- آسمونی
- مجله اینترنتی
- تقویم تاریخ
- ۱۸ ذی الحجه، شرح واقعه غدیر خم
۱۸ ذی الحجه، شرح واقعه غدیر خم
در مورد واقعه غدیر و حدیث غدیر در کتابهای شیعه و بسیاری کتابهای اهل سنت نقل شده است. اولین منبع تاریخی که به این کتاب اشاره میکند یعقوبی مورخ شیعه در نیمه دوم قرن سوم هجری است و اولین آثار ادبی قابل تاریخ گذاری، مجموعه اشعاری از نویسندگان شیعه در قرن دوم هجری است. از حدود قرن دوم هجری واقعه غدیر خم بعنوان دلیل نویسندگان شیعه برای اثبات برحقی علی بر جانشینی محمد آمده است. پورتال آسمونی در ادامه مقاله شرح کامل واقعه غدیر خم را برای شما عزیزان عنوان می کند. از اینکه آسمونی را همراهی می کنید سپاسگزاریم.
پیامبر اکرم بنا بر امر الهی، در واقعه غدیر خم سال دهم هجرت تصمیم به زیارت خانه خدا و بجاآوردن حج نمودند؛ لذا مردم را از این امر مطلع کردند(29) و حتی برای آگاه نمودن اهالی مناطق مختلف، قاصدانی را به آن شهرها گسیل داشتند. فرستادگان حضرت نیز همانگونه که وجود مقدس رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خود اعلام نموده بودند، این پیام را به مردم رساندند که این آخرین حج رسول خداست و این سفر دارای اهمیت فراوانی است. هر کس که توانایی و استطاعت آن را دارد، بر او لازم است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در این سفر همراهی نماید.
گرچه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با همراهی عدهای از اصحاب خویش پیش از این، اعمال عمره مفرده را انجام داده بودند، اما این نخستین بار و تنها مرتبهای در طول حیات طیبه پیامبر اسلام بود که بنا بر امر الهی، حضرت تصمیم به بجایآوردن و تعلیم مناسک حج گرفتند. پس از این اعلام، جمعیت کثیری در مدینه جهت همراهی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و بجای آوردن اعمال حج، مجتمع گشتند. مورخان و صاحبنظران از این سفر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با عنوان حجةالوداع، حجةالاسلام، حجةالبلاغ، حجة الکمال و حجة التمام یاد مینمایند.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با پای پیاده و در حالیکه غسل نموده بودند، در روز شنبه 24 یا 25 ذیقعده به همراه همراهان خود و اهلبیت گرامیشان و عامه مهاجرین و انصار و جمعیت کثیری که گرداگرد حضرت اجتماع کرده بودند، به قصد بجای آوردن مناسک حج از مدینه خارج گشتند. تعداد جمعیتی که به همراه حضرت از مدینه خارج شده بودند را بین 70000 تا 120000 (و حتی برخی بیشتر از 120000) نقل نمودهاند؛ اما افراد بسیاری به غیر از این عده، نظیر اشخاصی که در مکه مقیم بودند و یا اشخاصی که از شهرهای دیگر خود به مکه آمده و در آنجا به حضرت ملحق شدند، به همراه پیامبر و با اقتدای به ایشان مناسک حج را در این سفر بجای آورده و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را همراهی نمودند.
امام علی، پیش از تصمیم پیامبر برای بجای آوردن مناسک حج، از طرف ایشان برای تبلیغ اسلام و نشر معارف الهی به یمن فرستاده شده بودند؛ اما هنگامی که از تصمیم پیامبر برای سفر حج و لزوم همراهی سایر مسلمین با آن حضرت در این سفر، آگاه گشتند، به همراه عدهای از یمن به سمت مکه حرکت نمودند و در آنجا پیش از آغاز مناسک، به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ملحق شدند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و همراهیان آن حضرت، در میقات مسجد شجره مُحرم گشتند و بدین ترتیب اعمال حج را آغاز نمودند.
