تفسیر سوره النساء
تفسیر سوره النساء
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
یا أَیُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَهٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً
ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید،آن کس که شما را از یک نفس آفرید و همسرش را نیز از(جنس)او آفرید و از آن دو،مردان و زنان بسیاری را (در روی زمین)پراکنده ساخت واز خدایی که(با سوگند)به او از یکدیگر درخواست می کنید،پروا کنید و(نسبت)به ارحام نیز تقوا پیشه کنید (وقطع رحم نکنید)که خداوند همواره مراقب شماست.
نکته ها:
* امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند:صله ی رحم کنید،گرچه با سلام دادن باشد، خداوند فرمود:
وَ اتَّقُوا اللّهَ ... وَ الْأَرْحامَ ...
پیام ها:
-آغاز سوره ی خانواده،با سفارش به تقوا شروع شده است،یعنی بنیان خانواده،بر تقواست و مراعات آن بر همه لازم است. یا أَیُّهَا النّاسُ اتَّقُوا
-خلقت و تربیت انسان،هر دو به دست خداست،پس پروا و اطاعت هم باید
از او باشد. اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ
-همه ی انسان ها از یک نوعند،پس هر نوع تبعیض نژادی،زبانی،اقلیمی و...
ممنوع است. خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَهٍ
-زن و مرد در آفرینش وحدت دارند و هیچکدام از نظر جنسیّت بر دیگری برتری ندارند. خَلَقَ مِنْها زَوْجَها
-همه ی انسان ها در طول تاریخ،از یک پدر و مادرند. بَثَّ مِنْهُما رِجالاً ...
روایات درباره ی ازدواج فرزندان آدم دو نوع است،آنچه با قرآن هماهنگ است،روایاتی است که می گوید:فرزندان آدم با یکدیگر ازدواج کردند.
-در مسائل تربیتی،تکرار یک اصل است. اِتَّقُوا رَبَّکُمُ ... اِتَّقُوا اللّهَ
-رعایت حقوق خانواده و خویشاوندان،لازمه ی تقواست. اِتَّقُوا اللّهَ ...
وَ الْأَرْحامَ امام باقر علیه السلام فرمود:قرابت دلبستگان پیامبر صلی الله علیه و آله را باید با موّدت مراعات کرد.
وَ آتُوا الْیَتامی أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلی أَمْوالِکُمْ إِنَّهُ کانَ حُوباً کَبِیراً
و اموال یتیمان را به آنان(باز)دهید و اموال بد(خودتان)را با اموال خوبِ (یتیمان)تبدیل نکنید و اموال آنان را با اموال خود نخورید،همانا این (تصرّفاتِ ظالمانه)گناهی بزرگ است.
پیام ها:
-اموال یتیمان را باید به آنان پس داد،هرچند خود ندانند یا فراموش کنند. آتُوا الْیَتامی أَمْوالَهُمْ -اسلام،حامی طبقه ی محروم و ضعیف است. الْیَتامی
-کودکان یتیم،حقّ مالکیّت دارند. أَمْوالَهُمْ
-ممانعت،تبدیل وکاستن از مال یتیم،گناه بزرگ است. إِنَّهُ کانَ حُوباً کَبِیراً
-گناهان،کبیره و صغیره دارند. حُوباً کَبِیراً
وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاّ تُقْسِطُوا فِی الْیَتامی فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنی وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاّ تَعْدِلُوا فَواحِدَهً أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ ذلِکَ أَدْنی أَلاّ تَعُولُوا
و اگر می ترسید که عدالت را درباره ی(ازدواج با)دختران یتیم مراعات نکنید،(از ازدواج با آنان صرف نظر نمایید و)با زنان دلخواه(دیگر)ازدواج کنید،دوتا،سه تا،یا چهار تا.پس اگر ترسیدید که(میان همسران)به عدالت رفتار نکنید،پس یک همسر (کافی است)یا (به جای همسر دوّم از) کنیزی که مال شماست(کام بگیرید،گرچه کنیز هم حقوقی دارد که باید مراعات شود)این نزدیک تر است که ستم نکنید.
نکته ها:
* بعضی مردان،دختران یتیم را برای تکفّل و سرپرستی به خانه می بردند،بعد هم با آنان،با مهریه ی کم ازدواج کرده و به آسانی هم آنان را طلاق می دادند.آیه نازل شد که اگر از بی عدالتی بیم دارید،با زنان دیگر ازدواج کنید.آیه ی قبل،درباره ی رعایت عدالت در اموال یتیمان بود،این آیه،فرمان عدالت در ازدواج با دختران یتیم است.
* درباره ی حکمتِ تعدّد زوجات،می توان به موارد زیر اشاره کرد:
الف:تلفات مردها در جنگ ها و حوادث بیشتر است و زنانی بیوه می شوند.
ب:جوانان،کمتر حاضرند با بیوه ازدواج کنند.
ج:همه ی زنان بیوه و بی همسر،تقوای کافی و قدرت کنترل خود را ندارند.
د:زنان در هرماه،مدّتی عذر دارند و مسائل زناشویی تعطیل است.
نتیجه آنکه برای حفظ حقوق بیوه ها طبق شرایطی مرد می تواند همسر دوم بگیرد تا مشکل هر دو طرف حل شود.
* سؤال: در این آیه مسئله بی عدالتی به صورت مشکوک بیان شده است: إِنْ خِفْتُمْ أَلاّ تُقْسِطُوا ،امّا در آیه ی همین سوره می فرماید: لَنْ تَسْتَطِیعُوا که شما قدرت آن را ندارید،این دو آیه را چگونه می توان جمع نمود؟
پاسخ: در مسائل مادّی مانند لباس،مسکن،خوراک و هم خوابی باید عادل باشید و اگر می ترسید عادل نباشید برنامه دیگری را برای خود تنظیم کنید،ولی در آیه می فرماید:
شما هرگز قدرت بر عدالت ندارید که مراد عدالت در علاقه و تمایلات قلبی است چون علاقه در اختیار انسان نیست تا بتواند آن را یکسان تقسیم کند.این پاسخ با استفاده از حدیثی از امام صادق علیه السلام می باشد.
