اسب ها را بهتر بشناسیم
نام: اسب
نام علمی: Equus ferus caballus
رژیم غذایی: علوفه، چمن و دیگر رشتههای گیاهی
میانگین طول عمر: 25 تا 30 سال
وزن: 300 کیلوگرم
اندازه: 140 الی 170 متر
اسب (نام علمی اسب: Equus ferus caballus) یکی از دو زیرگونههای اسب وحشی (Equus ferus) است. این جانور پستاندار و فَردسُم است که به تیره اسبیان تعلق دارد. فرگشت اسب از 45 تا 55 میلیون سال پیش به این سو آغاز شده است، گذشتهٔ اسبهای بزرگ و تکسم امروزی به جانورانی کوچکجثه و چندسم باز میگردد. نزدیک به 4000 سال پیش از میلاد انسان تلاش کرد تا اسب را اهلی کند. در ادامه مطلب آسمونی به تشریح جزئیات دقیقی از اسب ها می پردازیم.
گمان بر این است که تا سال 3000 پیش از میلاد اسبهای اهلی در جاهای گوناگونی از زمین حضور داشتند. اسبهای زیرگونهٔ caballus اهلی شدهاند با اینکه بسیاری از آنها در طبیعت آزاد زندگی میکنند. البته اسبهایی وجود دارند که هرگز اهلی نشدهاند برای نمونه اسب شوالسکی تنها زیرگونهای است که واقعا تاکنون وحشی باقی مانده است.
رفتار و خصوصیات اسب ها
-
رفتار
اسب حیوانی است که همواره شکار شکارچیان است در حالی که توان بالایی در پاسخ جنگ-یا-گریز دارد. نخستین واکنش اسب به یک خطر، رم کردن و گریز است با این حال اگر گریز را برای جوانترها ناممکن ببیند در جای خود میایستد و دفاع میکند. البته اسب جانور کنجکاوی است یعنی با اینکه دوست دارد تا از منطقه بگریزد اما پیش از آن، لحظهای درنگ میکند تا از عامل خطر مطمئن شود و اگر برداشتش این باشد که چندان خطرناک نیست معمولا نمیگریزد. بیشتر نژادهای اسب سواری برای سرعت، چابکی، هوشیاری و استقامت پیشرفته شدهاند. این ویژگی طبیعی نژاد آنها است با این حال امروزه با اصلاح نژادی تلاش شده اسبهایی سربهزیر و فرمانبر تولید شود. اسبها به صورت گلهای زندگی میکنند درحالی که در میانشان هر اسب از رتبهٔ ویژهای برخوردار است و سلسله مراتب دارد. یک گله همیشه یک رهبر دارد و این رهبر بیشتر یک ماده اسب است.
همچنین آنها جانورانی اجتماعی اند که میتوانند با جانورانی از گونهٔ خود یا از میان دیگر جانداران و حتی انسان دوستی برقرار کنند. آنها راههای گوناگونی برای برقراری ارتباط دارند از جمله میتوان به در آوردن صداهایی از خود، تیمار کردن، لمس یکدیگر و زبان بدن اشاره کرد. اگر یک اسب تنها بیفتد چیرگی بر آن دشوار میشود اما با آموزش کم کم یاد میگیرد تا یک انسان را به عنوان دوست و همنشین خود بپذیرد و به دور بودن از هم نوعان خود عادت کند.اگر یک اسب تنها بماند و به اندازهٔ کافی همنشین نداشته باشد یا تمرین و آموزش شبیه سازی همنشینی با انسان به جای اسب نداشته باشد دچار بی حوصلگی و ناهنجاری میشود و این مشکل خود را با جویدن چوب، لگد زدن به دیوار، حرکتهای «موجی» (مرتب به عقب و جلو رفتن) و دیگر مشکلات نشان دهد.
-
خصوصیات رنگ پوست
اسبها رنگ بدنهای بسیار متنوعی دارند. اغلب اسب را نخست با رنگ بدنش معرفی میکنند، سپس نژاد یا جنسیت. اسبهای همرنگ از روی تفاوت در وسمهای سفید روی پوستشان شناسایی میشوند؛ وسمهایی که در کنار الگوهای متنوع خالداشتن پوست بدن به ارث برده میشوند.
بسیاری از ژنهایی که الگوها و رنگهای پوست بدن اسبها را تولید میکنند شناسایی شدهاند. آزمایشهای ژنتیکی کنونی توانستهاند کمینه 13 علل گوناگون موثر بر رنگ پوست را پیدا کنند، و پژوهش بر روی یافتن ژنهای جدید مرتبط با ویژگیهای این جانور ادامه دارد. رنگهای اصلی بدن اسبها یعنی Chestnut و سیاه توسطی ژنی کنترلشده توسط گیرنده ملانوکورتین 1 تعیین میشوند. این ژن با نامهای «ژن گسترش» یا «فاکتور قرمز» نیز شناخته میشود، چرا که فرم مغلوب آن قرمز رنگ است و فرم غالبش سیاه. ژنهای اضافی دیگری سرکوب رنگ سیاه به رنگآمیزی نقطهای را کنترل میکنند؛ عملی که باعث پدید آمدن اسبهای Bay میشود. این ژنها همچنین مسوول تولید همه دیگر الگوهای رنگآمیزی گوناگونی هستند که بر پوست بدن اسبها پدید میآیند.
