- آسمونی
- مجله اینترنتی
- مناسبت های روز
- 14 آوریل؛ روز جهانی دلفین
14 آوریل؛ روز جهانی دلفین
بدن دلفینها در طی میلیونها سال به تدریج برای زندگی در آب تطابق یافتهاست. دلفینها و دیگر آببازسانان برای حرکت در آب باله دارند و دمشان همچون ایجادکننده پیشرانش کار میکند.
بدنشان نیز به گونهای است که برای شنای هر چه سریعتر در آب و ماندگاری برای مدت زمان بیشتر در آن با یک بار نفسگیری مناسب است. نیاز به پدیدآوردن سامانههای عصبی پیشرفته برای پژواکیابی در آب باعث شدهاست که دلفینها مغزهای بزرگ و به نسبت پیچیدهتری به دست آورند. چنین چیزی تواناییهای ادراکی بالایی به آنها بخشیده که باعث شدهاست در میان بعضی از آنها، گونهای فرهنگ نمودار باشد.
آنها همانند بسیاری دیگر پستانداران فرزندانشان را زنده به دنیا میآورند و به آنها شیر میدهند. زیستن گروهی در بسیاری از انواع دلفینها به آنها کمک میکند تا خطرات زندگی در طبیعت را برای خود و فرزندانشان کمینه سازند. آنها از تواناییهایی چون تولید سونار و شنوایی بسیار قوی برای یافتن طعمههایشان بهره میگیرند. غذای این جانوران را ماهی و سرپایان تشکیل میدهند. اما نهنگ قاتل تنها دلفینی است که پستانداران دریایی بزرگ را نیز شکار میکند.
اعضای دو گروه عمده دلفینهای اقیانوسی و دلفینهای رودخانهای در همه آبهای آزاد جهان و همچنین در بعضی رودخانههای در امتداد آب شیرین یافت میشوند. به دلیل تواناییهای هوشی بالا، ظاهر دوستانه، و جنب و جوش همیشگیشان، دلفینها از گذشته در طول تاریخ توجه انسانها را به خود جلب کردهاند. آنها نه تنها در فرهنگ و هنر آدمیان حضور پیدا کردهاند، که انسانها از دلفینها برای کاربردهای گوناگونی چون یافتن ماهی، مینیابی، و حتی خوردن گوشتشان بهره گرفتهاند.
آناتومی دلفین
آسمونی: در طی 60 میلیون سال فرگشت، بدن دلفینها برای زندگی و شنا در آب خود را تطابق داده است. بعضی از مهمترین دگرگونیهای صورت گرفته در اندامهای دلفینها برای زندگی در آب عبارتند از توانایی حرکت در آب، شیرجه، تنظیم دمایی، و تنظیم فشار درونی بدن.
بدن دلفینها دوکوار است که به آنها امکان شنا کردن سریع را میدهد. دم-بالهٔ آنها برای پیشرانش به کار میرود و بالههای کناری نیز برای جهتگیری. بالهٔ فوقانی نیز – در میان نژادهایی که دارای آن هستند – باعث تعادل در هنگام شنا میشود. از آنجا که روشهای شنای گوناگونی در میان گونههای دلفین وجود دارد، سرعت شنای هر گونه ممکن است با دیگری فرق داشته باشد.
بیشتر دلفینها با بیشینه سرعتی کمتر از 10 متر بر ثانیه شنا میکنند؛ دلفین خالدار گرمسیری سریعترین دلفین است با 11٫1 متر بر ثانیه سرعت. این سرعت کمتر از سرعت بسیاری دیگر از آببازسانانی چون نهنگها است.
سر بخشی را که وظیفه تولید و دریافت امواج صوتی سونار را دارد در خود جای دادهاست. این امواج برای موقعیتیابی صوتی به کار میروند. مغز دلفینها به نسبت مغز دیگر پستانداران روی خشکی بسیار بزرگتر و دارای ساختاری دگرگون از ساختار مغز بیشتر آنها است. نسبت وزن بخشهای گوناگون مغز در دلفینها با دیگر پستانداران تفاوت بنیادین دارد. برای نمونه، نیمکرههای مغزی 75–68 درصد، مخچه 23–18 درصد، و ساقه مغز منهای مخچه 5–4 درصد وزن مغز را در دلفینها تشکیل میدهد. این مغز فاقد بخش پیشانی است و شکلی دایرهگون دارد.