پیام ها:
-اسلام،حامی محرومان،به ویژه یتیمان و بالاخص دختران یتیم است،آن هم در مسأله ی عفّت و زناشویی و پرهیز از سوء استفاده از آنان.... فِی الْیَتامی
-لازم نیست برای ترک ازدواج با یتیمان،یقین به بی عدالتی داشته باشیم، احتمال و ترس از آن هم کافی است. إِنْ خِفْتُمْ
-در انتخاب همسر،می توان سراغ ایتام رفت،مگر آنکه خوف بی عدالتی باشد.
إِنْ خِفْتُمْ ... فَانْکِحُوا
-در انتخاب همسر،تمایل قلبی یک اصل است. طابَ لَکُمْ
-اسلام،با تعدّد همسر برای مرد،با شرایطی موافق است. فَانْکِحُوا ... مَثْنی وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ ... فَواحِدَهً -تعدّد زوجات،هم محدود به چهار همسر است و هم مشروط به مراعات عدالت است. فَانْکِحُوا ... رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ ... فَواحِدَهً
وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَهً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنِیئاً مَرِیئاً
و مهر وکابین زنان را به صورت هدیه و با رغبت بدهید و اگر با میل و رغبت خویش چیزی از آن را به شما بخشیدند،آن را حلال وگوارا مصرف کنید.
نکته ها:
* کلمه ی نِحْلَهً به گفته ی راغب اصفهانی،از نحل به معنای زنبور عسل است.چون زنبور عسل به مردم عسل می بخشد و توقّعی هم ندارد،به هدیه هم نِحْلَهً گفته می شود.
البتّه بعضی مفسّران نحله را به معنای دَین گرفته اند.یعنی مهریّه،دَین و بدهی قطعی مرد است.
* در حدیث آمده است:بهترین اموال خویش را برای سه مصرف قرار دهید: .مهریّه.
.حج. .کفن.اگر بهترین اموال را صرف مهریّه کنید،فرزندان شما صالح می شوند.
* چون در جاهلیّت و بعضی اقوام،مهریه زن را پدر یا بستگان می گرفتند،خداوند در قرآن، ابتدا نام گیرنده را برد و فرمود: وَ آتُوا النِّساءَ مهریه را به خود زن بدهید و نفرمود: و اتوا صدقات النساء مهریه زنان را بپردازید،تا گیرنده هر که بتواند باشد.
پیام ها:
-پرداخت مهریّه به زن حقّ او و الزامی است. وَ آتُوا النِّساءَ ...
-مهریّه،نرخ زن نیست،بلکه نشانه ی صداقت مرد در علاقه و دوستی به همسراست. صَدُقاتِهِنَّ
-زن،مالک مهریه ی خود است و با وجود زن پدر و بستگان زن،حقّ گرفتن مهریه ی او را برای خود ندارند. آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ
-مهریّه،بهای زن نیست،بلکه هدیه ی مرد به همسرش می باشد. نِحْلَهً
-زن،در گرفتن یا بخشیدن مهریه،آزاد و مستقل است. فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ
-مال گوارا،مالی است که صاحبش آنرا با طیب خاطر و رضایت ببخشد. فَإِنْ طِبْنَ ... هَنِیئاً
-رضایت ظاهری کافی نیست.رضایت قلبی لازم است.بخشش های اکراهی، اجباری و یا رودربایستی اعتبار ندارد. طِبْنَ ... نَفْساً
-مهر و هبه،از اسباب مالک شدن است. صَدُقاتِهِنَّ ،فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْءٍ
-زنان تحت تأثیر عواطف همه ی مهر خود را نبخشند. شَیْءٍ مِنْهُ
وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیاماً وَ ارْزُقُوهُمْ فِیها وَ اکْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً
و اموال خود را که خداوند وسیله ی برپائی زندگی شما قرار داده،به دست سفیهان ندهید (ولی)رزق و مخارج آنان را از درآمد آن بدهید و آنان را بپوشانید و با آنان سخن شایسته و نیکو بگویید.
نکته ها:
* در روایات،افراد شرابخوار و فاسق،سفیه خوانده شده اند. پس اموال عمومی نباید در دست چنین افرادی قرار گیرد،زیرا مال،قوام جامعه است و سپردن هرگونه مقام و مسئولیتِ مالی به این افراد،خیانت به جامعه است.
* امام صادق علیه السلام به شخصی فرمودند:مال خود را حفظ کن،چون مال موجب قوام دین تو است.و آنگاه این آیه را تلاوت فرمودند. وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ اَلَّتِی جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیاماً ...
* امام باقر علیه السلام درباره ی معنای السُّفَهاءَ فرمودند:مقصود کسی است که به او اطمینان نداری.
پیام ها:
-سفیه،از تصرّف در مال خود ممنوع است. لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ
-مالی که سبب برپا ماندن جامعه است،نباید در اختیار سفیه باشد. أَمْوالَکُمُ الَّتِی ... قِیاماً
-حاکم شدن سفیه حتّی بر اموال خود،ضربه ی اقتصادی به جامعه است و جامعه نست به اموال شخصی افراد حقّ دارد. أَمْوالَکُمُ به جای أموالهم
-در برخوردها،باید به مصالح اقتصادی جامعه و رشد فکری افراد توجّه کرد، نه عواطف و ترحّم های گذرا. لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ
-مال و ثروت،قوام زندگی و اهرم نظام است. جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیاماً
-سرمایه نباید راکد بماند.باید اموال یتیمان و سفیهان هم،در مدار تولید و سوددهی قرار گیرد و از درآمدش زندگی آنان بچرخد،نه از اصل مال.