-
حواس
حسهای اسب معمولا از حسهای انسان توانمندتر است. اسب مانند درندگان باید همواره از رویدادهای پیرامونش آگاه باشد. اسبها در میان پستانداران خشکی، بزرگترین چشم را دارند و البته چشمانی در دو سوی سرشان دارند. با این چشمها، بازهٔ دید اسب به بیش از 350° میرسد که نزدیک به 65° آن را با هر دو چشم و 285° باقی مانده را با یک چشم میبیند. اسبها دید بسیار خوبی در شب و روز دارند اما تنها دو رنگ را میبینند. وضعیت دید آنها از نظر رنگ مانند کوررنگی در انسان است که تنها چند رنگ، بویژه قرمز و رنگهای مرتبط با آن به صورت سایهٔ سبز قابل دیدن است.
شنوایی اسب خوب است و هر گوش آن میتواند تا 180 درجه به دور خود بچرخد. درنتیجه اسب توان آن را دارد تا صدای همهٔ 360 درجهٔ پیرامونش را مستقیم دریافت کند بدون آنکه نیاز باشد سرش را بگرداند. بویایی آنها از انسان بسیار قوی تر است اما حس کلیدی برای آنها نیست، آنها بیشتر بر بینایی خود تکیه میکنند.
اسبها توان بالایی در نگه داشتن تعادل خود دارند. این حس ناخودآگاه اینکه در هر لحظه پاها کجا قرار دارند، در اسب بسیار بالا است. اسب حس لامسهٔ پیشرفتهای دارد، این حس در پیرامون چشمها، گوشها و بینی حساس تر هم میشود. توان حس لامسهٔ اسب به اندازهای است که اگر یک پشه روی هر جایی از بدنش بنشیند، اسب متوجه آن میشود.
حس چشایی اسبها هم پیشرفته است، برای همین در میان علفها، میتوانند خوراکی را که بیشتر دوست دارند برگزینند و بخورند. همچنین لب هایشان میتواند کوچکترین دانهها را هم جدا کند. اسبها عموما علفهای سمی نمیخورند اما گاهی دیده شده که با وجود آنکه علفهای سالم در دسترس است اما اسب به سراغ علفهای سمی برود.
-
خواب اسب
اسبها میتوانند به صورت ایستاده و نشسته بخوابند. آنها به دلیل زندگی در دنیای آزاد پیشفرض یاد گرفتهاند که چگونه به خواب سبک روند در حالی که ایستادهاند و درحال چرت زدن بر زمین نیفتند. یک اسب هنگامی که در یک دسته با دیگر اسبها است بهتر میخوابد چون در این هنگام برخی به خواب میروند و برخی دیگر آماده و بیدارند و نگهبانی میدهند. اگر اسب تنها گذاشته شود نمیخوابد چون به صورت غریزی یاد گرفته است که مراقب خطر باشد و پیرامون را نگاه کند.
برخلاف انسان، اسبها در یک ساعت بخصوص و پیوسته به خواب نمیروند بلکه در بازههای زمانی کوتاه میخوابند. یک اسب از چهار تا پانزده ساعت در روز میتواند ایستاده استراحت کند و از چند دقیقه تا چند ساعت ممکن است نشسته باشد. یک اسب در 24 ساعت شبانه روز ممکن است از چند دقیقه تا چند ساعت در خواب باشد و بیشتر به صورت بازههای کوتاه 15 دقیقهای به خواب برود. به صورت میانگین یک اسب خانگی (اهلی) 2٫9 ساعت در روز خواب است.
اسبها نیاز دارند که به صورت نشسته به خواب روند و حرکت تند چشم در خواب را داشته باشند. آنها هر چند روز یک بار باید دست کم یک تا دو ساعت به صورت نشسته بخوابند و به این حالت برسند. اگر به اسب اجازهٔ نشستن و استراحت داده نشود پس از چند روز دچار کمبود خواب میشود و گاهی هم ممکن است ناگهانی بر زمین افتد چون بدون آنکه بخواهد در حالت ایستاده به خواب عمیق (حرکت چشم در خواب) رفته است و تعادلش را از دست میدهد. این وضعیت با اختلالحملهٔ خواب که برخی اسبها به آن دچارند، متفاوت است.
-
هوش و فراگیری اسب
در گذشته باور این بود که اسبها هیچگونه توان درک و فهم ندارند و حیوانات باهوشی نیستند و اگر کاری میکنند از روی رفتارهای کلی گله است. پژوهشهای امروزی نشان داده است که آنها میتوانند مجموعهای از کارهای مربوط به شناخت را انجام دهند و یا از دید روانی دچار چالش شوند مانند جستجوی غذا یا شناسایی سامانهٔ اجتماعی. یک اسب میتواند تصویرهای دو بُعدی را از سه بُعدی تشخیص دهد. بررسیها نشان داده که یک اسب میتواند مسئله حل کند، سرعت را یاد بگیرد و آموختههایش را در ذهنش نگه دارد. آنها از راه خوگیری، حساسیت زدایی، شرطیشدن واکنشی و شرطیشدن فعال آموزش میبینند. آنها به ابزارهای مثبت و منفی پاسخ میدهند و از آنها یاد میگیرند. همچنین یک اسب میتواند تا چهار بشمارد.
