انیمیشن اوریون و تاریکی درباره ترس های پسری به نام اوریون است.
دوشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۳
نازنین نعمتی
انیمیشن اوریون و تاریکی ساخته شرکت نیتفلیکس در سال 2023 با کارگردانی شان چارماتز تهیه شده است .
داستان پسر یازده ساله به نام اوریون( با صداپیشگی : جکوب تریمبلی) شروع میشود که از اضطراب شدیدی برخوردار است. او ترسهای مختلفی دارد از قبیل امواج موبایل، کشیده شدن سیفون دستشویی، صحبت با دختری که دوستش دارد، حشرات، سگها ، اقیانوس و... . او صادقانه احساسات و ترسهایش را با دیگران به اشتراک میگذارد.
بزرگترین ترس اوریون ترس از تاریکی است. در یک صحنه به صورت ناگهانی، همه چراغها خاموش شده و موجودی ترسناک در تاریکی اتاق اوریون ظاهر میشود. این صحنه هیجانانگیز و ترسناکی بود که نشان از ترس اوریون از تاریکی و مواجهه با آن داشت. اوریون در این موقعیت با ترس شدید خود از تاریکی مواجه شد و باید بتواند بر آن غلبه کند.
شخصیت تاریکی (با صداپیشگی : پال والتر هاوزر) شخصیتی غمانگیز و ناامیدی دارد زیرا هیچ کس او را دوست ندارد و اوریون و تمام تماشاچیان برای اولین بار تاریکی را به نحوی دیگر میبینند. اوریون با چیزی که زمانی از آن میترسید، همدردی میکند و صادقانه یک دیدگاه جدید و متفاوت را نشان میدهد.
تاریکی معتقد است اگر بتواند او را وادار کند که اوریون از او نترسد، پس به خودش ثابت کرده است که موجودی دوستداشتنی است. بنابراین، پس از مدتی متقاعد کردن اوریون، آنها به سفر میروند و سپس فیلم با صحبت کردن با یک دختر کوچک متوقف میشود. حضور دختر اوریون ، هیپاتیا ( با صدا پیشگی : میا آکمی براون) به طرزی زیباست و تقریباً صدایی است برای مخاطبان که افکار، نگرانیها و سوالات خود را در مورد داستان بیان میکند.
جادوی تاریکی مانند یک پرده گرده افشانی است که در زمان دقیق شروع میشود و با خود، تاریکی شب را می آورد . پس از اتمام شب، اوریون و تاریکی به یک استراحتگاه میروند که موجودات تاریکی به نامهای خواب( با صداپیشگی : ناتاشا دمتریو) , سکوت, بیخوابی( با صداپیشگی : نات فکسون), صداهای غیر قابل توضیح (با صداپیشگی : گولدا روشوول) و رویاهای شیرین(با صداپیشگی : آنجلا بسیت) در آن حضور دارند. در ادامه فیلم، نحوه عملکرد این موجودات و نقش آنها به طریقی جالب و خندهدار نمایش داده میشود. به عنوان مثال، خواب به طرز وحشتناکی افراد را به اجبار به خواب میفرستد که اوریون را عصبانی میکند.
قهرمان کوچک ما، هر موجود تاریکی را از انجام کارشان باز میدارد. در ادامه فیلم، مشاهده میشود که اوریون دیگر از تاریکی نمیترسد که این به نوعی نشان از پیشرفت او دارد.
در طول 40 دقیقه، ما با اوریون همدردی کرده و ارتباط برقرار کردهایم، اما صحنه گفت و گوی دختر اوریون و اوریون بزرگسال مشخص می کند که هیچکدام از این ماجراجوییها واقعیت ندارند و تنها یک قصه شب است.
در ادامه اوریون، زیباییهای شب را مشاهده میکند و به موجودات تاریکی کمک میکند که در نهایت به دوست داشتن یکدیگر میانجامد. برای درک بهتر این صحنه، دختر و پدرش برای پیادهروی شبانه میروند که مشخص میشود اوریون بزرگسال هنوز از تاریکی میترسد و ترسش بر طرف نشده است و دلیل دیگری برای تخیلی بودن کل سفر او با تاریکی است.
اوریون کودک به شخصیتهای تاریکی دلایلی میگوید که روز بهتر از شب است، که همین متقاعدسازی باعث شکسته شدن تعهد شخصیتهای تاریکی به تاریکی و شب میشود.
شخصیتهای تاریکی به گروه روز میپیوندند و در همین هنگام، تاریکی در کوههای لاک پشت مانندی نابود میشود (برخورد شخصیت روز به تاریکی و نابودی تاریکی)، که نشان میدهد دنیا از شر تاریکی خلاص شده است.
در ادامه داستان، مردم جهان را میبینیم که برایشان تاریکی و شب اهمیتی دارد، و اینجا میتوانست پایان داستان باشد. اما دختر اوریون تصمیم میگیرد وارد داستان تخیلی پدر شود و به اوریون کودک میپیوندد.
هدف دختر اوریون بازگرداندن تاریکی است و صحنه پیچیده داستان شروع میشود. برای بازگرداندن تاریکی، دختر اوریون اوریون کودک را خوابانده و با کمک شخصیتهای تاریکی کاری میکند که او تاریکی را به یاد بیاورد تا دوباره تاریکی را برگرداند و بالاخره با ترسش رو به رو میشود. این صحنه خیلی انگیزشی است و پیامهای خوبی برای رویارویی با ترسها به مخاطب میدهد، اگرچه میتوانستند صحنه را به شیوه دیگری درست کنند ولی همان پیام را بدهند.
پس از بازگرداندن تاریکی و غلبه اوریون به تاریکی، مشکل دیگری به وجود میآید و آن بازگرداندن دختر اوریون به خانهاش است که در آینده اتفاق میافتد و همین قدرت فیلم را از بین میبرد.
در نهایت، یک پسر با تکنولوژی پیشرفته که قدرتش واضح نیست از پنجره اتاق اوریون داخل میشود و پس از تیراندازی به چند بیگانه، دختر اوریون را به آینده میبرد.
در پایان فیلم، اوریون در کنار دختر مورد علاقهاش در اردو نشسته است، که در ادامه نشان میدهد اوریون کهنسال با این دختر ازدواج کرده است و در کنار هم پیر میشوند.
موضوع داستان عالی است، اما اگر آشفتگیهای قسمتهای مختلف و کاملا غیر واقعی نبود، خیلی بهتر میشد. این فیلم دارای پتانسیل زیادی بود، اما در برخی از قسمتها به سادگی از مسیر منحرف شد.
در کل، داستان به زیبایی نشان میدهد که گاهی برای غلبه بر ترسها و اضطرابها، لازم است رویاها را دنبال کرده و به مخاطبان امید و انگیزه می دهد که میتوانند با غلبه بر ترسهایشان به موفقیت و شادی دست پیدا کنند.