وَ ارْزُقُوهُمْ فِیها به جای منها
-به ابعاد روحی و شخصیّت محرومان باید توجّه کرد. قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً
-ممنوع کردن افراد از تصرّف در اموالشان،واکنش دارد.چاره ی آن برخورد و سخن نیکوست. قَوْلاً مَعْرُوفاً
وَ ابْتَلُوا الْیَتامی حَتّی إِذا بَلَغُوا النِّکاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَأْکُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ یَکْبَرُوا وَ مَنْ کانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ کانَ فَقِیراً فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذا دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَیْهِمْ وَ کَفی بِاللّهِ حَسِیباً
و یتیمان را بیازمایید،تا هنگامی که به(سنّ بلوغ و ازدواج)برسند،پس اگر در آنان رشد (فکری) یافتید،اموالشان را به ایشان برگردانید و آن را به اسراف و شتاب،از(بیم)اینکه بزرگ شوند(و اموالشان را از شما بگیرند)مصرف نکنید.
وهر(قیّم وسرپرستی)که بی نیاز است،عفّت به خرج دهد(و از گرفتن حق الزّحمه ی امور یتیمان چشم بپوشد)وآن که نیازمند است،به مقدار متعارف (در برابر نگهداری از مال یتیم)می تواند ارتزاق کند.پس هرگاه اموالشان را به آنان ردّ کردید،(افرادی را)بر آنان گواه وشاهد بگیرید.(این گواهی برای حفظ حقوق یتیمان است،وگرنه)خدا برای محاسبه کافی است.
نکته ها:
* امام صادق علیه السلام فرمودند:مراد از آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً این است که یتیمان بتوانند مال خود را حفظ کند.
همچنین فرمودند:مراد از فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ به مقداری است که شکم خود را سیر کند.
پیام ها:
آیین نامه ی پرداخت اموال یتمیان
-یتیمان را پیش از بلوغ،از نظر رشد اقتصادی،آزمایش کرده و با کارآموزی و یاددادن روش داد و ستد انان را رشد دهید. وَ ابْتَلُوا الْیَتامی ...
-یتیم،زیر نظر ولیّ خود،حقّ تصرّف در مال خود را دارد.لازمه ی عمل به وَ ابْتَلُوا ،آن است که یتیم زیر نظر ولیّ خود تصرّف کند،تا آزمایش شود.
-برای در اختیار داشتن سرمایه،علاوه بر بلوغ جنسی،بلوغ اقتصادی و اجتماعی هم لازم است. إِذا بَلَغُوا النِّکاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً
-در سپردن اموال یتیم به او،حدس و گمان کافی نیست.باید اطمینان به رشد داشته باشید. آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً
-مالکیّت،همواره همراه با جواز تصرّف نیست.یتیم مالک هست،امّا تا رشد نیابد،حقّ تصرّف ندارد. فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً
-افراد متمکّن،خدمات اجتماعی را بدون چشمداشت انجام دهند. مَنْ کانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ
-در گرفتن حقّ الزّحمه،حدّ متعارف را در نظر بگیرید. فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ
-هم اموال یتمیان را حفظ کنید،هم با شاهد گرفتن و جلوگیری از اختلافات و تهمت های آینده،آبروی خود را حفظ کنید. فَأَشْهِدُوا عَلَیْهِمْ
-گواهی مردم،برای حفظ عزّت دنیاست و گواهی خدا برای عزّت آخرت.
وَ کَفی بِاللّهِ حَسِیباً
-گواه گرفتن در جامعه،نزاع را خاتمه می دهد،ولی حساب قیامت همچنان پابرجاست. وَ کَفی بِاللّهِ حَسِیباً
لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصِیباً مَفْرُوضاً
برای مردان،از آنچه پدر و مادر ونزدیکان،(پس از مرگ)بر جای گذاشته اند سهمی است و برای زنان(نیز)از آنچه پدر ومادر و خویشاوندان بر جای گذاشته اند،سهمی است، خواه(مقدار مال)کم باشد یا زیاد،سهمی معیّن و مقرّر.
پیام ها:
-زنان همانند مردان حقّ ارث دارند و دین،حافظ حقوق آنان است. لِلرِّجالِ نَصِیبٌ ... لِلنِّساءِ نَصِیبٌ
-ارث،از اسباب مالکیّت است. لِلرِّجالِ نَصِیبٌ
-خویشاوندی که نزدیک تر است،در ارث مقدّم تر است. الْأَقْرَبُونَ
-تقسیم عادلانه ی میراث،مهمّ است،نه مقدار آن. قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ
-سهم ارث،تغییر ناپذیر است. نَصِیباً مَفْرُوضاً
وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَهَ أُولُوا الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً
و اگر هنگام تقسیم(ارث)،خویشاوندانی(که ارث نمی برند)ویتیمان و مستمندان حاضر شدند،پس چیزی از آن مال به آنان روزی دهید و با آنان پسندیده سخن بگوئید.
نکته ها:
* از اینکه أُولُوا الْقُرْبی در کنار الْیَتامی و الْمَساکِینُ آمده،معلوم می شود که مراد از بستگان، بستگان فقیری هستند که به طور طبیعی ارث نمی برند.چنانکه سفارش عاطفی آخر آیه نیز این معنا را تأیید می کند.