اسبهای اهلی نسبت به اسبهای وحشی با چالشهای بزرگتری روبرو میشوند چون آنها در دنیایی زندگی میکنند که مانند طبیعتشان نیست و غریزهٔ آنها خاموش شده است. اسبها زود عادت میکنند و شرایط تازه را میپذیرند، اگر این روش به صورت پیوسته بر آنها اعمال شود به آن بهتر پاسخ میدهند. برخی آموزش دهندگان اسب بر این باورند که «هوش» اسب به هوش تربیت کننده اش بستگی دارد هرچه تربیت کننده از روشهای مثبت تری بهره ببرد شرایط مناسب برای یک حیوان تنها را بهتر فراهم کند اسب بهتر آموزش میبیند. آنهایی که اسب را آموزش میدهند میگویند که جدا از هوش اسب، شخصیت تربیت کنندهٔ آن هم در اینکه آن حیوان به یک محرک چه پاسخهایی میدهد نقش دارد.
-
سرعت و حرکت اسب ها
در حالت طبیعی و پایه، همهٔ اسبها برای جابجایی با چهار گام حرکت میکنند، در حالت قدم رو یا پایه، سرعت اسب به طور میانگین 6٫4 کیلومتر بر ساعت است.
- اگر به صورت دو گام-دو گام بجهد (هر بار دوپا به صورت قطری) در آن صورت سرعتش به 13 تا 19 کیلومتر بر ساعت میرسد،
- اگر به صورت سه گام-سه گام بجهد سرعتش به 19 تا 24 کیلومتر بر ساعت میرسد،
- اگر به صورت چهارنعل بتازد به طور میانگین به 40 تا 48 کیلومتر بر ساعت میدود.
بالاترین سرعت ثبت شده برای تاختن چهارنعل است در بازهٔ زمانی کوتاه، 88 کیلومتر بر ساعت بوده است. علاوه بر این چهار روش راه رفتن، روشهای دیگری هم وجود دارد که ممکن است بسته به نژاد و ساختار اندام اسب در توان حیوان نباشد.
-
خوی اسب
اسبها، پستاندارند و جاندارانی خون گرم دانسته میشوند. در این تعریف خون گرم در برابر عبارت خونسرد یا خزندگان خونسرد قرار میگیرد. هنگامی که از اسبها و خانوادهٔ آنها سخن به میان میآید، این عبارتها معنی تازهای به خود میگیرند. برای اسب، عبارتهای خونگرم یا خونسرد برای اشاره به خوی حیوان است و نه تنظیم دمایی بدن آن. همچنین عبارت «پُرحرارت» (Hot blooded) هم وجود دارد و برای اشاره به اسبهایی است که بسیار حساس و پُر انرژی اند. عبارت «خونسرد» برای اسبهایی است که ساکت تر و آرامترند. گاهی پُرحرارت به «اسبهای سبک» یا «اسبهای سواری» گفته میشود؛ درحالی که اسبهای خونسرد در ردهٔ «اسبهای کار» و «اسب بارکش» جای میگیرند.
اسبهای شرقی مانند اسب عرب، اسب ترکمن آهال-تکه، اسب بَربَر (شمال آفریقا) نژادهای تازهٔ اسب ترکمن مانند تروبرد از جمله اسبهای پُرحرارت اند. این اسبها زود یاد میگیرند، شجاع و سرزندهاند و به دلیل چابکی و سرعتشان پرورش داده میشوند. اسب پُرحرارت، اندامی لاغر با پاهایی کشیده دارد. نژاد این اسبها نخستین بار از خاورمیانه و شمال آفریقا به اروپا آورده شد. در آن هنگام پرورش دهندگان اروپایی بر آن بودند تا این اسبها را برای مسابقه و سوارهنظام نزد خود پرورش دهند.
اسبهای سنگین با اندامی عضلانی را به عنوان «اسبهای خونسرد» میشناسند. آنها را به دلیل توان ماهیچهای و خوی آرام و صبورشان پرورش میدهند. مردم با کمک آنها بارهای سنگین را جابجا میکردند. گاهی به این اسبهای «غولهای نجیب» هم گفته میشود. از جمله اسبهای باری میتوان به نژاد بلژیکی و کلایدزدیل اشاره کرد. برخی از این اسبها مانند پرچرون سبک تر و چابک ترند و در کشیدن بار یا شخم زدن زمین در اقلیم خشک به کار میآیند. دیگران مانند شایر آرامتر و نیرومندترند و برای شخم زدن خاکهای رسی کاربرد دارند. برخی پونیها هم در دستهٔ خونسردها جای میگیرند.
اسبهایی چون تراکهنر و هانوفری اسبهایی «خونگرم» دانسته میشوند. اسبهای خونگرم از جفتگیری اسبهای بارکش و جنگی اروپایی با اسبهای سبک عربی پدید آمدند. از ترکیب این دو، اسبهایی دونده با اندازهای بزرگتر و خویی آرامتر از اسبهای پرحرارت پدید آمد. پونیهای با ویژگی خونگرم برای سوارکاران با اندام کوچکتر پرورش داده میشوند. خونگرمها به عنوان «اسب سبک» یا «اسب سواری» دانسته میشوند.
در حالت کلی اسب خونگرم از جفتگیری اسب خونسرد با اسب پرحرارت بدست میآید اما امروزه عبارت خونگرم بیشتر برای اشاره به زیرمجموعهای از اسبهای مسابقه که برای شرکت در مسابقهٔ درساژ وپرش با اسب تمرین میبینند بکار میرود. اسبهایی چون Cleveland Bay و Irish Draught همگی خونگرمند.
