در جام جهانی 2002 کره جنوبی و ژاپن، تماشاگران، شاهد حضور مردی در دروازه ترکیه بودند که زیر چشمانش را با رنگ، سیاه می کرد.
در فصل 04-2003 انتقادها از روشتو رکبر دروازه بان ترکیه ای بارسلونا به اوج رسید. حتی پاتریک کلویورت- مهاجم هلندی بارسا- در انتقاد از شرایط تیم گفت:
روشتو دروازه بان خوبی است. اما مگر هر بازیکنی که خوب هست، باید به بارسا بیاید؟!
به روشتو در آن فصل فقط در 7 بازی میدان داده شد که چهار تای آن مربوط به بازیهای لیگ بود. پس از آن هم او دو فصل به فنرباغچه قرض داده شد تا داستان ترانسفرهای ناکام ستارگان ترک به لیگهای معتبر، همچنان ادامه داشته باشد؛ مردان ناکامی مثل روشتو رکبر در بارسا، هاکان شوکور در اینتر و فاتح تریم مربی آنها در میلان.
اما روشتو قبل از پیوستن به بارسا هم شهرت فراوانی در جهان فوتبال به دست آورده بود. در جام جهانی 2002 کره جنوبی و ژاپن، حتی کسانی که اسم دروازه بان تیم ملی ترکیه را نمی دانستند، شاهد حضور مردی در دروازه ترکیه بودند که زیر چشمانش را با رنگ، سیاه می کرد. کسی در آن زمان، دلیل این کار را نمی دانست و خیلی ها این را یک ابتکار برای« به چشم آمدن» می دانستند. ولی روشتو می گفت:
برای یک دروازه بان، نورافکن های استادیوم می توانند عامل بزرگی در اشتباهات محاسباتی اش باشند و این رنگ سیاه، تا حد زیادی انعکاس نور در چشم را کاهش می دهد.
با این حال خیلی ها این دلیل را قانع کننده نمی دانستند از این رنگ سیاه با عنوان war paint یاد می کردند ومی گفتند: او با این کار، خودش را در برابر مهاجمان حریف، ترسناک تر جلوه می دهد.
هرچه بود روشتو هم مثل سایر هم تیمی های خودش، عملکرد فوق العاده ای داشت و با ترکیه عنوان سوم جام جهانی را کسب کرد؛ در حالی که در طول هفت بازی جام جهانی تنها شش بار دروازه اش را باز شده دید.
یک سال بعد هم ترکیه در رقابتهای جام کنفدراسیون ها شرکت کرد و با حذف برزیل از مرحله گروهی، انتقام شکست در جام جهانی را از سلسائو گرفت. باخت(3-2) از فرانسه مانع از صعود ترکیه به فینال شد و این تیم یک عنوان سومی دیگر را هم به کارنامه خودش اضافه کرد تا روشتو صاحب افتخار بزرگ دیگری در عرصه ملی شود.
اما داستان روشتو و هم نسلانش همواره تا این حد مملو از افتخار نبود. روشتو در دهم می 1973 در آنتالیا ترکیه به دنیا آمد و فوتبال را از سال 1985 در تیم پایه کورکوتِلی اسپور آغاز کرد و سه سال در این تیم بود. در سالی که ترکیه با 8 گل از تیم ملی انگلیس شکست می خورد، او راهی بوردورگوجو شد و در 1991 دروازه بان آنتالیا اسپور شد. از اینجا بود که او نام خود را به عنوان دروازه بانی آینده دار بر سر زبانها انداخت و مورد توجه فاتح تریم مربی تیم جوانان ترکیه قرار گرفت. طی سالهای 1992 و 1993 در یازده بازی برای تیم ملی جوانان زیر 21 سال ترکیه دروازه بانی کرد اما ترکیه در مرحله گروهی رقابتهای انتخابی یورو جوانان قعرنشین و حذف شد. روشتو در سال 1993 مورد توجه فنرباغچه قرار گرفت و دوران طولانی حضور خود را در این تیم آغاز می کرد. فقط در سال اول حضور در فنرباغچه بود که مجددا به تیم سابق- آنتالیا اسپور- قرض داده شد و پس از آن، سنگربان اصلی فنرباعچه شد.
رکبر در سال 1994 بالاخره پیراهن تیم ملی بزرگسالان ترکیه را به تن کرد؛ یک سال بعد از قعرنشین شدن تیم ملی ترکیه در رقابتهای انتخابی جام جهانی در ایالات متحده آمریکا. مقطع اول حضور در فنرباغچه با قهرمانی سوپرلیگ ترکیه در سالهای 1996 و 2001 و فاتح آتاتورک کاپ 1998 همراه می شد.
در این دوران، نسل طلایی ترکیه در اروپا نامور می شدند. آنها بالاخره جواز حضور در یورو 1996 را کسب کردند و هرچند که در مرحله نهایی مسابقات با سه شکست، دریافت 5 گل و ناکامی در زدن حتی یک گل به کار خاتمه می دادند، اما این تازه شروع کار ترکها بود و چهار سال بعد، آنها در یورو 2000 با حذف بلژیک میزبان، به جمع هشت تیم برتر جام رسیدند.
بعد از بازگشت از اسپانیا و ناکامی ترکیه در صعود به جام جهانی 2006 کم کم دوران پایانی فوتبال روشتو نزدیک می شد.
او در سال 2006 مجموعا 10 بار برای تیم ملی به میدان رفت اما بعد از آن جایگاه خود را درون دروازه به ولکان دمیرل داد. با این حال در یورو 2008 به عنوان دروازه بان ذخیره راهی مرحله نهایی مسابقات شد و بعد از اخراج ولکان در بازی آخر مرحله گروهی مقابل چک، این فرصت را به دست آورد که در مسابقه یک چهارم نهایی برابر کرواسی باز هم بازی را از ابتدا آغاز کند. دیداری که به شکلی دراماتیک با گل ثانیه های پایانی ترکها همراه شد و آنها در ضربات پنالتی به پیروزی رسیدند تا به نیمه نهایی صعود کنند؛ آخرین افتخار ملی برای دروازه بانی که در این سالها یک بار با بشیکتاش و دوبار دیگر هم با فنرباغچه سوپرلیگ ترکیه را برنده شد.
روشتو در سال 2012 با پیراهن بشیکتاش از فوتبال خداحافظی کرد؛ در حالی که آمار 537 بازی لیگ و 120 بازی ملی را برجای گذاشته بود.