پیام ها:
-به نگاه ها،حضورها وتوقّعات طبیعی محرومان توجّه کنید. وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَهَ
-اموال ارثی را مخفیانه تقسیم نکنید،تا امکان حضور دیگران هم باشد. حَضَرَ الْقِسْمَهَ أُولُوا الْقُرْبی
-در تقسیم ارث،علاوه بر افرادی که سهم مشخّص دارند،به فکر فقرا و محرومان و یتیمان نیز باشید. نَصِیباً مَفْرُوضاً ... فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ
-با هدایای مالی و زبان شیرین،از کینه ها و حسادت ها،پیشگیری و پیوندهای خانوادگی را مستحکم تر کنید. فَارْزُقُوهُمْ... قُولُوا
-هدایای مادّی،همراه با محبّت و عواطف معنوی باشد. قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً
وَ لْیَخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّهً ضِعافاً خافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللّهَ وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدِیداً
و کسانی که اگر پس از خود فرزندان ناتوانی به یادگار بگذارند،بر(فقر آینده)آنان می ترسند، باید(از ستم درباره یتیمان مردم نیز)بترسند.از خداوند پروا کنند و سخنی استوار گویند.
نکته ها:
* به گفته ی روایات،خوردن مال یتیم،هم بازتاب دنیوی دارد و هم اخروی.در دنیا خسارت به اولاد می رسد،که در این آیه مطرح شده و در آخرت،عذاب دوزخ دارد که در آیه ی بعد مطرح شده است.
* ممکن است مراد آیه،نهی از انفاق و وصیت های غیر متعادل باشد،بدین معنا که:مبادا با داشتن کودکان خردسال و ضعیف،همه ی اموال خود را وقف یا انفاق کنید و پس از مرگ، اولاد خود را در فقر و بدبختی رها سازید. و ممکن است خطاب آیه به کسانی باشد که فرزندان عقب افتاده دارند،تا آینده ی آنان را با برنامه ریزی تأمین کنند.
* در رسیدن به خیر یا شرّ،میان نسل ها ارتباط است،زیرا آثار عمل محدود به عمر ما نیست، شرّ کار پدر به فرزند می رسد و به عکس اولاد از آثار کار نیک پدر بهره مند می شود.
داستان موسی و خضر و مرمّت دیواری که گنج یتیمانی در آن بود،از نمونه های آن است.قرآن می فرماید: کانَ أَبُوهُما صالِحاً
پیام ها:
-باید خود را جای دیگران گذاشت،تا دردها را بهتر درک کرد.با یتیمان مردم چنان رفتار کنیم که دوست داریم با یتیمان ما آنگونه رفتار شود. تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّهً ضِعافاً
-هرکه آتشی روشن کند،دودش به چشم خودش می رود.ظلم امروز به ایتام مردم،به صورت سنّت در جامعه در می آید و فردا دامن یتیمان ما را هم می گیرد. وَ لْیَخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکُوا...
-در شیوه های تبلیغی،باید از عواطف وفطریّات هم استفاده کرد. ذُرِّیَّهً ضِعافاً
-نه خیانت در اموال یتیمان،نه خشونت در گفتار با آنان. فَلْیَتَّقُوا اللّهَ وَ لْیَقُولُوا...
-یتیمان،در کنار لباس وخوراک،به محبّت و عاطفه و ارشاد هم نیاز دارند.
وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدِیداً
إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً
همانا،آنان که اموال یتیمان را به ستم می خورند،در حقیقت،آتشی را در شکم خود فرو می برند و بزودی در آتشی افروخته وارد خواهند شد.
نکته ها:
* علاّمه طباطبایی قدس سره این آیه را دلیل بر تجسّم اعمال انسان در قیامت دانسته است، زیرا قرآن می فرماید:مال یتیم به صورت آتش می شود و خورنده آن را می سوزاند.
پیام ها:
-چهره ی واقعی خوردن مال یتیم در دنیا،به صورت خوردن آتش در قیامت آشکار خواهد شد. یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ... یَأْکُلُونَ ... ناراً
-حضور در منزل ایتام و خوردن از مال آنان،در صورتی که مایه ی ضرر و زیان به آنان نباشد،اشکالی ندارد. یَأْکُلُونَ... ظُلْماً
یُوصِیکُمُ اللّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ فَإِنْ کُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَکَ وَ إِنْ کانَتْ واحِدَهً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَیْهِ لِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمّا تَرَکَ إِنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ کانَ لَهُ إِخْوَهٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ یُوصِی بِها أَوْ دَیْنٍ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعاً فَرِیضَهً مِنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً
خداوند درباره(ارث)فرزندانتان به شما سفارش می کند،برای پسر مانند سهم دو دختر است، پس اگر وارثان از جنس زن و بیش از دو نفر باشند،دو سوم میراث، سهم آنان است و اگر یکی باشد،نصف میراث از آنِ اوست.و برای هر یک از پدر و مادرِ(میّت)،یک ششم میراث است،اگر میّت،فرزندی داشته باشد.امّا اگر فرزندی نداشته و پدر ومادر،تنها وارث او باشند،مادر یک سوم می برد(و باقی برای پدر است)و اگر متوفّی برادرانی داشته باشد،مادرش یک ششم می برد.(البتّه تقسیم ارث)پس از عمل به وصیّتی است که او(متوفّی)سفارش کرده یا پرداخت بدهی اوست.شما نمی دانید پدران و پسرانتان،کدامیک برایتان سودمندترند.این احکام، از سوی خدا واجب شده است،همانا خداوند دانا و حکیم است.
نکته ها:
* گرچه دریافتی ارث زن نصف مرد است،ولی بهره گیری اش دو برابر مرد است.فرض کنید مقدار موجودی سهم باشد که دختر و پسر سهم می برد،ولی دختر به خاطر آنکه تعهّدی ندارد،سهم خود را پس انداز می کند و برای مخارج زندگی از سهم پسر که سهم بود بهره مند می شود.پس نیاز خود را از سهم مرد تأمین کرده و سهم خود را ذخیره دارد.
بنابراین دختر در گرفتن نصف می گیرد،ولی در بهره گیری کاملاً تأمین است.
