نقد فیلم چهارشنبه سوری
چهارشنبهسوری سومین فیلم سینمایی اصغر فرهادی است. هدیه تهرانی، حمید فرخ نژاد و ... از بازیگران اصلی فیلم چهارشنبه سوری هستند. آسمونی" href="https://asemooni.com">آسمونی در این مقاله به معرفی فیلم چهارشنبه سوری و همچنین نقد فیلم چهارشنبه سوری می پردازد. دعوت می کنیم تا پایان همراهمان باشید.
فیلم چهارشنبه سوری در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر 1384 نامزد دریافت 9 جایزه بود، که در نهایت موفق به کسب سیمرغهای بلورین بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین تدوین و همچنین سیمرغ بلورین فیلم محبوب تماشاگران شد. چهارشنبهسوری برنده هوگو طلایی جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو و نامزد پلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو در سال 2006 شد.
خلاصه داستان فیلم چهارشنبه سوری
نزدیک عید است و همه مردم مشغول خانه تکانی و استقبال از سال نو هستند. دختر جوانی به نام روحانگیز (ترانه علیدوستی) که خود را آماده ازدواج میکند، روز چهارشنبهسوری برای کار به خانه خانوادهای متوسط وارد میشود. فضای پرتنش و غمانگیز خانه، به همراه غوغای انفجار ترقههای چهارشنبهسوری فضایی بیثبات و ناآرام به وجود آورده است.
مژده (هدیه تهرانی)، خانم خانه، در هیئتی سراپا سیاه و با حرکاتی عصبی، حالتی غریب دارد. مژده به رابطه همسر خود (حمید فرخنژاد) و زن همسایه (پانته آ بهرام) مشکوک شده و زندگی خانواده در آستانه نابودی است. دست آخر مرد، به ظاهر در نظر همسرش تبرئه میشود و پیش از عید آشتی میکنند؛ هرچند تنهایی و دوری آدمهای قصه ادامه خواهد داشت.
بازیگران فیلم چهارشنبه سوری
-
هدیه تهرانی
-
ترانه علیدوستی
-
حمید فرخنژاد
-
پانتهآ بهرام
-
هومن سیدی
-
متین حیدرنیا
-
حسین تسعیری
-
مهران مهام
-
بهشاد شریفیان
-
شهرام عبادی
-
جلال حدپور سراج
-
فروغ قجابکلی
-
لعیا باستانی
-
طاهره علائی
-
حسین ممیززاده
-
زهرا طاهریمنش
-
ابراهیم جوادی
-
پرویز سیرتی
-
مهناز رضازاده
-
جواد تقیزادگان
-
مهدی شریفی
-
عباس مولانا
-
لیلا تهرانچی
-
ایمان اسدی
-
صمد پرویس
-
اصغر نیکورز
-
آرزو مفتاحی
-
شوکت دانشور
-
شهره اشتری
-
زهرا حسینی
-
ماشالله گریزان
-
بهزاد زیبنده
-
پیمان قربانی
-
ابوالفضل مهماننواز
-
محمدمهدی قربانی
-
احمد توکلی
-
علی سلطانیپناه
سایر عوامل فیلم چهارشنبه سوری
-
دستیار کارگردان: منوچهر هادی
-
طراح صحنه و لباس: حسین مجد
-
طراح چهره پردازی: مهرداد میرکیانی
-
صدابردار: حسن زاهدی
-
عکاس: امیر عابدی
جوایز فیلم چهارشنبه سوری
-
سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر (اصغر فرهادی)
-
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر (هدیه تهرانی)
-
سیمرغ بلورین بهترین تدوین بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر (هایده صفی یاری)
-
برنده بانوی طلایی جشنواره فیلم لاس پالماس 2007
-
نامزد قرقاول طلایی و برنده قرقاول نقرهای جشنواره فیلم کرالا 2006
-
برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره سه قاره نانت 2006
-
نامزد صدف طلایی جشنواره سه قاره نانت 2006
-
فیلم دوم جایزه هیئت داوران جوان جشنواره فیلم لوکارنو 2006
-
برنده هوگو طلایی جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو 2006
-
نامزد جایز منتقدین جشنواره فیلم هامبورگ 2006
-
نامزد یوزپلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو 2006
چهارشنبه سوری پس از فیلم های «رقص در غبار» (1381) و شهر زیبا (1382) سومین ساخته اصغر فرهادی در عرصه سینما است. این فیلم در بیست و چهارمین جشنواره بین المللی فیلم فجر موفق شد چهار سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول زن (هدیه تهرانی)، بهترین تدوین و فیلم منتخب تماشاگران را از آن خود کند.
