- آسمونی
- مجله اینترنتی
- دین و اندیشه
- خداشناسی و عرفان
- سلوک به چه معناست
سلوک به چه معناست
سلوک به چه معناست
آسمونی : بدان که سلوک در لغت عرب، عبارت از رفتن است علی الاطلاق. یعنی رونده شاید که در عالم ظاهر سیر کند و شاید که در عالم باطن سیر کند و به نزدیک اهل تصوف، سالک عبارت از رفتن مخصوص است و همان سیر الی اللّه و سیر فی اللّه است و سیر الی اللّه نهایت دارد و سیر فی اللّه نهایت ندارد و اگر این عبارت فهم نمی کنی به عبارت دیگر بگویم. بدان که به نزدیک اهل تصوف، سلوک عبارت از رفتن است از اقوال بد به اقوال نیک و از افعال بد به افعال نیک و از اخلاق بد به اخلاق نیک و از هستی خود به هستی خدای.یعنی چون سالک بر اقوال و افعال و اخلاقْ ملازمت کند، معارف روی نماید و چیزها را چنان که چیزها هست بداند و ببیند و چون معارف روی نمود و در معارف به کمال رسید، چیزها را چنان که چیزها هست دانست و دید. عارف آن باشد که از هستی خود بمیرد و به هستی خدای زنده شود؛ اگر چه سالک را هرگز هستی نبود اما می پنداشت مگر هست. آن پندار تا برخاست و مقصود سالکان و مطلوب طالبان این است.
یعنی کمال آدمی در جهان چند است ـ اقوال نیک و افعال نیک و اخلاق نیک و معارف ـ هر که در این چهار چیز به کمال رسید به کمال خود رسید.
حجاب ها در سلوک
بدان که هر چیزی که از خود دفع می باید کرد و از پیش برمی باید داشت، عبارت از حجاب است و هر چیز که خود را حاصل می باید کرد و بر آن می باید بود، عبارت از مقام است. چون معنی حجاب و مقام را دانستی اکنون بدان که اصول حجب و عقبات این راه چهار است: دوستی جاه و دوستی مال و تقلید و معصیت. و اصول مقامات و حالات این راه هم چهار است: اقوال نیک و افعال نیک و اخلاق نیک و معارف.آسمونی : ای درویش! اول، این چهار حجاب را می باید برداشت تا رسیدن به این چهار مقام میسر شود. از جهت آنکه این چهار حجاب برگرفتن به مثابت طهارت کردن است و این چهار مقام را حاصل کردن به مثابت نماز کردن است. هر حجابی عضوی است از اعضای طهارت که می باید شُست و هر مقامی رکعتی است از رکعات نماز که می باید گزارد.
اول طهارت است آن گاه نماز، اول تصقیل است آن گاه تنویر، اول فصل است و آن گاه وصل؛ آدمی تا از یک چیز نمیرد به یک چیز دیگر زنده نتواند شد. پس اگر فراغت می خواهی از شغل بمیر و اگر خدای می خواهی از خود بمیر و اگر از شغل و از خود نمی توانی مُرد، طلب فراغت و خدای مکن که میسر نشود.
هر که این چهار حجب برداشت در طهارت دایم است و هر که این چهار مقام حاصل کرد در صلوة دایم است.
رفع حجاب ها در سلوک
ای درویش! این چهار حجب برداشتن و بدین چهار مقام رسیدن به چهار چیز میسر شود: بر عزلت و کم گفتن و کم خوردن و کم خفتن، اما باید که در صحبت دانا و مرد دانا کوشش کند.ای درویش! اصل همه عیب ها و بدی ها پر خوردن است و اندک خوردن آن نیست که روزی یا ده روز اندک خورد و آن گاه بسیار خورد که این چنین سودی نکند بلکه زیان کند.
بعضی هستند که چند روز غذا کم خورند و چله گیرند و بعد از آن بسیار خورند؛ این چنین بی فایده است و عمر شریف ضایع کردن است.
اندک خوردن آن باشد که بدان ثبات نمایند که از ثباتْ کارها گشاید و از بی ثباتی هیچ کاری نیاید.
ای درویش! در سلوک دو چیز به غایت معظم است و بی آن دو چیز سلوک میسر نشود: یکی صحبت دانا و یکی اندک خوردن و باید به اذکار و اوراد مداومت کند و کم خوردن و کم گفتن را بر خود لازم کند و سالک باید مرید دانا باشد.
نیتِ سالک در سلوک
ای درویش! باید که نیت سالک در ریاضات و مجاهدات آن نباشد که طلب خدا می کنم از جهت آنکه خدای با همه است و حاجت به طلب کردن نیست و وجود همه از اوست و بقای همه بدوست «و بازگشت همه به اوست» بلکه خودْ همه اوست.و دیگر آن که باید که آن نباشد که طلب طهارت و اخلاق نیک می کنم و آن نباشد که طلب علم و معرفت می کنم و آن نباشد که طلب کشف اسرار و ظهور انوار می کنم. زیرا که اینها هر یک به مرتبه ای از مراتب انسانی مخصوص است و چون سالک به این مرتبه رسد، اگر خواهد و اگر نخواهد آن چیز که به آن مرتبه مخصوص است، ظاهر شود و اگر بدان مرتبه نرسد امکان ندارد که چیزی که به آن مرتبه مخصوص است ظاهر شود.
مراتب انسانی در سلوک
آسمونی : انسان، مراتب دارد چنان که درخت مراتب دارد. پیدا است که در هر مرتبه از مراتب درخت چه پیدا آید. پس کار باغبان آن است که زمین را نرم و موافق می دارد. خار و خاشاک پاک می کند و آب به وقت می دهد و محافظت می کند تا آفتی به درخت نرسد تا مراتب درخت، تمام پیدا آید و هر یک به وقت خود ظاهر گردد؛ کار سالکان هم چنین است.باید که ریاضت و مجاهدت سالکان از جهت آن باشد تا آدمی شوند و مراتب انسانی در ایشان ظاهر گردد. سالگ اگر خواهد و اگر نخواهد طهارت و اخلاق نیک و علم و معرفت و کشف اسرار و ظهور انوار هر یک به وقت خود ظاهر شوند و چیزها ظاهر شوند، اگر چه سالک هرگز نشنوده بود و ندانسته باشد و کسی که نه این کاره باشد این سخنان را فهم نکند.
همتِ عالی در سلوک
ای درویش! چیزها پیدا آید که چشم سالک هرگز ندیده باشد و گوشش نشنیده باشد و در خاطر سالک هرگز نگذشته باشد تا سخن دراز نشود و از مقصود باز نمانیم.سالک باید بلند همت باشد، تا زنده است در کار باشد و بر سعی و کوشش مشغول بود که علم و حکمت خدای نهایت ندارد.
آسمونی : ای درویش! جمله مراتب درخت در تخم درخت، موجود است. باغبان حاذق به تربیت و پرورش آن درخت باید سعی کند تا تمام ظاهر شود. هم چنین طهارت و اخلاق نیک و علم و معرفت و کشف اسرار و ظهور انوار جمله در ذات آدمی موجود است. صحبت دانا و تربیت و پرورش می باید تا تمام ظاهر شود.