گرچه اصول و کلیات مناسک حج قبلاً و به هنگام نزول آیات مربوطه، توسط رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) توضیح داده شده بود، اما در این سفر، پیامبر این اعمال را به طور عَملی برای مردم آموزش داده و جزئیات را برای آنان تبین نمودند و در مواقف گوناگون، با ایراد خطابه، مردم را نسبت به سایر تکالیف الهی و وظایف شرعیشان آگاهی بخشیدند. سرانجام اعمال حج، پایان یافت و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به همراه جمعیت کثیری که ایشان را همراهی مینمودند، شهر مکه را ترک نمودند و رهسپار مدینه شدند که در بین راه به محل غدیر خم رسیدند. غدیر در لغت به معنای آبریز و مسیل، و غدیر خم در جغرافیا، نام محلی است که به خاطر وجود برکهای در این محل، که در آن آب باران جمع میشده است، به این نام (غدیر خم) شهرت یافته است.
غدیر در 3 - 4 کیلومتری جُحفه واقع شده و جحفه در 64 کیلومتری مکه قرار دارد که یکی از میقاتهای پنجگانه میباشد. در جحفه راه اهالی مصر، مدینه، عراق و شام از یکدیگر جدا میشود. غدیر خم به علت وجود مقداری آب و چندین درخت کهنسال، محل توقف و استراحت کاروانیان واقع میشد اما دارای گرمایی طاقت فرسا و شدید بود. هنگامی که رسول اکرم در روز 5شنبه 18 ذیالحجه به وادی غدیر خم رسیدند و پیش از جدایی اهالی شام، مصر و عراق از میان جمعیت، جبرئیل امین از جانب خداوند بر ایشان نازل گردید و آیه: « یا أیها الرّسول بلّغ ما أنزل الیک من ربّک فان لم تفعل فما بلّغت رسالته و الله یعصمک من النّاس » را نازل نمود و از جانب حق تعالی، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را امر نمود تا حکم آنچه را که در قبل بر پیامبر درباره امام علی نازل گشته بود، به مردم ابلاغ نمایند. در این هنگام، پیشتازان کاروان و افرادی که جلوتر حرکت مینمودند، حوالی جحفه رسیده بودند.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از نزول آیه، دستور توقف کاروانیان را صادر نمودند و امر فرمودند تا آنانی که پیشاپیش حرکت مینمودند، به محل غدیر بازگردند و افرادی که در پس قافله، عقب مانده بودند، سریعتر به کاروان در این وادی، ملحق شوند.( همچنین به چند تن از صحابه دستور دادند تا فضای زیر چند درخت کهنسال را که در آن محل قرار داشتند، آماده نمایند؛ خارها را از زمین برکنند و سنگهای ناهموار موجود در زیر آن درختان را جمعآوری نمایند. در این هنگام، زمان به جای آوردن نماز ظهر فرارسید و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فریضه ظهر را در گرمای شدید، به همراه جمعیت کثیر حاضر، ادا نمودند. شدت گرما در وادی غدیر به حدی بود که اشخاص، گوشهای از ردا و لباس خویش را برای در امان بودن از شدت تابش آفتاب، بر سر میافکندند و مقداری از آنرا برای کاستن از شدت گرمای شنها و سنگها، در زیر پای خویش میگستردند. برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز پارچهای بر روی شاخسار آن درختان کهن افکندند تا مانعی در برابر حرارت موجود و تابش خورشید، ایجاد نمایند.
هنگامی که حضرت از نماز فارغ گشت، از جهاز شتران، در همان محلی که به فرمان رسول خدا توسط صحابه آماده شده بود، منبری ساختند و وجود مقدس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بر فراز آن در آمدند و شروع به ایراد خطبه، با صدایی بلند و رسا نمودند؛ در حالیکه جمعیت فراوان همراه پیامبر، بر گرداگرد حضرت جمع گشته بودند و به سخنان نبیاکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گوش فرا میدادند و برخی از افراد نیز برای آنکه همگان از کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مطلع گردند، سخنان آن حضرت را با صدایی بلند برای افرادی که دورتر قرار داشتند، تکرار مینمودند.
