- آسمونی
- مجله اینترنتی
- عکس و خواندنی
- دل نوشته
- یه روز یه قزوینیه...
یه روز یه قزوینیه...
ایرانیان معمولا برای همه اقوام جوک و لطیفه می سازند و به این صورت به اقوام ایرانی توهین می کنند. یکی از اقوامی که جوک های بسیاری در مورد آن ها ساخته می شود، قزوینی ها هستند که آسمونی در این بخش مطالب جالب و خواندنی در مورد جوک در مورد قزوینی ها و به طور کلی جوک در مورد همه اقوام ایرانی برای شما عزیزان تهیه کرده است.
یه روز یه قزوینیه
یه روز یه قزوینیه … اسمش محمد علی رجایی بود، معلم بود و قبلش دستفروشی می کرد بعد شد رییس جمهور مکتبی و مردمی و ساده زیست ایران که منافقای کوردل نتونستند تحملش کنند و به آرزوش یعنی شهادت رسوندنش. هنوز هم نام رجایی زنده است.
یه روز یه قزوینیه
یه روز یه قزوینی یود … به نام علامه دهخدا ؛ از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بود و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد
اصولا ما ایرانیها ملتی بذله گو و شوخ طبع هستیم .همین قدرت خندیدن و بخنده درآوردن دیگران دراثرگفتن جوک و داستانهای شادکننده خودیکی از خصوصیات مثبت ما ایرانیان شمرده میشود
به نوعی میشود گفت که وقتی میتوانیم به موضوعات سخت و پیچیده ودردناک بخندیم به این وسیله نیروی مقاومت خود را برای مقابله با آنهمه سختی و فشار ناشی از جنگ و خونریزی وبیعدالتی بالا میبریم . البته این موضوع در بین ملیتهای دیگر ممکن است شگفتی آوربا شد چراکه اصولا از نظرعلم روانشناسی احساسات ما باید با موضوع یا اتفاق مورد بیان همگون باشد. شا د بودن وخندیدن باعث طول عمر وسلامت ماست ولی کجاست که گاهی شوخی و خنده وبذله گوئی میتواند بر ضدهدف اصلی خود عمل کند ،هدفی که درحقیقت بسیار مقدس و زیباست :هدف شاد زندگی کردن ! با نگرشی عمیقتر میتوانیم صدها وصدهاجوک را در لیستی منفی وسیاه قرار دهیم که در حقیقت بنوعی موضوع خشونت ،تجاوز،بی عدالتی وبی احترامی به افراد،خانواده ها وقومهای مختلف را دامن میزنند ونابرابریهای اجتماعی را تشدید میکنند .
فرهنگ خشونت تاثیر خود را بر روابط بین انسانها می گذارد. فرهنگ چیزی است که اطراف ماست و ما با آن زندگی میکنیم. ما فرهنگ خشونت را از طریق گفتن, مشارکت ,و ساختن جوکهای خشونت آمیز می سازیم ,و ترویج میدهیم…
ما از طریق تکرار جوکهای منفی احساس نا امید ی, سوءاستفاده , بی اعتنایی, تجاوز, انحرافات جنسی را بشکل ترحم, شکست دادن, و غلبه کردن جلوه میدهیم.
بعضی از جنبه های این جوک گویی ها مثل یک فعالیت اجتماعی, بسیاری از مردم را آسیب میرساند. بسیاری از جوکهای ما در مورد مردمی که از نژاد های مختلف, گروههای فکری, و خانواده هایی که از طبقات متفاوت می ایند و هیچ کس نمی خواهد به آن تعلق داشته باشد هستند..
ما خشونت را درونی و ظلم را از طریق ساختن جوکهاعادی می کنیم. ما با مقایسه, مقابله, دشمنی,برچسب زدن, تهمت زدن,و عمومی کردن منفی گرایی, خشونتی راکه بر ما حاکم شده تقویت میکنیم, و به جای راندن این مناطق تاریک که زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهند, به آنها کمک می کنیم تا وارد زندگی ما شوند.
آیا تا بحال توجه کرده اید که جنگ,کشتار,قتل,اعدام,ترور,و شکنجه راهی به زندگی روزمره ما پیدا کرده اند؟
چگونه؟
دفعه بعد که جوک خشنی میشنویم به دقت به آن گوش دهیم و حساب و کتاب کنیم. بعد میتوانیم نتیجه بگیریم.
از خودمان بپرسیم: چند جوک در مورد جنگ و راهی که مردم در آن اعضای بدن خود را از دست داده اند یا نا توان شده اند شنیده ایم؟
چند جوک در مورد راههایی که مردم با مواد شیمیایی, گاز, سلاح های کشتار جمعی,بمب ها, راکت ها, سلاح های شیمیایی ,و غیره کشته شده اند شنیده ایم؟
چند جوک در مورد تنبیه و شکنجه در جهنم گفته ایم؟
چند جوک در مورد اینکه چگونه مردان و زنان بخاطرنوع زندگی ای که انتخاب کرده اند تنبیه شده اند گفته شده است؟
چند جوک در مورد مردمی که به آنها حق انتخاب برای مرگ (راه کم درد تر ) داده شده شنیده ایم؟
چند جوک در مورد محدودیت لباس زنان و پاسخ آنها به این محدودیت در کشور خودمان, ساخته ایم؟
تا بحا ل توجه کرده اید که فعا لیت های روزمره زندگی و سرگرمی های ما میتواند برای دیگران آزار دهنده باشد؟ بسیاری از موارد ما خود را وارد نظرات نژاد پرستی میکنیم بدون اینکه واقعا بخواهیم نژاد پرست یا علیه دیگران باشیم.