اندامهای اسب به گونهای است که به آن اجازه میدهد بی درنگ سرعتش را در برابر درندگان بالا برد. اسب توان بالایی در نگه داشتن تعادلش در هنگام دویدن دارد همچنین میتواند بی درنگ خود را آمادهٔ نبرد یا فرار از دشمن کند. اسبها میتوانند به صورت ایستاده یا نشسته بخوابند. دوران بارداری اسب ماده (مادیان) نزدیک به یازده ماه است. نوزاد اسب که کُرّه نام دارد اندکی پس از آنکه به دنیا آمد میتواند روی پاهایش بایستد و بدود. بیشتر اسبهای اهلی در میانهٔ دو تا چهار سالگی زیر زین یا مهار (برای درشکه) تمرین میبینند. اسب در پنج سالگی کاملا بزرگسال شده است و میتواند تا 25 تا 30 سال هم عمر کند.
نژاد اسب بسته به خوی حیوان، دارای سه دستهٔ مهم است:
- پر حرارت
- خونسرد
- خونگرم
اسبهای سرزنده یا «پُرحرارت» که میتوانند در سرعتهای بالا داشته باشند. اسب «خونسرد» مانند اسبهای بارکشی و پونی که برای کار سنگین و سرعت کم مناسبند و «اسبهای خونگرم» که از ترکیب دو نژاد دیگر بدست آمده است که برای سواریهای با هدف ویژه آموزش میبیند و در اروپا معمول است. امروزه بیش از 300 گونه اسب در جهان وجود دارد که هرکدام برای هدف ویژهای پرورش مییابند.
انسان و اسب در موردهای گوناگونی به صورت رقابتی یا غیر رقابتی با هم اندرکنش دارند مانند کار به صورت اسب پلیس، کشاورزی، کارهای تفریحی و درمانی. از دیرباز اسبها در میدانهای جنگ کاربرد داشتهاند به همین دلیل فنها و ابزارهای سوارکاری و کنترل اسب بسیار گستردهاند. محصولات بسیاری از اسب بدست میآید از آن جمله میتوان به: گوشت، شیر، مو، استخوان، پوست و برداشت مواد دارویی از ادرار مادیان باردار اشاره کرد. انسانها برای اسبهای اهلی، خوراک، آب، پناهگاه، مراقبتهای پزشکی و نعل فراهم میکنند.
-
اهلی کردن اسب
اهلیسازی اسب به احتمال بسیار در 3500 سال پیش از میلاد مسیح در آسیای میانه انجام شد. دو منبع اصلی برای آگاهی بر اینکه این جانور چه هنگام و کجا برای نخستین بار اهلی شدند در دسترس هستند. نخست، یافتههای دیرینهشناسانه و باستانشناسانه و دوم مقایسه میان دیانای به دست آمده از اسبهای امروزین با آنچه از استخوانها و دندانهای بازمانده اسبهای باستانی یافت شده است.
کهنترین یافتههای باستانشناسانه برای اهلیسازی اسب به 4000–3500 سال پ. م. در اوکراین و قزاقستان باز میگردد. تا سال 3000 پ. م.، اسب ه صورت کامل اهلی شده بود و تا سال 2000 پ. م. رشد بسیاری در تعداد استخوانهای اسب یافت شده در مناطق مسکونی انسانها در شمال شرقی اروپا دیده میشود؛ چیزی که نشان از گسترش اهلیسازی اسب در سرتاسر قاره سبز دارد. تازهترین شواهد از اهلیسازی اسبها مربوط به استخوانهای اسب یافته شده در کنار ارابههای درون گورهای متعلق به فرهنگهای سینتاشتا و پتروفکا در 2100 پ. م. هستند.
اهلیسازی همچنین از روی مقایسه ویژگیهای ژنتیکی اسبهای امروزین و آنچه از استخوانها و دندانهای باقیمانده از اسبهای کهن، بررسی شده است. دگرگونیها در درونمایههای ژنتیکی نشان میدهند که تعداد بسیار کمی از اسبهای نر وحشی در ترکیب کنونی اسبهای امروزین نقش داشتهاند. در حالی است که بسیاری از اسبهای ماده بخشی از گلههای اهلیشده بودهاند. این مساله در دگرگونی ژنتیکی میان دیانایهایی که از راه پدران منتقل شدهاند (کروموزوم Y) با آنچه از سوی مادران منتقل شدهاند (دیانای میتوکندریایی) نمود دارد. در مورد اسب، میزان بسیار کمی از تغییرات کروموزومهای Y دیده میشود، ولی تغییرات دیانای میتوکندریایی بسیار بالایی وجود دارد. همچنین، تغییرات محلی در دیانای میتوکندریایی دیده میشود که به دلیل تعلق مادههای وحشی به گلههای محلی بوده است. دیگر نشانه اهلیسازی، افزایش در دگرگونیهای رنگ پوست است. این دگرگونی و تنوع در رنگ پوست اسبها میان 5000 تا 3000 سال پیش از میلاد رخ داد.
تغذیه
اسب جانوری گیاهخوار است. خوراک این حیوان علوفه، چمن و دیگر رشتههای گیاهی است. اسب به طور پیوسته در تمام روز در حال چریدن است بنابراین در مقایسه با انسان، معدهٔ نسبتا کوچکی دارد ولی در مقابل رودهای بسیار بلند دارد. این روده جابجایی پیوستهٔ مواد خوراکی و تغذیهٔ بدن را آسان میکند. یک اسب 450 کیلوگرمی در روز 7 تا 11 کیلوگرم غذا میخورد و در یک روز معمولی 38 تا 45 لیتر آب مینوشد. اسبها برخلاف بسیاری از جانوران نشخوار کننده مانند انسان اند و تنها یک معده دارند اما برخلاف انسانها میتوانند سلولز را هضم کنند. هضم سلولز در سکوم و پیش از ورود به رودهٔ بزرگ روی میدهد. اسبها نمیتوانند خورده هایشان را بالا بیاورند برای همین اگر اسبی نتواند خوراکش را به خوبی هضم کند دچار درد شکمی، یکی از عاملهای معمول مرگ، میشود.
