آسمونی به عنوان روزنامه، نشریه و مجله الکترونیک با بیش از دو دهه فعالیت مستمر و پویا ،هم اکنون در زمره پلتفرم های های برتر اینترنتی کشور شناخته می شود. آسمونی همواره با بررسی نیاز های جامعه در تلاش بوده است که بصورت منظم، بخش های مختلف پورتال را تغییر دهد و با اتکا به نویسندگان و نیروهای متخصص خود اطلاعات مورد نیاز کلیه اقشار جامعه را روزانه و به صورت آنلاین فراهم کند.
کلیه بخش های آسمونی شامل قانون کپی رایت هستند، استفاده فقط با لینک به آسمونی مجاز است.
آسمونی
اندازه متون
گفتن جوک و طنز برای مواقعی که در جمع دوستان هستید یکی از تفریحات جذاب خودمونی است که ما در این پست آسمونی چند جوک را برای شما گردآوری کرده‌ایم.
جوک و طنز باحال و جالب در در این پست آسمونی ببینید و برای دوستان خود ارسال کنید و لحظاتی را بخندید.
*********
ﻗﺎﺿﯽ : ﺷﻤﺎ ﻣﺘﻬﻢ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺯﻥ ﺗﻮﻧﻮ ﺑﺎ ﭼﮑﺶ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺳﻮﻧﺪﯾﺪ
یکی از ﺣﻀﺎﺭ : ﻧﺎﻣﺮد !!!
- ﺷﻤﺎ ﻣﺘﻬﻢ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﺗﻮﻧﻢ ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﭼﮑﺶ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺳﻮﻧﺪﯾﺪ
دوباره همون یارو : ﻧﺎﻣﺮﺩﺩﺩﺩددد…!!!
ﻗﺎﺿﯽ : ﺷﻤﺎ کی ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻓﺤﺶ ﻣﯿﺪﯼ؟
ﻗﺮﺑﺎﻥ ﻣﻦ ﻫﻤﺴﺎﯾﺸﻮﻥ ﻫﺴﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻣﺮﺩ ۲ ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯﺵ ﭼﮑﺶ ﻣﯿ ﺨﻮﺍﻡ ﻣﯿﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ
*************
یه دوستی داشتم
مامانش نمیزاشت با من بگرده چون من لاک میزدم!!!!
الان بزرگ شدیم، اون با دوست‌پسرش میره شمال و من هنوز لاک می‌زنم!!!!
*************
اصفهانیه موز می‌خوره معده‌اش تعجب می کنه!
*************
بچه‌ای از پدرس پرسید: فرق تفنگ و مسلسل چیست؟
پدرش جواب داد: پسرم وقتی من و مادرت حرف می‌زنیم بیا گوش کن.
آن وقت می‌فهمی فرقش چیه!
*************
یکی از فانتزیام اینه شب عروسیم توی مراسم عروسی یه دفعه پاشم میکروفن رو از خواننده بگیرم شروع کنم به خوندن!
عروس و نیگاه کن چشای آبی شو، اون مال من شد به پسر عالی شد
بعد عروس از خجالت بره تو افق محو شه، منم برم هر چی بگردم پیداش نکنم
بعد از خدا تشکر کنم که دوباره بهم یه فرصت دیگه داد تا به زندگی برگردم و اسیر اشتباه نشدم
*************
آقاهه میره سیگار فروشی: آقا سیگار برگ دارین؟ خیر. پس یک بسته کوبیده بدین!
*************
امروز رفتم از دستگاه خودپرداز پول بگیرم مبلغ رو زدم ۵۰۰۰۰ تومان.
یه ۱۰ هزار تومنی داد! ۳ تا ۵ هزار تومنی داد!
۵ تا ۲ هزار تومن داد! ۱۵ تا هزاری!
یه لحظه دلم واسه دستگاه سوخت،نزدیک بود پولو برگردونم تو دستگاه!
طفلی خودشو کشت ۵۰ تومن منو جور کرد!
*************
رئیس: خجالت نمی‌کشی تو اداره داری جدول حل می‌کنی؟
کارمند: چکار کنیم قربان، این سروصدای ماشینها که نمی‌ذاره آدم بخوابه!
*************
یک بابایی یه ماهی تو پاکت دستش بوده،
رفیقش میبیندش، ازش می‌پرسه: جریان این ماهیه چیه؟
میگه: دارم برای شام می‌برمش خونه.
ماهیه میگه: مرسی من شام خوردم، منو ببر سینما!
*************
آدم باس یه رفیق داشته باشه ، شبای امتحان بزنگه بهش بگه :
چند صفحه خوندی؟
اونم بگه :چیووووو؟؟؟؟
تا یه کم دلش گرم شه!
*************
چشمم دیگر آب نمی خوره، لامصب رانی ام گرفتم نخورد …
به نظرتون ببرمش سینما باهام آشتی میکنه آیا ؟؟؟
*************
گاهی انقد تو کارام “دس دس” میکنم
که یهو اطرافیانم پا میشن شروع میکنن رقصیدن
*************
یه ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺗﻠﻔﻨﯽ ﺩﺍﺭﻡ .. ﻫﯽ ﺯﻧﮓ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ ﻣﻦ ﻓﺤﺸﺶ ﻣﯽ ﺩﻡ…
ﺳﺮﯼ ِ ﺁﺧﺮ ﮐﻪ ﻓﺤﺸﺶ ﺩﺍﺩﻡ ، ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺯﺩه
ﮐﺎﺭﯼ ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﻧﻤﺎﺍاا
*************
یکی از فانتزیام اینه که صدای کلاغ دربیارم
بعد که همه مسخره ام کردن و بهم خندیدن، یهو ناراحت بشم، پرواز کنم برم
*************
یکی از فانتزیام هم اینه که ازدواج کنم، بچه دار شم، بچم دختر باشه،
اسمش رو بذارم گیتا،
بعد با زنم دعوا کنم،
جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه باباش. . .
.
.
.
.
.
.
.
.
بهش بگم هر چی می خوای ببری ببر، گیتارو با خودت نبر!
*************
به یارو می گن با ابریشم جمله بساز میگه هوا ابریشم خوبه!!
*************
غضنفر میشینه تو تاکسی، راننده بهش میگه: داداش دستت لای در گیر نکنه.
غضنفر هم میاد آخر مرام بگذاره، میگه: داداش سرت لای در گیر نکنه
دیدگاه کاربران (0 نظر)
بک لینک ها
