- آسمونی
- مجله اینترنتی
- دین و اندیشه
- اسلام
- ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند
ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند
ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند، شعاری است که تقریباً از اوائل انقلاب و با شروع دوران دفاع مقدس به صورتی همگانی مورد توجه مردم ایران قرار گرفت و در اغلب مراسمهای مذهبی و سیاسی کشور بر زبان میلیونها زن و مرد ایرانی جاری شد. آسمونی در این بخش ماجرای ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند را برای شما عزیزان شرح می دهد.
این جمله کوتاه نیز به مانند بسیاری دیگر از شعارهای دوران انقلاب اسلامی، علیرغم ظاهر ساده، کوتاه و بدیهیشان، از محتوای عمیقی برخوردار است و پرسشگری پیرامون آن تنها توسط افراد دقیق و ریزبین صورت میگیرد.
حال ببینیم اهل کوفه چه کسانی بودند و چه عملکردی داشتند یا به تعبیری چه نکردند که ما با انجام یا ترک آن اعمال میخواهیم مانند آنها نباشیم.
نگاهی به تاریخ اسلام بعد از گسترش جغرافیایی آن از شبهقاره عربستان به مناطقی مانند شام و عراق، این نکته را خاطر نشان میکند که مناطق تازه مسلمان به عنوان فضاهای فکری و جغرافیایی جدید در حوزه اسلام مطرح شدند. در این میان منطقه عراق به خصوص کوفه حالتی نظامی داشته و به عنوان پایگاهی نظامی برای گسترش اسلام به دیگر مناطق درآمد. از جمله خصوصیات این منطقه این بود که از ابتدا تا حدودی زیر نظر امام علی (علیهالسلام) اداره شده و شیعیان مخلصی در این منطقه حضور داشته و پرورش یافتند. از همین جهت است که مشاهده میکنیم هنگام به حکومت رسیدن حضرت، ایشان این منطقه را مقر حکومتی خود قرارداده و از ظرفیتهای ناب شیعی در آن نهایت استفاده را داشتند.
بروز و ظهور چهرههای مانند مالک اشتر نخعی، که از یاران با وفای امام بودند نشانی از این بهرهبری سیاسی از این منطقه است. در این میان آنچه لازم به ذکر است اینکه در فضای عمومی کوفه یک حالت سادهاندیشی و قشرینگر وجود داشت که به عنوان نقطهضعف مهم در تاریخ اسلام مطرح و مورد توجه است. مهمترین اثر این خصلت را میتوان در سرپیچیهای این مردم از دستوارت حاکم دینیشان یعنی حضرت علی بنا به دلائل به ظاهر دینی، دید که تاریخ اسلام به خوبی این امر را در خود ثبت و ضبط کرده است.
به جز عدهای معدود از ارادتمندان حضرت امیرالمؤمنین، که دارای بینشی عمیق نسبت به موقعیت ولایت و نیز اندیشههای ناب اسلامی بودند، بسیاری از توده مردم کوفه که در زمره سپاه حضرت حضور داشتند، تنها به صرف خدعهای ظاهراً دینی که از طرف سپاه شام صورت گرفت، فریب خورده و بر خلاف نظر ولیامرشان، اقدام به اعتراض کرده و سرنوشت پیروز جنگ صفین را تبدیل به یک باخت سیاسی کردند. یا نمود دیگر آن، سرپیچی از فرمانهای حضرت و ایجاد گروهی قشرینگر و نظامی تحت عنوان اهل نهروان یا خوارج است. صفحات تاریخ مملو از مصائبی است که این گروه انحرافی، به دلیل نوعی برداشت سطحی از اندیشه اسلامی، برای اسلام و مسلمانان به وجود آوردند.
بر این اساس اینکه ما شعار میدهیم؛ اهل کوفه نیستیم علی (علیهالسلام) تنها بماند، به این معنی است که از نوعی بینش صحیح نسبت به دستورات و اندیشه اسلامی برخورداریم و عناصر ظاهری نمیتوانند ما را نسبت به دستورات ولیامرمان بیاعتنا کرده فریبمان دهند و تاریخ صفین و نهروان را تکرار کنند.
ما اهل کوفه نیستیم به این معنی است که در راه دستورات دین و ولایت از چنان پابرجایی برخورداریم که طمع مال دنیا و آسایش در آن نمیتواند باعث شود رهبر دینی سیاسی خود را تنها گذاشته به فکر مطامع و منافع زودگذر خود باشیم. و باعث شویم، تاریخ صلح امام حسن (علیهالسلام) را تکرار کند.
ما اهل کوفه نیستیم به این مفهوم است که ما جزء بسیار مردمان این دیار نبوده و نیستیم که بتوان با نعمات دنیوی یا ارعاب، حمایتمان را از ولایت سلب کرده به گوشههای خلوت خود برانندمان. بلکه مانند آن دسته از کوفیانی همچون حبیبابنمظاهر، هستیم که تا آخرین قطره خون به حمایت از مولایمان بپردازیم و نگذاریم تاریخ کربلا دوباره تکرار شود.
ما اهل کوفه نیستیم به این معنی است که برخلاف کوفیان قدر نعمت ولایت دینی سیاسی را دانسته و با کفران آن موجب نمیشویم تاریخ با تسلط حکمرانانی چون حجاج و ابن زیاد دوباره تکرار شده و بساط دین و دیانت را از میان بردارند و بساط ظلم و ناعدالتی را دوباره برپاکنند.
در کل ما اهل کوفه نیستیم یعنی عصاره دین که همان ولایت است را به خوبی درک کرده در راه آن حاضر به همه گونه فداکاری هستیم
ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند جملهایاست کوتاه با مفهومی به عمق هزار و چهارصد سال تاریخ. پس از کنار آن نبایستی به آسانی گذشت و با تأمل در معنای آن نگذاشت وقایع تلخ تاریخی تکرار شوند.