دلفینها در درون دهان خود تعداد 65–20 جفت دندان تیز مخروطشکل در هر فک دارند. تعداد دندانهای درون فک در بعضی نژادها به 250 عدد میرسد.دلفینها از سوراخ تنفسی در بالای سر خود تنفس میکنند و نای در جلوی مغز قرار دارد. در خون آنها، پروتئین میوگلوبین مسؤول نگه داشتن اکسیژن است؛ پروتئینی که 4 برابر بیشتر از هموگلوبین خون انسان در خود اکسیژن نگه میدارد.
از این رو، آنها میتوانند تا بیشینه 15 دقیقه در زیر آب بی تنفس به سر برند. دلفینهای پوزهبطری به گونه میانگین در دقیقه 2 تا 3 بار نفس میکشند. پژوهشی در سال 2010 میلادی توسط بنیاد ملی پستانداران دریایی ایالات متحده نشان میدهد که دلفینها میتوانند مانند انسانها به گونهای طبیعی از دیابت نوع 2 دچار شوند؛ یافتهای که به درک بهتر از این بیماری و پیدا کردن درمانهای نو هم، برای انسان و هم دلفین، کمک میکند.
برخلاف بیشتر پستانداران، دلفینها مو و غدد زیرپوستی بر پوست خود ندارند؛ به استثنای تعداد کمی مو دور سر پوزهشان که در زمان کوتاهی پیش یا پس از تولد از دست میدهند.تنها مورد استثناء در این قاعده دلفین رودخانهای بوتو است که دارای موهای ریز ماندگار بر روی پوزه خود است. گمان بر این است که این موهای ریز نقش حس لامسه را برای این گونه که دارای بینایی ضعیفی است بازی میکنند.
اندامهای تناسلی دلفینها در بخش زیرین و انتهایی بدنشان قرار دارند. نرها دارای دو شکاف هستند که یکی اندام تناسلی را پنهان میکند و دیگری که پشتتر قرار دارد مقعد را. ماده نیز دارای یک شکاف تناسلی است که واژن و مقعد را در بر میگیرد. در دو سوی این شکاف تناسلی، دو پستان شکاف مانند نیز وجود دارند.
طول بدن اغلب دلفینها زیاد نیست و از 1٫5 تا 4٫5 متر متغیر است. نهنگ قاتل اما در این باره استثناء است و طول آن به 9٫5 متر نیز میرسد. با وجود تفاوت در نژادها، رنگ بدن دلفینها عمدتاً خاکستری سایهای با بخشهای پایینی روشنتر است به همراه خطهایی با نما و رنگهای گوناگون. رنگ بدن با پیدا کردن غذا، محافظت از خود در برابر مهاجمان، و ارتباط فراگونهای مرتبط است. بعضی بررسیها نشان دادهاند که دلفینهای چرخان و پهلوسفید در هاوایی به وسیله الگوهای رنگآمیزی بر بدنشان و از راه جنباندن بدن به هم سیگنالهای ارتباطی میدهند.
حواس و هوش
بیشتر دلفینها توانایی دید بسیار بالایی هم درون آب و هم بیرون آن دارند اما بعضی دلفینها، همانند دلفینهای رودخانهای، بینایی بالایی ندارند. دلفین رودخانهای شبهقاره هند لنز چشمی قدرتمندی ندارد و در عمل تنها توانایی تشخیص نور از تاریکی را دارد. در محیطی که این دلفین زندگی میکند، آب همواره گلآلود است و توانایی بینایی آنچنان کمکی به بقای جانور نمیکند.