زیستگاه
امروزه اسب ها تقریبا در هر کشور و هر قاره ای به جز قطب جنوب دیده می شوند. محل زندگی اسب باید کاملاً استاندارد باشد، اسبها باید در باد و باران سرپناه مناسبی داشت باشند. همچنین باید به طور روزانه از اصطبل بیرون برده شوند و تحرک و تمرین روزانه داشته باشند.
اسبها باید به فراوانی آب پاکیزه در اختیار داشته باشند. یک اسب روزانه 38 تا 45 لیتر آب مینوشد. با اینکه اسبها میتوانند به تنهایی بیرون، زندگی کنند با این حال به سرپناهی در برابر باران و باد نیازمندند. این سرپناه میتواند یک جای سرپوشیدهٔ معمولی تا یک اصطبل پیشرفته باشد.
سلامت سُم اسب همواره باید بررسی شود و یا نعل آن دیده شود. همچنین زدن واکسن برای پیشگیری از بیماریهای ویروسی و معاینهٔ دندانها توسط یک دامپزشک یا یک متخصص دندان خانوادهٔ اسبیان، ضروری است.اگر اسبها بیرون برده نمیشوند برای سلامت روح و ورزش بدنشان باید تمرین و حرکت روزانه داشته باشند. و اگر بیرون برده میشوند باید آن ناحیه دارای امنیت خوبی باشد و نردههای محکم در پیرامونش باشد. بُرس کشیدن مرتب بدن اسب، برای رشد بهتر موهای بدنش و سلامت پوستش مناسب است.
تولید مثل و جفتگیری
دوران باروری اسب نزدیک به 340 روز یا به طور متوسط 320 تا 370 روز است و معمولا حاصل آن یک کره اسب است؛ کمتر دیده شده که یک اسب دوقلو به دنیا آورد. اسبها هنگام تولد میتوانند روی پای خود بایستند و اندکی پس از تولد حتی میتوانند بدوند. کرهها بیشتر در بهار به دنیا میآیند. دوران باروزی (تمایل جنسی) مادهها از آغاز بهار تا پاییز و هر 19 تا 22 روز روی میدهد. کرهها پس از چهار تا شش ماه از شیر گرفته میشوند و خوراک معمولی دارند.
از نظر اندام و فیزیک، یک اسب میتواند در 18 ماهگی جفت گیری کند اما برای اسبهای اهلی بویژه مادهها، کمتر دیده شده که تا پیش از سه سالگی اجازهٔ جفت گیری به آنها داده شود. اسب چهارساله، بالغ دانسته میشود هرچند که استخوانبندی آن تا شش سالگی همچنان رشد میکند. بزرگسال شدن اسبها به نژاد، جنس، روش نگهداری از آنها و ابعادشان بستگی دارد. اسبهای بزرگتر، به زمان بیشتری برای رشد کامل و تغییر بافت استخوان هایشان نیاز دارند و بیشتر طول میکشد تا برخی غضروفها به استخوان تبدیل شود.
بسته به بزرگسالی، پرورش و کاری که از یک اسب انتظار میرود، آنها را در سن دو تا چهارسالگی برای سواری و زیر زین آموزش میدهند. اسبهای مسابقه مانند درساژ عموما تا پیش از سه یا چهارسالگی زیر زین نمیروند چون ماهیچهها و استخوانهای آنها به اندازهٔ کافی محکم نیست. در این میان نژاد تروبرد یک استثنا است، این اسب مسابقه در برخی کشورها در سن دوسالگی زیر زین میرود. اسبهایی که برای مسابقههای استقامت پرورش مییابند تا پیش از 60 ماهگی (پنج سالگی) بزرگسال دانسته نمیشوند.
-
مرحلههای زندگی و طول عمر اسب ها
طول عمر یک اسب اهلی امروزی به نژاد، روش نگهداری و شرایط محیطی بستگی دارد اما میتوان امید داشت که یک اسب میان 25 تا 30 سال عمر کند. البته گونههای غیرمعمولی وجود دارد که تا 40 سال و گاهی بیشتر هم عمر میکنند. پیرترین اسبی که برای وجود آن سند در دسترس است بیلی پیر نام دارد که در سدهٔ 19 میلادی زندگی می کرده و تا سن 62 سالگی رسیده بود.«شوگر پوف» نام یک اسب از نژاد پونی است که توانسته بود لقب پیرترین اسب زنده را از آن خود کند و نامش را میان رکوردهای جهانی گینس ثبت کند؛ این اسب در سن 56 سالگی در 2007 از دنیا رفت.
بدون در نظر گرفتن روز تولد هر اسب، برای بیشتر مسابقهها، هر سال در یک ژانویه در نیم کرهٔ شمالی و در یک اوت در نیم کرهٔ جنوبی به عدد سن اسب یک سال افزوده میشود ولی برای اسبهایی که در مسابقهٔ سواری استقامت شرکت میکنند این معیار برقرار نیست، برای این اسبها حداقل سن اسب مهم است و این سن از روی تاریخ دقیق تولد اسب سنجیده میشود.
