- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نگاهی به فیلم Little Miss Sunshine بازنده هایی دوست داشتنی!
نگاهی به فیلم Little Miss Sunshine بازنده هایی دوست داشتنی!
چهارشنبه 17 اردیبهشت 1399
نقد از نرگس خرقانی آسمونی" href="https://asemooni.com/" target="_blank" rel="noopener">پست اختصاصی آسمونی
فیلم میس سان شاین کوچولو محصول سال 2006 در آمریکاست. فیلم مستقلی به کارگردانی" والری فاریس" و "جاناتان دیتون "زوج کارگردان آمریکایی، که این فیلم در واقع نخستین تجربه کارگردانی آنها به شمار می رود. با وجود اینکه سال ها از ساخت این فیلم می گذرد اما هنوز هم میس سان شاین کوچولو فیلم مهم و قابل تاملی در سینمای هالیوود است. فیلمی به شدت مستقل و با بودجه ای اندک که تنها با هشت میلیون دلار ساخته شده است و چندان در در قید و بندقواعد سینمای پر زرق و برق و پرخرج هالیوود نیست و به همین دلیل در سال 2006 یکی از فیلم های موفق در جشنواره ساندنس در آمریکا بود. جشنواره ای که مختص فیلم های مستقل و با بودجه های اندک راه اندازی شده است. نکته جالب توجه این است که این فیلم مستقل با بودجه 8 میلیون دلاری خود در اکران هم بسیار موفق بود و توانست کمی بیش از صد میلیون دلار در گیشه فروش داشته باشد.
فروشی باورد نکردنی برای فیلمی از سینمای مستقل که همانطور که اشاره شد در قالب فیلم های معمول هالیوود جای نمی گیرد. این فیلم در جوایز اسکار نیز بسیار خوش درخشید و در سال 2007 توانست در چهار رشته کاندیدای اسکار شود. از جمله بهترین فیلم و البته در دو رشته موفق به کسب دریافت جایزه اسکار شد و توانست جایزه بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی را برای "مایکل ارندت "و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای "آلن آرکین "به همراه داشته باشد. شاید مهمترین علت موفقیت این فیلم مربوط به داستان فیلم باشد. داستان فیلم به طبقه نسبتا پایین جامعه آمریکا می پردازد. طبقه ای که به دنبال رویای آمریکایی هستند و با خود خیالپردازی های زیادی دارند اما در واقع همه بازنده به شمار می روند. دختر کوچک خانواده در یک مسابقه ملکه زیبایی مخصوص دختران زیر 10 سال در کالیفرنیا انتخاب شده است. در اینجا می توان کالیفرنیا را نمادی از بهشت آرزوهای هر آمریکایی دانست. این در حالی است که این خانواده ساکن شهر "آلباکرک "در "نیومکزیکو "هستند ایالتی که در مقایسه با کالیفرنیا عقب افتاده است و کسی به آن توجه ندارد.
مادر و پدر این دختر خردسال می خواهند در این موفقیت به دخترشان کمک کنند و هر طور هست او را به این مسابقه برسانند، اما مجبورهستند بقیه اعضا را نیز با خود همراه کنند. از پدربزرگ گرفته تا دایی دختر که به تازگی خودکشی کرده و البته پسر خانواده که حدودا 15 ساله است و 9 ماه است روزه سکوت گرفته تا بتواند خلبان شود. همه آنها سوار بر یک ون زرد رنگ قدیمی فولکس واگن راهی کالیفرنیا می شوند چون پول کافی برای خرید بلیت هواپیما ندارند! حتی در راه برای صبحانه که توقف می کنند مادر توصیه می کند که هر کس می تواند تا 4 دلار غذا سفارش دهد! این در حالی است که پدر خانواده مرتبا از راه های موفقیت می گوید و اینکه او هیچگاه بازنده نیست اما کسی که چنین ادعاهایی دارد به شدت مشکلات مالی دارد و به تازگی کار خود را نیز از دست داده است! دایی خانواده که به تازگی خودکشی کرده مرتبا ادعا می کند که مهمترین پژوهشگر آمریکاست و پسر خانواده که می خواهد خلبان شود در راه متوجه می شود که کوررنگی دارد و بنابراین او هیچگاه نمی تواند که پرواز کند! پدربزرگ نیز که نوه اش را برای این مسابقه ملکه زیبایی آموزش داده معتاد به هروئین است.
این توصیفات برای یک خانواده بسیار غم انگیز به نظر می رسد اما زوج کارگردان فیلم با مهارت خاصی از این عناصر فضایی شاد و کمدی ایجاد کرده اند. حتی مسابقه میس سان شاین کوچولو نیز هجویه ای است از آرزوها و هدف های سطحی در جامعه آمریکا که به بهترین شکل ممکن در این فیلم به مسخره گرفته می شود. مسابقه ای که تنها به ظواهر توجه دارد و دختران خردسال را به شکلی مضحک درگیر این ظواهر کرده است. خصوصا در صحنه ای که همه خانواده در همراهی با دختر روی سن می آیند و این شوی مسخره را احمقانه تر جلوه می دهند به خوبی می توان موضع سازندگان فیلم را به این برنامه ها مشاهده کرد. به غیر از داستان ظاهری فیلم ما در واقع شاهد نوعی از نماد گرایی نیز هستیم که بیانگر موفقیت و یا آرزوی موفق بودن در جامعه سرمایه داری آمریکاست، آن هم برای خانواده ای از طبقه پایین که موفق بودن برایشان خلاصه شده است در کارهای پوچ و بیهوده و مسابقه میس سان شاین کوچولو نیز نماد همین پوچ بودن است. بنابراین فیلم میس سان شاین کوچولو هنوز هم فیلمی دیدنی است که می توان از آن لذت برد و لحظات زیادی به حماقت های این بازنده های دوست داشتنی خندید و با داستان هایشان همراه شد.