رسوا نمودن هیئتحاکم، و تبلیغ او ازانگیزه قیام برادرش، یزیدیان به هدف پلید خود نائل میآمدند ونام رسول الله (ص) را نه تنها از منارههای مساجد بلکه ازتاریخ، پاک و محو میکردند و این بود نیتشوم آنان.
و زینب با مجاهدت و قیام شجاعانه خویش در برابر زورگویان وهمچنین فریبخوردگان زمانش، آن چنان از قیام حسین دفاع کرد که تا قیام رستاخیز، همانند او نه در مردان و نه در زنان، وجودندارد و این نام جاودان و مقدس برای همیشه با عظمت و شموخباید برده شد. زینب در پس آن مصیبتبزرگی که «تصغر عندها المصائب» آن چنانبار سنگین پرچم ولایت را بر دوش گرفت و در برابر کفر و زندقهایستاد و سخنرانی کرد و خطابه خواند و مردم را بیدار کرد وحرکت را در مردگان آغاز نمود که از آن جا حرکت توابین و دیگرحرکتهای اسلامی آغاز شد و تا امروز و فردا و فرداها، آثار اینحرکت عظیم زینبی، هویدا است و به برکت زینب و قیام مبارکش، همچنان بیرقهای خونین عاشورا به نشانه روز انتقام مظلوم ازظالم، در سراسر جهان افراشته میشود زیرا زینب بود که پیامخونین حسین را به تمام نسلها و عصرها رساند.
امام حسین علیه السلام قبل از شهادت سفارشهای لازم را به زینب نمود و پرستاری نهضت را به او واگذار کرد و او را به صبرو بردباری امر نمود و به میدان با قلبی محکم و بیهراس ازآینده نهضت، حرکت کرد. زینب نیز پرچم پرافتخار حسین را بر دوشگرفت و نگذاشت این پرچم الهی بر زمین افتد و با اقتدار وشهامتی که تاریخ نظیرش را ندیده در برابر امیر خون آشام کوفهو شاه پلید شام لعنة الله علیهما ایستاد و با سخنرانیهایجاودانهاش زندگی را در کامشان تلخ ساخت. راستی چه رادمردی است این زن، که با آن همه مصیبتهای سخت کههر یک کوهی را به لرزه درمیآورد و انسان را مضطرب و از خودبیخبر میسازد، در برابر سنگدلترین و تندخوترین و تبهکارترینانسان روی زمین، آن سان با کبر و مناعتبرخورد میکند که همهرا به شگفتی وامیدارد.

حضرت زینب در برابر یزید
در مجلس یزید لعنة الله علیه، گفت و گوهای زیادی بین بانوی قهرمان کربلا و آن پلید رخ داده که همهاش دلالتبر عظمت وقهرمانی زینب دارد. نگاهی کوتاه به یک قسمت آن میکنیم تایادآور شجاعت فزون از حد زینب باشد. هنگامی که یزید با چوب خود، به دندانهای مبارک امام حسین علیهالسلام اشاره میکرد و آن اشعار معروف کفرآمیزش را میسرود، زنانبنی هاشم تاب تحمل این منظره را نداشتند و بیاختیار میگریستندولی زینب، بیآنکه خم به ابرو بیاورد، با کبر و مناعتیعلیوار، بر آن سرکش غدار فریاد زد: «صدق الله یا یزید: ثم کان عاقبة الذین اساءوا السوآی انکذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزئون. ا ظننتیا یزید انهحین اخذت علینا باطراف الارض و اکناف السماء فاصبحنا نساقکما تساق الاساری ان بنا هوانا علی الله و ان بک علیه کرامةو توهمت ان هذا لعظیم خطرک فشمختبانفک و نظرت فی عطفیکجذلان فرحا، حین رایت الدنیا مستوثقة لک و الامور متسقة علیکان الله امهلک فهو قوله:«و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملیلهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین...» ا تقول: لیت اشیاخیببدر شهدوا! غیر متاثم و لا مستعظم و انت تنکث ثنایاابی عبد الله بمحضرتک؟ و لم لا و قد نکات القرحة و استاصلتالشافة باهراقک هذه الدماء الطاهرة، دماء نجوم الارض من آلعبد المطلب؟!و لتردن علی الله وشیکا موردهم و عند ذلک تود ان کنت ابکمو اعمی. ا یزید و الله ما فریت الا جلدک و لا حززت الا لحمک وسترد علی رسول الله برغمک و لتجدن عترته و لحمته من حوله فیحظیرة القدس... و ستعلم انت و من بواک و مکنک من رقابالمؤمنین اذا کان الحکم ربنا و الخصم جدنا و جوارحک شاهدة علیکفانظر اینا شر مکانا و اضعف جندا.»
