- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نقد فیلم طلا

نقد فیلم طلا
"طلا" با عیار پایین
آسمونی" href="https://asemooni.com/" target="_blank">اختصاصی آسمونی نوشته چکاوک شیرازی
طلا با چهار یا پنج ( شایدم بیشتر) کاراکتر اصلی ساخته شده بود ( به قولی با قهرمان های دسته جمعی) و داستانی داشت با مضمونی نامشخص. عشق، نارو زدن، قضاوت کردن... که به هر کدام ناخنکی زده شده بود.
فیلم شامل خرده پیرنگهای زیادی بود که جور پیرنگ اصلی را می کشیدند و توانسته بودند با به قول آشپزها، دست هم دادن داستانک ها، زمان فیلم را به زمان مناسب یک فیلم سینمایی برسانند.
از دریا شروع می کنیم. دریا( نگار جواهریان) با دوستانشان قصد تاسیس یک اغذیه فروشی دارند و برای افتتاحش دچار مشکلاتی می شوند. پول "امیر "نامزد دریا جور نمی شود او باید بدهی اش را به دوست دیگری بپردازد. دوست دیگری که پول صندوق محل کارش را برداشته تا به امیر قرض بدهد. این میان دوست دیگرتری هم هست که کلا علت وجودی اش مشخص نیست. حالا امیر به جای این که دنبال رفع مشکل خودش باشد، دنبال گرفتاری برادرش رفته و در پی اثبات خیانت زن برادرش است. دریا در این بین حامله می شود که در اساس داستان هیچ تاثیری ندارد. "امیر "دست به دزدی از صرافی پدر دریا می زند و پدر را سکته می دهد. "دریا " امیر را تهدید می کند ، اما در نهایت امیر را فراری میدهد. از سویی دیگر برادر امیر موجودی بی دست و پاست که معلوم نیست به چه امیدی میخواهد از مرز رد شود و دخترش را درمان کند.
آش شله قلم کاری که خواندید " طلا " نام داشت.
فیلم نامه نویسی امری کاملا فنی و مهندسی شده است با ریزه کاری و ظریف کاری های مخصوص به خودش. که باید کاملا فکر شده و با دقت باشد. ممکن است در زندگی عادی ما اتفاقات به همین بی جهتی در زندگیمان بیفتد اما در فیلم همه روابط باید پیرو رابطه ی علت و معلولی باشند تا به فیلم جهت بدهند و سر پیچ های اصلی داستان درست بپیچند. امیدواریم که در فیلم های بعدی ایشان ، دیگر شاهد این پراکندگی نباشیم و نه مانند این فیلم که کار را به نماهایی زودگذر و نامفهوم تقلیل داده که انگار فقط برای پر کردن سانس سینما ساخته شده اند.