* در حدیثی از امام جواد علیه السلام آمده است:هیچگونه هزینه فردی واجتماعی بر عهده زن نیست، علاوه بر آنکه هنگام ازدواج مهریه می گیرد،ولی مرد هم مهریه می دهد، هم خرج زن را عهده دار است.زن بی هیچ مسئولیّتی سهم ارث دریافت می کند وحقّ پس انداز دارد ولی در بهره گیری، از همان سهم مرد بهره می گیرد.
* احکام ارث،در تورات نیز بیان شده و در انجیل آمده است که مسیح گفت:من نیامده ام تا احکام تورات را تغییر دهم.
* عرب جاهلی،زنان و کودکان را از ارث محروم می کرد،ولی اسلام برای هریک از فرزند و همسر،متناسب با نیازهای آنان سهم الارث قرار داد.
* رسیدن ارث به فرزند،انگیزه ی فعّالیت بیشتر است.اگر انسان بداند که اموالش به فرزندش نمی رسد،چندان تحرّک از خود نشان نمی دهد.در فرانسه،هنگامی که قانون ارث لغو شد، فعّالیت های اقتصادی ضعیف شد.
* بیشتر بودن سهم فرزندان متوفّی از والدین او شاید برای آن است که والدین،سال های پایانی عمر را می گذرانند ونیاز کمتری دارند.اگر متوفّی برادر نداشت،سهم مادر یک سوم، و اگر داشت یک ششم،و باقی برای پدر است.شاید بدان جهت که مخارج برادران متوفّی معمولاً به عهده ی پدر است،نه مادر.
* امام صادق علیه السلام فرمود:پرداخت بدهی میّت برانجام وصیّت او مقدّم است چنانکه اگر وصیّت او خلاف شرع باشد نباید عملی شود.
* شخصی از اینکه زنش دختر زاییده بود،نگران بود.امام صادق علیه السلام این قسمت از آیه را برای او تلاوت فرمود که: لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعاً
پیام ها:
-اسلام،آیین فطرت است.آن گونه که وجود فرزند،تداوم وجود والدین است و خصوصیّات و صفات جسمی و روحی آنان به فرزند منتقل می شود،اموال هم باید به فرزندان منتقل گردد. یُوصِیکُمُ اللّهُ فِی أَوْلادِکُمْ
-وصیّت که حقّ خود انسان است،بر حقوق وارثان مقدّم است. مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ
-حقوق مردم،بر حق وارثان و بستگان مقدّم است. مِنْ بَعْدِ... دَیْنٍ
-در تفاوت سهم ارثِ بستگان،حکمت هایی نهفته است که ما نمی دانیم.سهم ارث،بر اساس مصالح واقعی بشر استوار است،هرچند خود انسان بی توجّه باشد. لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعاً
-علم و حکمت،دو شرط ضروری برای قانونگذاری است.احکام ارث،بر اساس علم و حکمت الهی است. فَرِیضَهً مِنَ اللّهِ ...عَلِیماً حَکِیماً
وَ لَکُمْ نِصْفُ ما تَرَکَ أَزْواجُکُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمّا تَرَکْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ یُوصِینَ بِها أَوْ دَیْنٍ وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمّا تَرَکْتُمْ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ وَلَدٌ فَإِنْ کانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمّا تَرَکْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ تُوصُونَ بِها أَوْ دَیْنٍ وَ إِنْ کانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَلالَهً أَوِ امْرَأَهٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ کانُوا أَکْثَرَ مِنْ ذلِکَ فَهُمْ شُرَکاءُ فِی الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ یُوصی بِها أَوْ دَیْنٍ غَیْرَ مُضَارٍّ وَصِیَّهً مِنَ اللّهِ وَ اللّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ
و برای شما (مردان)نصف ارثی است که همسرانتان به جا گذاشته اند،اگر آنان فرزندی نداشته باشند، (هر چند از شوهر دیگر)،ولی اگر برای آنان فرزندی باشد،سهم شما یک چهارم از میراث است،البتّه پس از عمل به وصیّتی که کرده اند یا ادای دَینی که دارند و(امّا اگر شوهر از دنیا رفت)سهم زنان یک چهارم از چیزی است که به جا گذاشته اید،البتّه اگر فرزندی نداشته باشید،ولی اگر فرزندی داشته باشید(اگر چه از همسر دیگر)سهم همسران یک هشتم از چیزی است که بر جای نهاده اید.(این تقسیم)پس از عمل به وصیّت یا پرداخت دینی است که دارید و اگر مرد یا زنی که از او ارث می برند کلاله باشد(یعنی والدین و فرزندی نداشته باشد) و برای او برادر و خواهر باشد، برای هر یک از آنان یک ششم است و اگر آنان (خواهر و برادر)بیش از یکی باشند، همه آنان در یک سوّم،به تساوی شریکند، (البتّه)پس از انجام وصیّتِ میّت یا ادای دینِ او، بی آنکه وصیّت،ضرر به وارث داشته باشد.این،سفارشی از سوی خداست و خداوند،دانا و بردبار است.
نکته ها:
* در آیه گذشته،ارث فرزندان و والدین مطرح بود،در این آیه،ارث زن و شوهر و برادر و خواهر مادری مطرح است.البتّه احکام ارث را باید به کمک روایات اجرا کرد،چون فروع و شاخه های زیادی دارد،که در آیات قرآن نیامده است.
* لفظ کَلالَهً دوبار در قرآن آمده است؛یکی در این آیه و دیگری در آخرین آیه ی همین سوره.این کلمه در لغت به معنای احاطه است،فامیلی که انسان و فرزند انسان را احاطه کرده اند. اکلیل ،نیز تاجی است که سر را احاطه می کند.کُلّ،عددی است که اعداد دیگر را احاطه کرده است.
این کلمه در بحث ارث دو معنی دارد:
-برادران و خواهرانِ مادری میّت،که در این آیه به کار رفته است.
