- آسمونی
- مجله اینترنتی
- ورزشی
- اطلاعات فوتبالی
- جنگ جهانی عامل توسعه فوتبال زنان

جنگ جهانی عامل توسعه فوتبال زنان
در ادامه به بررسی این مبارزات خواهیم پرداخت و مشاركت بانوان در فوتبال را از سه جنبهی بازیكن بودن، هوادار بودن و رسانهها ی جمعی تحلیل میكنیم.
زنان در جایگاه بازیكن
نقش زنان در فوتبال به تحلیل مسائل نسبی وآماری خلاصه میشود. در واقع در مقایسه با مردان نقش زنان در ورزش تا دهه شصت بسیار كم بوده است .اولین ماراتن المپیك برای مردان در سال 1896 بود؛ در صورتی كه اولین آن برای زنان در سال 1988 انجام گرفت. بنیانگذار المپیك مدرن پیر دو كوبرتن موافق مشاركت زنان در بازیها نبود با این توجیح كه مشاركت بانوان در ورزش مغایر با قوانین طبیعت است. این نوع نگاهها تا سالها بر قرار بودند و اگرچه تعدیل شدهاند هنوز نیز وجود دارند. كسانی كه ورزش را كنترل میكنند مرد هستند. زنان هیچ راهنمایی برای دنبال كردن ندارند. از 167 عضو كمیتهی ملی المپیك در سال 1992 تنها 6 نفر زن بودند. كه تازه این پیشرفتی بوده كه توسط خوان آنتونیو سامارانش صورت گرفته و گرنه قبل از سال 1981 هیچ زنی در این كمیته نبود. در طول اولین جنگ جهانی، فوتبال مردان به حالت تعلیق در آمد و فوتبال زنان به شدت مورد توجه قرار گرفت.
در هر حال مداركی وجود دارد كه قبل از آن نیز بازیهایی برای زنان برگزار میشده است. اولین بازی فوتبال ثبت شده زنان در 23 مارس سال 1895 انجام گرفت كه خانمیبه نام فلورانس دیكسی مسابقهای را میان شمال و جنوب انگلستان برگذار نمود (شمال7بر1 پیروز شد)بهترین تیم شناخته شدهی فوتبال در اوایل قرن بیستم یعنی زمانی كه فوتبال زنان به اوج محبوبیت خود رسیده بود تیم زنان دیك كر بود كه در سال 1917 توسط كاركنان بخش تداركات كارخانه دیك و كر در پرستون پایه ریزی شد كه به هدف جمع كردن پول برای امور خیریه تشكیل شده بود. این تیم با توجه به موفقیت و محبوبیتی كه به دست آورده بود باز هم به انجام بازیهای خیریه اصرار داشت.
حتی در طول این دورهی قابل توجه بودند كسانی كه با بازی كردن زنان به شدت مخالفت میكردند . بحثها در مورد رابطه زنان و فوتبال در این باره بود كه بدن زنان برای فوتبال ساخته نشده و قادر به تحمل فشارهای فیزیكی این بازی نیست .
یكی از بازیكنان تیم دیك كر به نام مالی واكر از طرف خانوادهی نامزد خود طرد شد به این دلیل كه آنها با مشاركت او در فوتبال موافق نبودند.
به هر حال این نكته را هم نباید فراموش كرد كه در طول جنگ جهانی اول فوتبال زنان مورد توجه قرار گرفت.اندكی پس از جنگ جهانی اول پس از بازگشت بازیكنان مرد، زنان دوباره كنار گذاشته شدند. و دوباره موضوع مشاركت زنان در فوتبال مورد بحث قرار گرفت. ناگهان به نظر همه(مردان!)بازی فوتبال برای زنان خطرناك شد. جالب اینكه هیچكس این مطلب را در موردهاكی بیان نكرد كه دارای خطر بیشتری برای زنان است اما بازی كردن زنان در آن ورزش عجیب نبود. بر اساس همین تفكرات بود كه بازی كردن زنان در لیگهای فوتبال در سال 1921 ممنوع شد، كه این ممنوعیت تا سال 1969 ادامهیافت؛ سالی كه در آن فدراسیون فوتبال زنان آغاز به كار كرد. پس چرا بازی كردن زنان در جنگ جهانی مانعی نداشت، اما چند سال پس از آن با مانع روبرو شد؟
در حالی که به طور کلی در جنبش فمینیسم شاهد نوعی عدم وحدت و یکپارچگی هستیم، در زمینهی مسائل مربوط به مشارکت بانوان در فوتبال این جنبش به دستاوردهای قابل توجهی دست یافته است. همانطور که زنان به تدریج وارد قلمرو فعالیتهای اجتماعی، که پیش از این در انحصار مردان بوده شدهاند، نفود آنان به فوتبال چندان شگفت آور نیست. و البته به همان ترتیب که زنان در دیگر موارد در بدست آوردن کنترل، قدرت و برابری (چه به صورت نسبی و چه از نظر آماری) در دیگر زمینههای اجتماعی موفقیت چندانی نداشتهاند، ناکامی آنان در رسیدن به این موارد در دنیای فوتبال نیز تعجبی ندارد.
در سالهای اخیر ( به خصوص در اواسط دههی هشتاد میلادی در انگلستان و دیگر کشورهای غرب اروپا مانند فرانسه، اسپانیا و ایتالیا - همچنین به تدریج در کشورهای اسکاندیناوی) میزان علاقه و شرکت زنان و دختران در فوتبال افزایش چشمگیری داشت و تا دو دهه قبل، در حدود 15000 بازیکن زن فوتبال و 500 باشگاه وابسته به اتحادیه فوتبال( FA)، در انگلستان ثبت شده که این میزان نسبت به سال 1990 دویست در صد افزایش داشته است. لیگ ملی بانوان در سال 1991 تاسیس شد. بنا بر گزارش اتحادیه فوتبال در سال 1994 از میان 12940 نفر، تعداد 2150 بازیگر موفق به دریافت جوایز مقدماتی، مربیگری و آموزش فوتبال از طرف این اتحادیه شدند.