ای یزید! آیا گمان کردیکه چون بر ما سخت گرفتی و اطراف زمین و آفاق آسمان را بر ماتنگ کردی و سرانجام ما را مانند اسیران به این طرف و آن طرفکشاندی از این است که ما نزد خدایمان خوار گشتهایم و یا تو رادر پیش خدا قدر و منزلتی هست؟ و یا پنداشتی که این بزرگی مقامتو است؟! لذا چون دنیا را به کام خویش یافتی و کارها را وفقمراد خود دیدی با تکبر باد در دماغ افکندی و شادمان و مسرور،نگران آرزوهای خود شدی؟! بدان که اگر خدا به تو مهلت داده استاز این جهت است که خود میفرماید:«آنان که کافر شدهاند گمان نکنند که اگر مهلتی به آنها دادیمبه سود آنان است، بلکه به آنها مهلت میدهیم تا بیشتر به گناهروی آورند و سرانجام عذابی دردناک و خوارکننده در انتظارشانخواهد بود.» آیا باز آرزو میکنی که: ای کاش نیاکان ما که دربدر کشته شدند، این جریانات را میدیدند!! بی آن که خود راگناهکار بدانی و یا گناه خویش را بزرگ شماری و اینک باچوبدستی خود بر دندانهای امام حسین میزنی؟! حق داری! زیرا باریختن خونهای پاک و مطهر این ستارگان روی زمین، عقده دل پلیدتگشوده میشود و نهال غمت ریشهکن میگردد! مطمئن باش تو نیز بهزودی در پیشگاه خدای متعال بازگشتخواهی نمود و در آن جا استکه آرزو خواهی کرد ای کاش در دنیا لال و کور بودی.
ای یزید! به خدا سوگند! جز پوستخود نشکافتی و جز گوشتخودقطع نکردی و بر خلاف میل خود، به زودی نزد رسول خدا بازخواهیگشت و اهل بیت و پارههای تنش را در حظیرة القدس در کنارش باعزت و احترام خواهی یافت... و به زودی تو و آن کس که تو را برکرسی نشاند و بر گردن مؤمنین مسلط کرد، خواهید دانست کدام یکاز ما بدکارتر و از حیث لشکریان ناتوانتریم، در آن روزی کهداور خداست و خصم تو جد ما است و اعضا و جوارحت علیه تو گواهیخواهند داد. و اگر چه در این دنیا ما را به غنیمت گرفتی ولیبه زودی غرامتخویش را از تو باز خواهیم ستاند. در تاریخ آمده است که پس از این سخنان شجاعانه زینب، چنانیزید و اطرافیانش زبون و حیرتزده گشتند که تا مدتی بیحرکتماندند و یک خاموشی مرگزا بر مجلس یزید حکمفرما شد، تو گوئیبر سرشان پرندگان نشسته بودند «کان علی رؤوسهم الطیر».

شهادت حضرت زینب
حضرت زینب سلام ا... علیها، شیرزن دشت کربلا سرانجام پس از عمری دفاع از طریق حقه ولایت و امامت در 15 رجب سال 63 هجری قمری و در سن 56 سالگی در ضمن سفری که به همراه همسر گرامیشان عبداللّه بن جعفر به شام رفته بودند، به شهادت رسیده و بدن مطهر آن بانوی بزرگوار در همانجا دفن گردید.
مزار ملکوتی آن حضرت (دمشق/سوریه)، اینک زیارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام می باشد.