-برادران و خواهرانِ پدر و مادری یا پدریِ میّت،که مراد آیه آخر است.
* گرچه پرداخت بدهی،بر انجام وصیّت مقدّم است،لکن چون در عمل،انجام وصیّت سخت تر است،خداوند در آیه،اوّل عمل به وصیّت را آورده،بعد پرداخت بدهی را.
* در حدیث آمده است:وصیّت به ثلث مال،زیاد است،سعی کنید وارثان شما بهره ی بیشتری از ارث ببرند،تا همه بی نیاز باشند.و ضرر رسانی در وصیّت از گناهان کبیره است.
و عمل به وصیّتی که به ضرر وارث باشد الزامی نیست
* اگر مردی چند همسر داشت،یک هشتم یا یک چهارم ارث،میان آنان به طور یکسان تقسیم می شود.
* دیون و بدهی های متوفّی،هم شامل دیون الهی است،مثل:حج،خمس،زکات و کفّاره،و هم شامل دیون مردمی است
پیام ها:
-پرداخت بدهی مردم،آن قدر مهم است که در این دو آیه،چهار بار مطرح شده است. مِنْ بَعْدِ وَصِیَّهٍ ... أَوْ دَیْنٍ در احادیث آمده است:در قیامت،تمام گناهان شهید بخشیده می شود،مگر دَین و بدهی او.
-داشتن فرزند-اگر چه از همسر دیگر-سهم هر یک از زن و شوهر را به نصف کاهش می دهد،تا فرزندان نیز از متوفّی سهم ببرند،خواه فرزند دختر باشد یا پسر. فَإِنْ کانَ لَهُنَّ وَلَدٌ
-در وصیّت کردن،باید حال وارثان را مراعات کرد،تا به آنان زیان نرسد. غَیْرَ مُضَارٍّ
-اسلام،نه فقط ضرر رسانی در زندگی،بلکه زیان رساندن پس از مرگ را نیز مردود می داند. غَیْرَ مُضَارٍّ
-تقسیم الهی ارث،هم عالمانه است و هم اگر تخلّف کردید،خداوند در قهر خود حلیم است و شتابی ندارد. وَصِیَّهً مِنَ اللّهِ وَ اللّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ
تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
آن(چه گفته شد،)حدود ومقررّات الهی است وهرکس از خدا ورسولش پیروی کند خداوند او را به باغهایی وارد می کند که از زیر درختانش نهرها جاری است،آنان همیشه در آن می مانند،و این است کامیابی و رستگاری بزرگ.
پیام ها:
-احکام ارث، از حدود الهی است،پس نباید از مرز آن گذشت. تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ -اطاعت از رسول خدا به منزله ی اطاعت از خداست. وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ
-سعادت و رستگاری،در گرو حرکت در مسیر الهی است،نه کام گیری بیشتر از ارث. ذلِکَ الْفَوْزُ
وَ مَنْ یَعْصِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ ناراً خالِداً فِیها وَ لَهُ عَذابٌ مُهِینٌ
و هرکس خدا ورسولش را نافرمانی کند واز حدود الهی تجاوز نماید،خدا او را وارد آتشی می کند که همیشه در آن می ماند وبرای او عذابی خوارکننده است.
پیام ها:
-آنان که به وصیّت نامه عمل نمی کنند،یا بدهی متوفّی را نمی پردازند،یا با انکار حقّ یا ندادن سهم بعضی وارثان،سعی در تصاحب اموال می کنند،برای همیشه در عذاب و قهر الهی اند. تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ ... یَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ
-ملاک سعادت وشقاوت،اطاعت یا نافرمانی نسبت به خدا و رسول اوست،نه چیز دیگر. مَنْ یُطِعِ اللّهَ ... وَ مَنْ یَعْصِ اللّهَ
-نافرمانی رسول خدا،نافرمانی خداست. یَعْصِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ
-نافرمانی مستمرّ،سبب خلود است. مَنْ یَعْصِ اللّهَ ... یُدْخِلْهُ ناراً خالِداً فِیها یَعْصِ فعل مضارع و نشان استمرار است.
-متجاوزان به حقوق دیگران،در ردیف کفّار بوده و گرفتار عذاب جاویدان می شوند. خالِداً فِیها
-قهر خداوند،هم عذاب جسمی دارد،هم خواری روحی. عَذابٌ مُهِینٌ
وَ اللاّتِی یَأْتِینَ الْفاحِشَهَ مِنْ نِسائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَهً مِنْکُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتّی یَتَوَفّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِیلاً
واز زنان شما کسانی که مرتکب زنا شوند،پس چهار نفر از میان شما (مردان مسلمان)را بر آنان شاهد بگیرید،پس اگر شهادت دادند،آن زنان را در خانه ها(ی خودشان)نگاه دارید،تا مرگشان فرا رسد،یا آنکه خداوند،راهی برای آنان قرار دهد(و قانون جدیدی بیاورد).
نکته ها:
* امام صادق علیه السلام فرمود:مراد از راه دیگر که خداوند قرار می دهد،حدود الهی و سنگسار و شلاّق است.
* بعضی آیه را شامل مساحقه و همجنس بازی زنان نیز دانسته و از مجمع البیان روایتی را از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده اند که مؤیّد آن است.
* در روایتی می خوانیم که مسئله ی حبس در خانه نسبت به زن زناکار،در جاهلیّت نیز بوده و اسلام در آغاز آن را پذیرفته است،ولی بعد از تقویت اسلام مسئله از حبس به اجرای حدّ تبدیل شده است.
