تیم ملی چکسلواکی دو بار به فینال جام جهانی صعود کرد که آخرین آنها در سال 1962 رقم خورد.
مهدی زارعی- گذشت زمان به اندازه نیم قرن، سختترین رقابتهای فوتبالی را به دوستیهایی مستحكم تبدیل میكند. یک دهه پیش در شهر سائوپائولو برزیل، بازیكنانی كه در جام جهانی 1962 با پیراهن تیمهای ملی برزیل و چكسلواكی به میدان رفته بودند، فرصت یافتند كه دوباره یكدیگر را از نزدیك ببینند. جام جهانی 1962 با دومین قهرمانی برزیل در این رقابتها خاتمه یافت.
چكسلواكی نیز برای دومین و آخرین بار به فینال جام جهانی راه یافت. آن دیدار در شهر سانتیاگو ( پایتخت شیلی) برگزار شد و تمام همّ و غم چكها دفاع در برابر خطرناكترین مهاجم آن روزها گارینشا بود. مهاجم كناری برزیل كه در مسابقه یك چهارم و نیمه نهایی برابر انگلستان و شیلی چهار گل به ثمر رسانده بود.
ژوزف استیبرانی بازیكن آن روزهای چك میگوید:
یادم میآید كه به او نزدیك شدم و روی شانههایش ضربهای دوستانه زدم. یادم میآید كه به پاهایش نگاه كردم كه دقیقاً مثل پاهای من بودند. امّا تكنیك گارینشا خارقالعاده بود. دریبلها و قیچی برگردانهایش نظیر نداشت. برای او اصلاً فرقی نداشت كه با پای راست به توپ ضربه بزند یا با پای چپ. یك بار شاهد بودم كه با پای چپ خود، گلی بینظیر به انگلستان زد. خب ... او برای خودش اسم و رسمی داشت. او الان در بهشت است و در آن جا با دوستانش فوتبال بازی میكند. هنوز هم او را از صمیم قلب تحسین میكنم. او برای من الگو بود؛ یك نابغه تمام عیار!
در آن روزها قانون تعویض وجود نداشت و كسانی كه برای حضور در زمین انتخاب نمیشدند، مجبور بودند تمام بازی را از روی نیمكت تماشا كنند. پله هم از جمله نیمكتنشینان برزیل بود. واسلاو ماسك (Vaslav Masek) در رابطه با نیمكتنشینی در فینال چنین میگوید:
آن دیدار فینال جام جهانی بود؛ نقطه اوج فوتبال دنیا. معلوم است كه هر فوتبالیستی میخواهد در تمام دیدارها به میدان برود ولی چنین چیزی ممكن نیست. زیرا برای هر بازی فقط 11 نفر امكان حضور 90 دقیقهای در میدان را داشتند. ذخیرهها نمیتوانستند در طول بازی به هم تیمیهای خود كمك كنند. فقط میتوانستند از روی نیمكت برای حاضران در میدان، آرزوی موفقیت كند و به امید نتیجهای خوب انتظار بكشد. البته من قبل از مسابقه اجازه پیدا كردم كه وارد زمین شوم. زیرا چهار بازیكن چك، پرچم كشورمان را وارد زمین كردند و من هم یكی از آنها بودم.
برزیل و چكسلواكی در مرحله گروهی به مصاف هم رفته بودند و در دیدار سرد و بیروحی كه در شهر وینا دلمار برگزار شد، به تساوی بدون گل رضایت دادند. امّا برای دیدار فینال، 70 هزار تماشاگر استادیوم ملی شیلی را پركرده بودند.
ژوزف ماساپوست ستاره آن روزهای چكسلواكی درباره اولین گل دیدار فینال گفت:
من به فضایی دویدم كه انتظار داشتم توپ به آن جا برسد. در آن روزها بیشتر به عنوان یك مهاجم شناخته میشدم تا بازیكنی متمایل به عقب. زیرا در دفاع به هیچ عنوان خوب نبودم. خلاصه این كه در آن لحظه دیدم كه پوسپیكال از سمت راست زمین به سرعت جلو میآید. نیلتون سانتوز و زیتو سعی كردند با تكل زدن، از رسیدن توپ به من جلوگیری كنند. امّا من دیده بودم كه فضایی خالی در محوطه جریمه به وجود آمده است و به سرعت، خودم را به آن فضا رساندم پوسپیكال هم توپ را به من رساند. فرصتی برای كنترل توپ وجود نداشت و تصمیم گرفتم بدون مكث به توپ ضربه بزنم. ضربهای كه به گل بدل شد.
با این حال، آن روز، روز چكها نبود. البته میتوان علّت عمده افول چكها را ناشی از اشتباهات دروازهبان آنها دانست. شرویف تا پیش از فینال، نمایش درخشانی داشت. امّا در آن روز پراشتباه ظاهر شد. ییری تیكی همچنان از دروازهبان تیم حمایت میكند:
درست به خاطر نمیآورم. زیرا زمان زیادی از آن روزها گذشته است. اما میدانم كه به لطف ویلدا بود كه ما توانسته بودیم تا آن مرحله پیش برویم. امّا روز فینال، روز او نبود. وقتی یك مهاجم اشتباه میكند، هافبكها، مدافعان و دروازهبان در پشت سر او حضور دارند تا اشتباه او را جبران كنند. وقتی یك هافبك اشتباه میكند، مدافعان و دروازهبان را پشت سر خود میبیند. حتی اگر یك مدافع اشتباه كند، خیالش از دروازهبان پشت سرش راحت است. امّا وقتی یك دروازهبان اشتباه میكند، پشت سر خود، تنها تور دروازه را میبیند. باز هم میگویم كه ویلدا در آن تورنمنت عالی بود! امّا او در فینال، اصلاً شرویف همیشگی نبود.
شرویف در سال 2007 از دنیا رفت. امّا بقیه بازیكنان چك كه توانستند به سفر برزیل بیایند، به عنوان میهمانان افتخاری مورد استقبال قرار گرفتند. چكها زمانی در كلیه میادین فوتبال، علاقهمندان را شگفت زده میكردند. ماساپوست خاطرات سال 1962 را ادامه میدهد:
همه ما حس میكردیم كه میتوانستیم نتیجه بهتری كسب كنیم. امّا نباید فراموش كرد كه ما تا فینال صعود كرده بودیم و تمام انتظاراتی كه از ما میرفت را برآورده كرده بودیم. حتی فراتر از انتظار نیز ظاهر شده بودیم.