آنها میتوانند امواج صوتی با بسامدهایی بیشتر از محدودهٔ شنوایی انسان بالغ را بشنوند. این جانوران به بسامدهای پایین (کمتر از 500 هرتز) حساس نیستند ولی تا 100 کیلوهرتز را به خوبی تشخیص میدهند.آنها توانایی بیشتری از انسان در تشخیص بسامدهای گوناگون و تعیین فاصلههای زمانی دارند. به عنوان چیزی مشترک در میان همهٔ نژادهای دلفین، حس شنوایی در این جانوران برای موقعیتیابی صوتی به کار میرود. آنها تواناییهای شگفتانگیزی در بهرهگیری از صداها به منظور شناخت جهان اطرافشان دارند و تولید صداهای گوناگون بهشان امکاناتی قویتر از بینایی در ساختن ذهنیتی از جهان پیرامونشان دادهاست.
حس لامسه نیز در آنها بسیار پیشرفتهاست و عصبهای اعصاب پوستی به ویژه در نواحی پوزه، بالههای سینهای و بخشهای تناسلی تراکم زیادی دارند. با این حال دلفینها همانند همه دیگر نهنگهای دنداندار به دلیل نداشتن اعصاب بویایی و لوبهای آن، حس بویایی ندارند. حساسترین بخشهای بدن دلفینها در کنار سوراخ تنفسی، چشمها، و پوزهاست. بررسیها بر روی بعضی گونههای دلفین نشان دادهاند که آنها دارای حس چشایی هستند و میتوانند میان مواد شیمیایی گوناگون تمایز قایل شوند.
مغز دلفینها توانایی به یادسپاری کوتاه مدت یا STL و بلند مدت LTM را داراست. اغلب دلفینها نسبت وزن مغز بر وزن بدن به نسبت بالایی دارند. در دلفینهای پوزهبطری، این میزان به 1٫04 درصد میرسد. ضریب مغزی این دلفینها 4٫5 برابر متوسط دیگر پستانداران با وزن همانند است و در میان همه جانوران روی زمین، از جمله نخستیسانان، دومین ضریب مغزی بالا (پس از انسان) است. آنها همچنین توانایی نادر «تشخیص خود در آینه» را دارند؛ توانایی که تنها انسان و کپیهای بزرگ از آن برخوردارند.
با آنکه وزن و حجم مغز دلفین بیشتر از مغز انسان است، تعداد نورونهای آن کمتر از مغز آدمی است. برای نمونه، تعداد تخمینی نورونهای قشر مغز در نهنگهای دندانکلفت 10٫5 میلیارد است حال آنکه در انسان این میزان به 19 میلیارد نورون میرسد. بعضی دانشمندان بر این باورند که از آنجا که نمیتوان معیارهای هوش پذیرفتهشده توسط انسانها را به جانوران گوناگون در محیطهای گوناگون گسترش داد، نمیتوان نتیجه گرفت که دلفینها هوش بسیار بالا یا پایینی دارند.
بررسیها نشان دادهاند که دلفینها میتوانند در ذهن خود برای صداهای گوناگون، تجسمهای گوناگونی پدیدآورند به گونهای که هر صدا در ذهنشان بیانگر و برابر با یک شی باشد. در هنگام بهرهگیری از پژواکیابی، دلفینها اغلب صدای برگشتی از یک جانور یا اشیای اطراف را در ذهن خود تحلیل کرده و هر صدای برگشتی را مترادف با یک شی تعریف میکنند. این «دیدن از راه شنیدن» نشان میدهد که چگونه دلفینهای با توانایی دید بسیار پایین میتوانند در مغز خود جهان را شناسایی کنند.
بحثهای بسیاری دربارهٔ تواناییهای یادگیری و زبانی دلفینها در میان آببازشناسان در جریان است. برای نمونه، پژوهشهای زبانی جانوران یا ALR دربارهٔ اینکه آیا دلفینها میتوانند توسط زبانی واسطه با انسانها رابطه برقرار کنند صورت گرفتهاست. این آزمایشها در مورد دلفینهای پوزهبطری، که مغزی به شدت حجیم نسبت به بدنشان دارند، تفسیرهای گوناگونی دربرداشتهاند و اگرچه این جانوران میتوانستند به دستورهای داده شده توسط انسانها و منتقل شده به آنان از راه زبان واسطه پاسخ مناسب دهند، دانشمندان دربارهٔ توانایی واقعی ارتباط با این جانوران در تردید هستند.