اندامشناسی اسب ها
قد اسبها از جدوگاه آنها سنجیده میشود؛ جایی که گردن به پشت جانور میرسد. این نقطه از آن رو به عنوان مرجع به کار میرود که نقطهای پایدار از دیدگاه کالبدشناسی است. بر خلاف سر یا گردن، ارتفاع جدوگاه با حرکت دادن بخشهای مختلف بدن چون سر و گردن تغییر نمیکند.
اندازه اسبها بسته به نژادشان فرق میکند، ولی به رژیم غذایی هم مرتبط میشود. اسبهای سواری کموزن قدی میان 163–142 سانتیمتر دارند و وزنشان به 550–380 کیلوگرم میرسد. اسبهای سواری بزرگتر قدی بالاتر از 157 سانتیمتر دارند و اغلب بیشتر از 173 سانتیمتر میشوند. آنها همچنین وزنی میان 600–500 کیلوگرم دارند. اسبهای سنگینوزن اغلب کمینه 163 سانتیمتر قد با بیشینهای برابر با 183 سانتیمتر، و وزنی میان 1000–700 کیلوگرم دارند.
احتمالاً بزرگترین اسب ثبتشده در تاریخ اسبی شایری به نام «سمپسون» بود که در 1848 به دنیا آمد. او 220 سانتیمتر طول و 1500 کیلوگرم وزن داشت. امروزه مقام کوچکجثهترین اسب جهان متعلق به تامبلینا است؛ اسبی بالغ و مینیاتوری که مبتلا به کوتولگی است. قد تامبلینا 43 سانتیمتر و وزنش 26 کیلوگرم است.
-
استخوان بندی اسب ها
بدن اسب به طور میانگین 205 استخوان دارد. تفاوت مهم میان استخوانبندی بدن اسب و انسان این است که اسب ترقوه ندارد و پاهایش مستقیم به ستون مهرهها وصل شده است برای این منظور یک مجموعهٔ نیرومند از ماهیچه، تاندون و رباط که وظیفهٔ اتصال شانهها به تنه (ناحیهٔ سینه و شکم) را دارند همکاری میکنند. پا و سُمهای اسب هم ساختار بسیار ویژهای دارند. استخوانهای پای آنها متفاوت از آنچه در انسان است پخش شدهاند. برای نمونه، بخشی از بدن اسب که «زانو» خوانده میشود در اصل از استخوانهای مچی تشکیل شدهاند که مطابق با مچ دست انسان هستند.
-
دندان اسب ها
دندانهای اسب برای چرا ساخته شده است. یک اسب بزرگسال، روی هم رفته 12 دندان پیش (6 تا در هر فک) در جلوی دهانش دارد. این دندانها برای گاز گرفتن علفها و دیگر گیاهان کاربرد دارد. 24 دندان در دهان اسب برای جویدن ساخته شدهاند که دندانهای آسیاب کوچک و دندانهای آسیاب بزرگ در انتها، پُشت دهان جای گرفتهاند. اسبهای اخته شده چهار دندان اضافه تر در پشت دندانهای پیش دارند این دندانها مانند دندان نیش است. برخی اسبها (نر و ماده) یک تا چهار دندان بسیار کوچک وستیجیال در جلوی دندانهای آسیاب بزرگ دارند. این دندانهای کوچک که «دندان گرگی» نامیده میشوند که معمولا کشیده میشوند چون در هنگام بستن دهنه به اسب، مزاحمت ایجاد میکنند. میان دندانهای پیشین و آسیاب بزرگ یک فضای تهی وجود دارد که در هنگامی که اسب رام شده است، دهنهٔ اسب مستقیم روی لثههایش در آن ناحیه جای میگیرد.
برآورد سن اسب از روی نگاه کردن به دندانهایش به دست میآید. دندانهای اسب همواره در حال رشدند که با جویدن علفها، ساییده و کوتاه میشوند. دندانهای پیشین گذر سن اسب را نشان میدهند. سطح ساییده شدهٔ دندان، دگرگونی شکل ظاهری دندان و تغییر در زاویههایی که در آن ساییدگی دیده میشود، همگی برای یک برآورد نه چندان دقیق از سن اسب مناسب اند. البته روشهای نگهداری از اسب و خوارکی که حیوان مصرف می کرده هم بر نرخ ساییدگی دندان اثر میگذارد.
-
پونی، کوچک ترین اسب
از نظر ریشه، پونی و اسبهای معمولی هر دو از خانوادهٔ اسبیان اند. تفاوت اصلی میان آن دو در بلندی قد آنها است این تفاوت بویژه هنگام شرکت در مسابقه مورد توجه قرار میگیرد. پونیها و اسبهای معمولی از نظر رُخمان و خوی هم با هم متفاوتند.
استاندارد سنتی برای بلندی یک اسب یا پونی در هنگام بزرگسالی، 14٫2 وجب (147 سانتیمتر) است. اگر قد حیوان برابر با 14٫2 وجب یا بیشتر بود حیوان، اسب خوانده میشود اما اگر قدش کوتاه تر بود، پونی دانسته میشد. البته استثناهای زیادی برای این پیمانهٔ سنجش وجود دارد. در استرالیا پونی به آنهایی گفته میشود که قدی کوتاه تر از 14 وجب (142 سانتیمتر) دارند. برای مسابقه در سرزمینهای غربی ایالات متحده، این معیار 14٫1 وجب (145 سانتیمتر) است فدراسیون ورزشهای سوارکاری، بلندی اندام اسب را در سامانهٔ متری میسنجد و به آنهایی پونی میگوید که بدون نعل، قدی کوتاه تر از 148 سانتیمتر در جلوگاه داشته باشند. که اگر نعل اسب را در نظر بگیریم به 14٫2 وجب یا 149 سانتیمتر میرسیم.