خطابه حضرت در میان جمعیت بدین گونه ایراد گردید: « حمد و ستایش مخصوص خداوند است و از او یاری میخواهیم و به او ایمان داریم و از شرور نفسهایمان و زشتیهای کردارمان، به او پناه میبریم؛ خداوندی که هدایتگری وجود ندارد برای کسانی که گمراهشان نماید و گمراه کنندهای وجود ندارد برای اشخاصی که او هدایتشان نماید و شهادت میدهم که جز خدا، معبودی نیست و محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) بنده و فرستاده اوست و اما بعد؛ ای مردم، خداوند لطیف و خبیر (دارای لطف فراوان و بسیار آگاه) مرا خبر داد که من به زودی (به سوی او) فرا خوانده میشوم و (دعوت او را) اجابت خواهم نمود. من مسئول هستم و شما نیز مسئولید. پس (درباره دعوت و مسئولیت من) چه میگویید؟ » حاضران در پاسخ گفتند: « شهادت میدهیم که دعوت خویش را ابلاغ نمودی و نصیحت کردی و کوشش نمودی، پس خداوند شما را جزای خیر دهد.»
سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: « آیا شهادت نمیدهید که معبودی جز خدا نیست و محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) بنده و فرستاده اوست؟ و (آیا شهادت نمیدهید که) بهشت و دوزخ خداوند، حق است و مرگ، حق است و قیامت میآید و در آن شکی نیست و خداوند کسانی را که در قبرها هستند مبعوث میگرداند؟» حاضران گفتند: « بله ای رسول خدا، شهادت میدهیم.» سپس در ادامه، رسول اکرم خداوند را بر این امر شاهد گرفتند و از مردم پرسیدند: « آیا (کلام مرا) میشنوید؟» حاضرین گفتند: « بله یا رسولالله.» پس حضرت فرمودند: « من پیش از شما در کنار حوض (کوثر) حاضر میگردم و شما در کنار آن بر من وارد میگردید و عرض آن به اندازه فاصله مابین بُصری (شهری در حوالی شام) و صَنعا (شهری در یمن) میباشد. در آن قدحهایی به تعداد ستارگان، از جنس نقره است؛ پس بنگرید که پس از من چگونه درباره ثقلین (دو شئ گرانبها) رفتار مینمایید.»
در این هنگام فردی ندا داد که « ثقلین چه هستند ای رسول خدا؟» رسول اکرم فرمودند: « ثقل اکبر کتاب خداست. جانبی از آن بهدست خداوند و جانب دیگر آن در دستان شماست. پس به آن متمسک شوید. (آنرا گرفته و از هدایت آن بهره برید.) که اگر به آن تمسک جویید، گمراه نمیشوید و ثقل دیگر و کوچکتر، عترت من هستند. خداوند لطیف خبیر مرا خبر داد که این دو ثقل تا هنگامی که در کنار حوض بر من وارد شوند، از یکدیگر جدا نمیگردند(47) و من این را از پروردگارم مسئلت نمودهام. پس، از این دو پیشی نگیرید که هلاک میگردید و از این دو، باز نمانید که هلاک میشوید.» سپس رسول خدا، دست امام علی را بلند نمود تا همه مردم، ایشان را در کنار رسول خدا مشاهده نمودند.