پیشینه سینمایی فرهادی نشان از علاقه اش به سینمای قصه گو دارد. او در پردازش قصه هایش دقت زیادی می کند و مراحل روایی را در قالب فیلم نامه هایی که می نویسد لحاظ می کند. حاصل دو فیلمی که در عرصه سینما ساخته از حساسیت خود به مسایل اجتماعی و روایت داستان هایی از طبقه فرودست جامعه حکایت دارد.
چهارشنبه سوری داستانی از آدم های گرفتار در حلقه ریا و کشمکش مردان و زنان جامعه برای رسیدن به حقیقت است. آخرین ساخته فرهادی با نمایی تاریک آغاز می شود. ابتدا صداها به گوش می رسد و با روشن شدن تصویر درمی یابیم صداها متعلق یک زوج جوان است که سوار بر یک موتورسیکلت در حال تماشای عکس های خانوادگی هستند. سه شنبه آخر سال است که روحی (ترانه علیدوستی) به اتفاق نامزدش با موتور سیکلت از امامزاده هاشم به تهران می آید. سکانس بعدی در یک موسسه خدمات منزل می گذرد.
روحی کارگر این موسسه است و موقعیت از جایی شکل می گیرد که او برای نظافت به خانه مرتضی (حمید فرخ نژاد) و مژده (هدیه تهرانی) می رود. فیلم از موقعیت آدم های حاشیه نشین فاصله می گیرد و وارد زندگی آدم هایی از شأن و طبقه اجتماعی دیگر می شود. خرابی زنگ منزل به عنوان ابزاری مهم برای ارتباط با صاحب خانه و شیشه شکسته پنجره در نمای ابتدایی برای حضور دختر کارگر می تواند نشانگر نوعی نابسامانی در خانواده باشد. شخصیت داستان با در بسته ای مواجه می شود که پیش از این که به ایجاد سد بین دو طبقه از جامعه مربوط باشد دال بر وضعیت ارتباطی بین وابستگان به طبقه ای است که روحی می خواهد وارد حیطه شان شود.
آدم هایی که در هاله ای از دروغ و ریا سپری می کنند و خلأ ارتباطی بین شان با خرابی زنگ مورد تاکید قرار گرفته است. روحی نمادی از طبقه فرودست جامعه است با کمبودهایی که به همراه دارد، در بدو ورود با برخورد سرد مژده مواجه می شود که از او می خواهد خانه را ترک کند. روحی دختری تودار است، بی مهری مژده را تاب می آورد ابتدا مژده زنی خوشبخت جلوه می کند. او برخوردار از یک زندگی نسبتا خوب است. به تدریج که با زندگی او آشنا می شویم علت عدم توازن روانی و رفتاری او بر ما آشکار می شود. با ورود روحی به منزل است که آشفتگی حالت افزون تری می گیرد و با چیدمانی که کارگردان از اوضاع اسباب داخل خانه ارایه کرده ترجمان ذهنی آدم های داخل خانه عینیت می یابد. زخمی شدن دست مرتضی و شکسته شدن شیشه مزید بر علت است تا آشفتگی زندگی مشترک در ذهن پررنگ تر شود.