بلندی تنها معیار سنجش پونی از اسب نیست. دفترهای ثبت نژاد اسب گاهی اسبهایی دارند که قدشان از معیار 14٫2 وجب بیشتر یا کمتر است آنها میگوید نه به قد، بلکه به پدر و مادر حیوان باید نگاه کرد و از روی آن نژادش را ثبت کرد.چون پونیهایی دیده شده که ویژگیهای مشترکی با اسبهای معمولی دارند و گاهی بلندی آنها بیش از 14٫2 وجب است اما همچنان پونی دانسته میشوند.
پونیها معمولا، یال، دُم و در مجموع پوشش ضخیم تری دارند. همچنین به نسبت پاهایی کوتاه تر، قوس شکم پهن تر، استخوانهای سنگین تر، گردن کلفت تر و کلهای کوتاه با پیشانی پهن دارند. این جانور از اسب آرام تر است و در عین حال از هوش خوبی برخوردار است که گاهی از آن برای همکاری با انسان بهره میبرد. اندام کوچک تنها نشانهٔ این حیوان نیست برای نمونه پونی شتلند که به طور متوسط 10 وجب یا 102 سانتیمتر است هم یک پونی دانسته میشود.در مقابل گونههایی از اسب مانند فالابلا و اسبهای مینیاتوری یا کوچکاندام که بلندی آنها به بیش از 76 سانتیمتر نمیرسد در دفترهای ثبت نژاد به عنوان «اسب بسیار کوچک» رده بندی شدهاند و نه پونی.
نژادهای مختلف اسب
امروزه بیش از 300 نژاد گوناگون اسب در جهان وجود دارند.
- نژادهای گوناگون اسب به دلیل نیاز به دارا بودن ویژگیهای مشخص در اندامشان، که برای انسانها سودمند بودند، پدید آمدند. از این رو، نژادی خالصشده اما قوی هیکل همچون اندلوس برای مصارف باربری و سواری -و البته با تمایل به انجام درساژ- شکل گرفت.
- اسبهای سنگین وزن به دلیل نیاز به انجام کارهای سنگین در کشتزارها و کشیدن گاریهای سنگین پرورش یافتند.
- دیگر نژادها نیز برای کارهای سبک کشاورزی، سوارکاری و ورزش، یا صرفاً زیبایی و به عنوان جانور خانگی پرورش یافتند.
- بعضی نژادها حاصل ترکیب نژادهای گوناگون در طی صدها سال هستند ولی نیاکان بعضی دیگر یک نر مولد مشخص یا تعداد محدودی مولد آغازین بودهاند. در غرب، این روند انتقال ویژگیها از یک والد به نسل پس از خود در دفترچههایی ویژه به ثبت میرسید. از قدیمیترین این دفترچهها میتوان به دفترچه عمومی پرورشگاه اشاره کرد که دفتری شجرهنامهوار از اسبهای گوناگون بود که در سال 1791 آغاز به ثبت کرد.
اسبهای وحشی در حال حاضر
بالاخره اسب اهلی است یا وحشی؟! اسب وحشی راستین اسبی است که هیچ نیایی نداشته باشد که توسط انسان اهلی شده باشد. با این حال بیشتر اسبهایی که امروزه «وحشی» خوانده میشوند در حقیقت اسبهایی هستند که نیاکانشان به دلایل گوناگون از گلهای که درشان بودهاند جدا شده و اندک اندک به روش زندگی پیشین بازگشتهاند. تنها دو زیرگونه اسب وحشی راستین تارپان و شوالسکی توانستند به روزگار کنونی برسند و از آن میان نیز تنها دومی امروزه باقی مانده است.
اسب شوالسکی (با نام علمی Equus ferus przewalskii) که پس از نیکولای شوالسکی کاشف روس نامگذاری شد زیرگونهای کمیاب از اسب است. این جانور با نام «اسب وحشی مغولستان» نیز شناخته میشود. مردم مغولستان آن را با نام تاکی میشناسند و قرقیزها آن را کیرتاگ صدا میکنند.
این زیرگونه میان سالهای 1969 تا 1992 در طبیعت منقرض شده بود، با این حال دستههای کوچکی از آنها در باغوحشهای سراسر جهان نگهداری میشدند. در 1992، در پی تلاشهای چند باغوحش برای بازگرداندن آن به حیات وحش، اسبهای شوالسکی وحشی در مغولستان رها شدند و امروزه میتوان آنها را در این کشور یافت.
تارپان یا اسب وحشی اروپایی (با نام علمی Equus ferus ferus) در اروپا و بیشتر آسیا یافت میشد. این جانور دوران تاریخی را پشت سر گذاشت ولی در 1909 منقرض شد. در این سال واپسین اسب در اسارت در باغ وحشی در روسیه درگذشت، و بدین وسیله، تبار ژنتیکی از دست رفت. تلاشهایی برای بازآفرینی تارپان انجام گرفته که منجر به تولید اسبهایی با ویژگیهای ظاهری بیرونی همانند با اسبهای وحشی پیشین شده است، اما به دلیل آنکه والدین این اسبها وحشی نبودهاند، نمیتوان اسبهای جدید را وحشی دانست.