در این هنگام رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از حاضرین پرسیدند: « ای مردم، آیا من از خود شما، بر شما اولی و مقدمتر نیستم؟» مردم پاسخ دادند: « بله، ای رسول خدا.» حضرت در ادامه فرمودند: «خداوند ولی من است و من ولی مؤمنین هستم و من نسبت به آنان از خودشان اولی و مقدم میباشم.» آنگاه فرمودند: « پس هر کس که من مولای او هستم، علی مولای اوست.»، رسول خدا 3(صلی الله علیه و آله و سلم) بار این جمله را تکرار نمودند(55) و فرمودند: «خداوندا، دوست بدار و سرپرستی کن، هر کسی که علی را دوست و سرپرست خود بداند و دشمن بدار هر کسی که او را دشمن میدارد و یاری نما هر کسی که او را یاری مینماید و به حال خود رها کن، هر کس که او را وا میگذارد.»
سپس خطاب به مردم فرمودند: «ای مردم، حاضرین به غایبین (این پیام را) برسانند.» هنوز جمعیت متفرق نگشته بودند که بار دیگر جبرائیل نازل شد و از جانب خداوند، آیه: « ألیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الإسلام دیناً» را بر پیامبر فرو فرستاد. هنگامی که این آیه نازل گردید، نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «اللهاکبر بر کامل شدن دین و تمام گشتن نعمت و رضایت پروردگار به رسالت من و ولایت علی پس از من.» در این موقع، مردم به امیر مؤمنان، امام علی(علیه السلام) تهنیت گفتند.
از جمله کسانی که پیشاپیش سایر صحابه، به امام علی تهنیت گفتند، ابوبکر و عمر بودند. عمر پیوسته خطاب به امیر مؤمنان میگفت: « بر تو گوارا باد ای پسر ابیطالب، تو مولای من و مولای هر مرد و زن با ایمان گشتی.» در این هنگام، حسّان بن ثابت که از شعرای زبردست بود از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اجازه خواست تا آنچه را که در این موقف درباره امام علی (علیه السلام) از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیده است، در ضمن ابیاتی بسراید. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «به برکت الهی، بگو.» حسّان، خطاب به بزرگان قریش گفت: « ای بزرگان قریش، سخن مرا به گواهی و امضای پیامبر گوش کنید.» و این چنین سرود: «در روز غدیر پیامبرشان با بانگ بلند ندایشان در داد، غدیری که در سرزمین خم قرار داشت و ای کاش مردم جهان بودند و رسول خدا را در حال ندا میدیدند که میفرمود: آیا من سرپرست و ولی شما نیستم؟ مردم در پاسخ او بدون هیچ پرده پوشی گفتند: معبود تو، مولای ما و تو ولی ما هستی؛ و تو ای خواننده شعر، اگر در آنجا بودی، حتی یک نفر هم مخالف نمییافتی. در این هنگام رو به علیبنابیطالب کرد و فرمود: یا علی، برخیز که من تو را برای امامت و هدایت خلق بعد از خود (و از جانب خداوند) شایسته دیدم.» حدیث غدیر در منابع سنّی این حدیث در منابع اهلسنّت نیز آمده است. در ذیل به برخی از این احادیث اشاره میگردد: أن النبی علیه السلام قال یوم غدیر خم إنی تارک فیکم ثقلین أولهما کتاب الله فیه الهدی والنور فخذوا بکتاب الله واستمسکوا به فحث علی کتاب الله ثم قال أذکرکم الله فی أهل بیتی ثلاثا قال علی فی الرحبة أنشد بالله رجلا سمع رسولالله صلی الله علیه وسلم یوم غدیر خم یقول إن الله ولی المؤمنین ومن کنت ولیه فهذا ولیه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره عن حبشی بن جنادة:سمعت رسولالله صلی الله علیه وسلم یقول یوم غدیر خم اللهم من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره وأعن من أعانه عن زیاد بن أبی زیاد:سمعت علی بن أبی طالب رضی الله عنه ینشد الناس فقال: أنشد الله رجلا مسلماً سمع رسولالله صلی الله علیه وسلم یقول یوم غدیر خم ما قال فقام اثنا عشر بدریاً فشهدو