پیام ها:
-برای حفظ آبرو و شرف دیگران،اسلام برای اثبات زنا،چهار شاهد مقرّر کرده است، و حتّی اگر سه شاهد گواهی دهند،هر سه شلاّق می خورند،ولی برای اثبات قتل، دو شاهد کافی است. أَرْبَعَهً مِنْکُمْ
-شاهد بر زنا،هم باید مرد باشد و هم مسلمان،تا در اثبات جرم،دقّت لازم صورت گیرد. أَرْبَعَهً مِنْکُمْ
-گواهی بر زنا واجب نیست. فَإِنْ شَهِدُوا -در قضاوت به علم خود اکتفا نکنیم، گواهی لازم است. فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ -کیفر زن زناکار،حبس در خانه است،نه زندان های عمومی،که ممکن است فساد بیشتر بیاموزد. فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ
-حبس زن در خانه،برای آنست که افراد جامعه را فاسد نکند و از ازدواج محروم بماند و میدانی برای لذّت پیدا نکند. فَأَمْسِکُوهُنَّ
-برای سالم سازی و پاکسازی جامعه،حبس مجرم لازم است. فَأَمْسِکُوهُنَّ
-حبس ابد،کیفر زنان شوهرداری بوده است که مرتکب زنا شده اند. حَتّی یَتَوَفّاهُنَّ الْمَوْتُ البتّه این حکم موقّت بوده تا به تازیانه و سنگسار کیفر شود.
أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِیلاً
وَ الَّذانِ یَأْتِیانِها مِنْکُمْ فَآذُوهُما فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما إِنَّ اللّهَ کانَ تَوّاباً رَحِیماً
و آن دو نفری از شما که سراغ فحشا و زنا روند(زن یا مرد زناکار و بدون همسر) هر دو را آزار دهید(و بر آنان حدّ جاری کنید).پس اگر توبه کرده و خود را اصلاح کردند،از آنان درگذرید(زیرا)خداوند توبه پذیرِ مهربان است.
نکته ها:
* در تفاسیر برای این آیه،معانی گوناگونی گفته شده است،ولی معنای فوق،از تفسیر نمونه گرفته شده است.البتّه معنای دیگری نیز به ذهن می رسد و آن اینکه:
هرگاه دو مرد تصمیم به انجام فاحشه(لواط)بگیرند،ولی فقط کارهای مقدّماتی را انجام دهند، به نحوی که اطمینان به انجام آن در آینده است،شما از باب نهی از منکر،آن دو را تنبیه و تعزیر وتهدید کنید.اگر شرمنده شدند و دست کشیدند و گذشته را جبران کردند،شما هم از آنان بگذرید،که خدا توبه پذیر و رحیم است.
طبق این معنی کلمه ی اللّذان به معنای دو مرد آمده،نه یک مرد ویک زن که از باب تغلیب باشد،و فَآذُوهُما به معنای آزار و تنبیه است،نه اجرای حدّ.توبه و اصلاح هم به معنایِ صرف نظر واقعی است،نه اینکه قبل از صدور حکم قاضی توبه کنند. یَأْتِیانِها را هم می توان به معنای انجام مقدّمات قریب الوقوع فحشا گرفت و این در عرف رایج است که کاری را به کسی نسبت دهند که در آستانه ی انجام آن است.مثل اینکه به شخصی که افراد را به مهمانی دعوت کرده و مشغول تهیه مقدّمات است،می گویند فلانی مهمانی می کند،یا مهمان دارد.(واللّه العالم)
* توبه ی زناکار و صرف نظر نمودن از اجرای حد درباره او،تا وقتی است که کار به دادگاه و اقامه ی شهود و صدور حکم نرسیده باشد،وگرنه پس از صدور حکم،توبه مانع اجرای آن نمی شود.
إِنَّمَا التَّوْبَهُ عَلَی اللّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَهٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللّهُ عَلِیماً حَکِیماً
بی گمان(پذیرش)توبه بر خدا،برای کسانی است که از روی جهالت کار بد می کنند،سپس زود توبه می کنند.پس خداوند توبه ی آنان را می پذیرد و خداوند،دانا و حکیم است.
نکته ها:
* این آیه به گوشه ای از شرایط قبولی توبه اشاره می کند.از جمله آنکه:
الف:گناه،از روی نادانی وبی توجّهی به عواقب گناه باشد،نه از روی کفر و عناد.
ب:گنهکار باید زود توبه کند،پیش از آنکه گناه او را احاطه کند،یا خصلت او شود،یا قهر و عذاب الهی فرا رسد.
* امام صادق علیه السلام فرمود:هر گناهی که انسان مرتکب شود گرچه آگاهانه باشد در حقیقت جاهل است،زیرا خود را در خطر قهر الهی قرار داده است.
پیام ها:
-پذیرفتن توبه ی واقعی،از حقوقی است که خداوند برای مردم،بر عهده ی خودش قرار داده است. التَّوْبَهُ عَلَی اللّهِ
-علمی که در برابر هوس ها وغرائز پایدار نباشد،جهل است. یَعْمَلُونَ ... بِجَهالَهٍ
-تا گناه زیاد نشده،توبه آسان است.در این آیه می خوانیم: یَعْمَلُونَ السُّوءَ که مراد انجام یک گناه است،ولی در آیه ی بعد می خوانیم: یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ ، مراد گناهان زیاد می باشد که توبه کردن از آن مشکل است.
-خدا،گناهکاران را به توبه فوری تشویق می کند. یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ
-سرعت در توبه،کلید قبولی آن است. یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ
-توبه باید واقعی باشد،اگر تظاهر به توبه کنیم خدا حقیقت را می داند. کانَ اللّهُ عَلِیماً
-پذیرش عذر گناهکاران بی عناد،حکیمانه است. عَلِیماً حَکِیماً
وَ لَیْسَتِ التَّوْبَهُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتّی إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَ لاَ الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفّارٌ أُولئِکَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِیماً
و پذیرش توبه،برای کسانی که کارهای زشت می کنند تا وقتی که مرگ یکی از آنان فرا رسد، آنگاه می گوید:همانا الآن توبه کردم،نیست.و نیز برای آنان که کافر بمیرند،بلکه برای آنان عذاب دردناک مهیّا کرده ایم.