ارتباط اسب ها با انسان
-
پیشینه اسب ها
امروزه در سراسر جهان اسبها در کاربردهای تفریحی، ورزشی و... دیده میشوند. سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد برآورد کرده بود که تا سال 2008 نزدیک به 59،000،000 اسب در سراسر جهان زندگی کند که 33،500،000 آن، از آن آمریکا، 13،800،000 از آن آسیا، 6،300،000 از آن اروپا و درصد کمتر آنها از آن آفریفا و اقیانوسیه باشد. برآورد شده است که 9،500،000 اسب تنها در ایالات متحدهٔ آمریکا زندگی میکند.سازمانهای آمریکایی دریافتهاند که فعالیتهای اقتصادی در ارتباط مستقیم با اسب سرمایهای نزدیک به 39 میلیارد دلار را در این کشور جابجا میکند که با افزودن فعالیتهای در ارتباط غیر مستقیم با اسب این رقم به 102 میلیارد دلار میرسد. در یک نظر سنجی که در سال 2004 از سوی انیمال پلانت با شرکت 50،000 نفر از 73 کشور برگزار شد، اسبها رتبهٔ چهارمین حیوان دوست داشتنی مردم را از آن خود کردند.
-
کاربرد روان درمانی
افراد در سنهای گوناگون با ناتوانیهای جسمی و روانی پس از همراهی با اسب از نتیجههای مثبتی بهره مند شدهاند. سواری پزشکی اسب باعث میشود تا افراد از دید روحی و جسمی برانگیخته شوند و به از راه کمک در نگه داشتن تعادل و راستا به زندگی بیماران کمک میکند؛ اعتماد به نفس آنها بالا میرود و حس خوبی از آزادی و استقلال به آنها دست میدهد.
-
اسب ها در جنگ
اسب حیوانی است که بیشترین پیشینهٔ همراهی در جنگ را داشته است. نخستین نشانههای همراهی اسب در جنگ به سالهای 4000 تا 3000 پیش از میلاد باز میگردد. تا اینکه در پایان عصر برنز همراهی اسب در جنگ فراگیر شده است. با گسترش فن آوری، ابزارها جایگزین اسب شدهاند اما همچنان در برخی ارتشها کاربردهای محدودی برای اسب دیده میشود. این کاربرد بیشتر برای جشنها یا برای شناسایی و ترابری در منطقههایی با زمین خشن است. در سدهٔ 21 میلادی در نبرد دارفور، نیروی نظامی جنجوید از اسب استفاده کرد.
-
محصولات اسب ها
مواد خام فراوانی از اسب بدست میآید که دستهای از آنها از اسب زنده و دستهای دیگر پس از کشتن اسب بدست میآید.
شیر اسب ماده از محصولاتی است که از اسب زنده بدست میآید. مردمانی که گلههای پُرشمار اسب دارند مانند مغولها شیر اسب را میدوشند و کومیسمیگیرند. در دورهای خون اسب هم به عنوان یک منبع غذایی مناسب مورد توجه مغولها و برخی قبیلههای کوچنشین بود. نوشیدن خون اسبهای خود به مغولها امکان میداد تا برای مدت طولانی بدون توقف برای خوراک، سفر کنند. داروی استروژن کونژوگه دارویی است که استروژن دارد و از ادرار مادیان باردار بدست میآید. این دارو در گذشته به عنوان جایگزین هورمونی کاربرد داشت. موی دم اسب در ساخت آرشهٔ سازهای زهی مانند ویولن، ویولا، ویولونسل و کنترباس مورد نیاز است.
سالیان دراز گوشت اسب خوراک انسان و درندگان بوده است. امروزه گوشت اسب در بسیاری نقاط جهان خورده میشود در حالی که در برخی فرهنگها، یک پَرهیزه و در برخی جاها یک چالش سیاسی دانسته میشود. چرم اسب در ساخت کفش، دستکش، ژاکت، توپ و لباس بیسبال به کار گرفته میشود. سُم اسبها هم در ساخت چسب حیوانی و استخوان اسب در ساخت برخی ابزارها به کار میآید. بویژه در آشپزی ایتالیایی درشتنی اسب را تیز میکنند و آن را spinto مینامند و با کمک آن آماده بودن ژامبون (خوک) را بررسی میکنند.
واژهشناسی اسب
واژه&n
سلام...من یه کره اسب دارم میخوام قد و اندامش بلند شه وگردن خوبی بگیره...چیکار کنم؟؟ ممنون میشم راهنماییم کنید. "تشکر فراوان"
سلام من میخوام ی اسب بخرم برای یاد گیری سوار کاری و پرورش .حالا میخواستم بدونم چقد زمین لازم دارم؟برای شروع چقد هزینه بدم؟چه نژادی بگیرم به درد منطقه گرم وخشک بخوره ؟چند سالش باشه ؟خیلی ممنون میشم اگه راهنماییم کنید ای دوستان .باتشکر از همه
تا زمانی که از علاقه ات به این رشته و شاخه های مختلف آن مطمئن نشدید,از خرید اسب اجتناب کنید سواری و آموزش خود را زیر نظر مربی که مطلوب و مورد نظر شما ویا افراد مورد تایید شما هستند پیگیری نمایید. در صورت ماندگاری علاقه وپیشرفت در فعالیت,تحت نظر مربی خود,به فراخور امکانات مالی وجس ...
خیلی عالی بود مرسی که این اطلاعات رو در اختیار خوانندگان قرار میدید.