مژده در سرتاسر فیلم زنی ناآرام و بی قرار است. او بر این باور است که بین همسرش و یکی از همسایگان به نام سیمین ارتباط پنهانی وجود دارد. سیمین زن تنهایی است که از راه آرایشگری امرار معاش می کند. کارگردان زندگی سیمین را در هاله ای از ابهام قرار می دهد و مردی را به عنوان شوهر سابق سیمین نشان می دهد که در خودروی خود چشم به پنجره خانه سیمین دوخته و چنین وانمود می کند که او نیز قربانی رابطه ای مخدوش است.سادگی روحی موجب می شود مژده از او به عنوان قاصدی برای کسب اطلاع از سیمین استفاده کند و نقل برخی مسایل از زبان روحی شک و تردید او را نسبت به همسرش افزایش می دهد.
فیلمنامه خط داستانی را طوری پیش می برد که مخاطب می پندارد مرتضی به همسرش وفادار است و مژده شکاک است و از بیماری روانی رنج می برد. این نوع روایت باعث ایجاد تعلیق و کشش در مخاطب می شود. حضور روحی در سرتاسر فیلم و سخنان تعیین کننده اش در سرنوشت خانواده جذابیت به فیلم داده و آن را از یک درام صرف خانوادگی به اثری اجتماعی بدل کرده است که تفاوت برداشت های متفاوت لایه های اجتماع درباره زندگی و معنای سخنان را نشان می دهد.
مخاطب در سرتاسر اثر به دنبال دختر خدمتکار از زوایای مختلف زندگی فردی و عمومی مرتضی، مژده و سیمین به صورت تدریجی اطلاع حاصل می کند. مخاطب دائما بین محق پنداشتن مژده، مرتضی و سیمین در تردد است و گاه حق را به این می دهد و گاه آن دیگری را بی گناه می پندارد. روحی آگاه یا ناآگاه مسایلی را که با دیگران و درباره آنها بازگو می کند با نوعی افراط و تفریط همراه می کند.
فرهادی در درام اجتماعی اش جوش و خروش شب عید را بین دوطبقه اجتماعی به طور موازی به تصویر می کشد. در یک سو بدگمانی، زیاده خواهی ویژه لایه های بالانشین و در دیگر سو آرامش و حق نگری را همیشه با خود به همراه دارد اما به دلیل احتیاط و اعتدالی که در تصویر کردن روابط شخصیت های فیلم رعایت شده چهارشنبه سوری از آغاز تا پایان با ضرباهنگی متعادل پیش می رود.
مرحله پایانی چهارشنبه سوری که هر کدام از آدم های آن آپارتمان در خلوت خود آرام و بی صدا در گوشه ای آرمیده اند ظاهرا حکایت از پایانی نامتعادل از داستان تعریف شده دارد. تنهایی آدم ها و خلأ عاطفی بین شان که تحت الشعاع رفتارهای شک آلودشان واقع شده است و روحی را با چهره ای تغییر یافته و پوششی متفاوت از منزل آن ها روانه خانه اش می کند.
درضمنمیخواستمبگماینفیلمنقاطضعفهمداشتامامنمنتقدنیستمولیسکانسنزدیکبهاخرفیلمکهاقایفرخنژادبهمغازهمیروندومیبیندپسرهمسایهسیگارمیکشد.ومیگویدبهمادرمچیزینگوودوستشمیگویدبیابریماصلااینکیهستنشانمیدهدکهجوانانهمسنمنچقدربهاعتیادرویاوردندوچرابا ...
سلامنقدخوبیبوداینفیلمحقیقتجامعهبودوبهخصوصزندگیاپارتماننشینیمناینفیلمراهشتسالمبوددیدمولیمتوجه.نمیشدماماحالاکهبزرگشدممتوجهشدمکه.درجامعهمنچهمیگذردحتیمنباپدرمبهسرکارمیرفتمهمچین.مشکلاتیبودوبهنظرمتنهافیلمخوبدرتاریخسینمااست