پیام ها:
-توبه در حال اختیار و آزادی ارزش دارد،نه در حال اضطرار یا مواجهه با خطر. إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ
-اصرار بر گناه،توفیق توبه را از انسان می گیرد.کلمه ی یَعْمَلُونَ نشانه استمرار و کلمه ی سیئات به معنای تعدّد و تکرار گناه است.
-توبه را نباید به تأخیر انداخت.چون زمان مرگ معلوم نیست و توبه هنگام معاینه ی مرگ،پذیرفته نمی شود. إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ ...
-هنگام خطر ومرگ،فطرت خداشناسی انسان آشکار می شود. إِنِّی تُبْتُ الْآنَ
-کافر مردن و بد عاقبتی،همه ی اعمال نیک و از جمله توبه را تباه و حبط می کند. یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفّارٌ
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَیْتُمُوهُنَّ إِلاّ أَنْ یَأْتِینَ بِفاحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللّهُ فِیهِ خَیْراً کَثِیراً
ای کسانی که ایمان آورده اید! برای شما حلال نیست که زنان را به اکراه به ارث برید و بر آنان سخت نگیرید تا بعضی از آنچه را به آنان بخشیده اید،خود ببرید، مگر آنکه مرتکب فحشاء آشکار شوند و با آنان به نیکویی رفتار کنید و اگر از همسرانتان خوشتان نیامد چه بسا شما چیزی را خوش نداشته باشید،ولی خداوند،خیر فراوان در آن قرار داده باشد.
نکته ها:
* بر خلاف سنّت جاهلیّت،که گاهی زن نیز به ارث برده می شد،ممکن است آیه اشاره به این باشد که تنها اموال قابل ارث است و همسرِ متوفّی،ارثِ کسی نیست.او خودش می تواند بعد از فوت شوهرش،همسر دیگری انتخاب کند.
پیام ها:
-اسلام،مدافع حقوق زن است. لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً
-بازپس گرفتن مهریه با زور و اجبار،حرام است. لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَیْتُمُوهُنَّ
-تنها در صورتی که زن در معرض بی عفّتی باشد،مرد حقّ سخت گیری دارد.
لا تَعْضُلُوهُنَّ ... إِلاّ أَنْ یَأْتِینَ بِفاحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ
-با زنان باید خوش رفتاری کرد. عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ
-مرد،سنگ زیرین آسیای زندگی است و باید با خوشرفتاری،بر سختی ها شکیبا باشد.(خطاب آیه به مرد است.) لا تَعْضُلُوهُنَّ ... عاشِرُوهُنَّ
-بسیاری از خیرات،در لابلای ناگواری های زندگی است. یَجْعَلَ اللّهُ فِیهِ خَیْراً ...
-حلّ مشکلات خانواده و داشتن حلم و حوصله،برای سعادت فرزندان،بهتر از جدایی و طلاق است. فِیهِ خَیْراً کَثِیراً
-همیشه خیر و شرّ ما همراه با تمایلات ما نیست،چه بسا چیزی را ناخوشایند داریم،ولی خداوند خیر زیاد در آن قرار داده باشد.زیرا انسان به همه ی مصالح خویش آگاه نیست. فَعَسی أَنْ تَکْرَهُوا ... فِیهِ خَیْراً کَثِیراً
وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَکانَ زَوْجٍ وَ آتَیْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً
و اگر خواستید همسری بجای همسری انتخاب کنید ومال فراوانی به آنان داده باشید،از او چیزی مگیرید.آیا می خواهید با بهتان و گناه آشکار،آن را بازپس گیرید؟!
نکته ها:
* قنطار به معنای مال زیاد که مانند پل و قنطره وسیله ی بهره برداری است.
* در دوران جاهلیّت،بعضی همین که می خواستند همسر دیگری بگیرند،به همسر اوّل تهمت می زدند تا او در فشار قرار گیرد و مهریه خود را ببخشد آنگاه شوهر او را طلاق می داد، سپس از همان مهرِ برگردانده شده،همسر دیگری می گرفت.آیه،این سنّت جاهلی را نکوهش می کند.
پیام ها:
-ازدواج مجدّد از نظر اسلام مجاز است. اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَکانَ زَوْجٍ
-طلاق،به دست مرد است. أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ
-مهریه زیاد،اشکالی ندارد،گرچه سفارش به مهریه کم شده است. آتَیْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً
-مالکیّت انسان در چهارچوب قوانین الهی،محدودیّت ندارد. قِنْطاراً
-اسلام،حامی حقوق زن است و ازدواج دوّم را به قیمت ضایع کردن حقّ همسر اوّل
سلام
در قسمت ارث بردن زن درسته شاید در دوران جاهلیت بر زن سخت می گرفتند هر چند بر این هم باید شک کرد چون چون قبل از اسلام خدیجه یک زن ثروتمند و تاجری بوده که کاملا اختیارات اموال خود را بر عهده داشته ... در فلسفه اینکه چرا زن نصف مرد ارث می برد یه حدیث از علی (ع) امده که چون ز ...
اگه اسلام اینه واقعا من دیگه مسلمون نیستم،اما حقیقت اینه که این تفسیر شما از دین مبین اسلامه اما من عقل دارم وعقلم میگه وقتی کلیت یه دینی خوبه پس نمیشه بخاطر چند مورد اونو نادیده گرفت،مثل آیه 24 که عملاً داره تبلیغ فحشا میکنه!آخه کدوم عقل سالمی میتونه باور کنه که خدای عادل چنین ح ...
سلام در تعریف جهالت گفنه شده کاریو از روی نااگاهی انجام دادن!!مگه کسی هست که از روی اگاهی کار بدی انجام بده؟!!!