بعضی از جنبه های این جوک گویی ها مثل یک فعالیت اجتماعی, بسیاری از مردم را آسیب میرساند. بسیاری از جوکهای ما در مورد مردمی که از نژاد های مختلف, گروههای فکری, و خانواده هایی که از طبقات متفاوت می ایند و هیچ کس نمی خواهد به آن تعلق داشته باشد هستند..
چرا جوکهای ما انگیزه های جنسی و نژادی دارند؟
چرا جوکهای ما سمت و سوی ضد ا نسانی,بی ارزش, کوچک کردن گروههای مشخص را دارند؟
جوکهای محلی و قومی و نژادی، انگ و استریوتایپ و ذات میسازند و درواقع خصوصیات واقعی افراد یک منطقه جغرافیایی یا قومیت یا مذهب و نژاد را پنهان میکنند. جوکها کاری میکنند که ما فقط یک یا چند تصورِ محدود معمولا منفی از بخشی از جامعه داشته باشیم که مانع از وحدت و همدلی همگانی و آرمانی در کشور میشود راه منطقی آن است که اگر با آن مقابله نمیکنیم با آن همآوایی هم نکنیم. این امر هم میتواند بخشی از فرهنگ داوطلبی باشد. داوطلبانه وظیفه خود بدانیم که بهرغم اینکه خود را نهی از شنیدن و بیان اینگونه جملات میکنیم، به دیگران این امر را نیزگوشزد کنیم.
فراموش نکنیم حماقت وقتی جمعی شد، ناپدید میشود! و اگر این روند تخریبی ادامه پیدا کند و با ژسالعملی از سوی تکتک ما مواجه نشود، این حماقت ما مانع قضاوت و شناخت منطقی افراد نسبت به دیگران و وضع موجود شده و ویژگیهای تقلبی و خاصی را به بخشی از جامعه نسبت میدهد و موجب ناکارآمدی آن بخش در چرخه مشارکتی جامعه میشود. پس از آن ما بر پایه اطلاعاتی اشتباه و تصورهای کلیشهای خود که غالباً برگرفته رسانهها و فضای مجازی است، بدون آنکه شناخت کافی از دیگران و تواناییهای بالقوه و بالفعل آنان داشته باشیم، به قضاوت میپردازیم. این کلیشهها احترام یا مشروعیت را از اشخاص به دلیل تعلّقشان به آن گروه میگیرند یا برژس، کلیشه مثبت احترام، ارزش و محبوبیتی غیرواقعی و برپایهای غیرمنطقی برای عدهای بدون دلیل خاصی بهوجود میآورد.
ما چه انگزنیهای رایج این روزها را در قالب جوک و نقلقول و… ناخودآگاه بدانیم و چه حساب شده، چه آن را توطئه دشمنی خارجی بدانیم یا وسوسهای داخلی، میتوانیم داوطلبانه در مقابل آن بایستیم
بهطورکلی انگها را به دو نوع میتوان طبقهبندی کرد؛ نوع اول که بیشتر در شبکههای اجتماعی این روزها انتقال داده میشود، است، یعنی برچسبهایی که از سوی اجتماع به فرد نسبت داده میشود که انگ های اجتماعی است و نوع دوم انگ به فرد است ..
معمولا کفه تحقیقات انجام گرفته درباره انگهای اجتماعی، سنگینتر از انگ به خود است. امروزه با بررسی گروههایی که بیشتر در معرض انگ اجتماعی قرار دارند، مثل اقلیتهای نژادی، جنسی، مبتلایان به ایدز و ناتوانان حرکتی و… دریافتهاند که عزتنفس این افراد بهطور قطع و صورتهای مختلف در طول زندگیشان جریحهدار میشود.
ما چه انگزنیهای رایج این روزها را در قالب جوک و نقلقول و… ناخودآگاه بدانیم و چه حساب شده، چه آن را توطئه دشمنی خارجی بدانیم یا وسوسهای داخلی، میتوانیم داوطلبانه در مقابل آن بایستیم.
بیایید برای یکدیگر احترام قایل شویم و گفتن این جوکها را متوقف کنیم.
رفتار ما وقتی انسانی است که حتی وقتی می خواهیم سرگرم و شاد باشیم به مردم خود احترام بگذاریم.
و فراموش نکنیم که:
یه روز یه ترکه، یه اصفهانیه، یه قزوینیه، یه لره، یه مشهدی، یه شمالی، یه جنوبی، و چندتا از بچه های این آب و خاک، همشون ایستادند تا دشمن به دین و ناموس و خاک مون چپ نگاه نکنه…
ترکه باکری بود؛ اصفهانیه، همت بود، قزوینیه، بابایی بود؛ لره، بروجردی بود؛ مشهدیه، برونسی بود؛ شمالیه، علمدار بود؛ جنوبیه علم الهدی بود؛……همین این ها اصل قومیت های ما هستند.