- آسمونی
- مجله اینترنتی
- چهره ها
- چهره های سینمایی
- بیوگرافی باد اسپنسر

بیوگرافی باد اسپنسر
باد اسپنسر یکی از هنرپیشه های معروف ایتالیا بود. در ایران او را با نام پاگنده که در اصل نام فیلم های مشهور او است، می شناسند. در ادامه با آسمونی باشید و بیوگرافی او را ببینید.
درباره باد اسپنسر

کارلو پدرسولی (Carlo Pedersoli) با نام هنری باد اسپنسر 31 اکتبر 1929 در ناپل ایتالیا به دنیا آمد. پاگنده بیشتر به خاطر حضور در فیلم های به سبک وسترن اسپاگتی همراه با ترنس هیل شهرت دارد. وی باترنس هیل هجده فیلم سینمائی مشترک کار کرده است.
باد اسپنسر از قهرمانان ورزشی در رشته های شنا و واترپولو بود و توانست به المپیکهای ملبورن و هلسینکی راه یابد. اما هیچ وقت توسط یک اسپانسر حمایت نشد. وی در سن 38 سالگی به دنیای بازیگر روی آورد و توانست به موفقیت های بین المللی دست پیدا کند. او همچنین علاقهمند به حوزه نویسندگی است و در طول این چند سال که دیگر فیلم بازی نمیکند به این حرفه روی آورده و کتابی را نیز در ارتباط با زندگی خود نوشته است.
به گفته دویچه وله این هنرمند قوی هیکل ایتالیایی دکترای حقوق داشت.
کارلو فرزند کارخانه داری بود به نام «آلساندرو پدرسولی». او در سال 1936 وارد دبستان شد و پس از پایان دبیرستان در سال 1946 با بهترین معدل، به تحصیل در رشته شیمی در دانشگاه رم پرداخت. خانواده او پس از بمباران کارخانه پدرش طی جنگ جهانی دوم به رم که بخاطر وجود واتیکان امنترین شهر کشور محسوب میشد نقل مکان کرد و پس از مدتی تصمیم گرفتند در سال 1947 به برزیل در آمریکای جنوبی مهاجرت کنند. کارلو مجبور به ترک تحصیل شد و در برزیل به کارگری پرداخت. کارلو در سال 1948 به ایتالیا بازگشت و به تحصیل و ورزش شنا پرداخت. او پس از مدتی تغییر رشته داد و طی شش ترم رشته حقوق را در دانشگاه در سال 1957 به پایان رساند ولی هیچگاه در این رشته فعال نبود. کارلو در سال 1960 با ماریا آماتو ازدواج کرد و حاصل ازدواجش با او سه فرزند بود. جوزپه (1961)، کریستین (1962) و دیامانته (1972). باد اسپنسر پس از ظاهر شدن در فیلم لبه تیز شمشیر، تبدیل به یک خلبان ماهر هواپیمای جت و هلیکوپتر شد.
حضور در شنا و واترپلو

اسپنسر در سال های جوانی خود یک شناگر حرفهای بود. باد اسپنسر اولین فرد ایتالیایی بود که توانست در کمتر از یک دقیقه مسیر 100 متر شنای آزاد را بپیماید. او رکورد در 59٫5 ثانیه در شنای آزاد 100 متر را در 19 سپتامبر 1950 به دست آورد. وی بازیهای دریای مدیترانه در سال 1951، برنده مدال نقره شنای 100 متر آزاد شد. باد اسپنسر در بازیهای المپیک سال 1952 در هلسینکی، فنلاند شرکت کرد و در شنای آزاد 100 متر با وزن 58٫8 کیلوگرم در زمان 58٫9 ثانیه به مرحله نیمه نهایی رسید. وی چهار سال بعد، در المپیک تابستانی که در شهر ملبورن کشور استرالیا برگزار شد، در مرحله نیمه نهایی با وزن 58٫5 کیلوگرم، توانست مسیر 100 متر آزاد را در 59 ثانیه پشت سر بگذارد. او به عنوان یک بازیکن حرفهای واترپلو، در مسابقات قهرمانی ایتالیایی در سال 1954، زمانی که وی به عنوان یک بازیکن در تیم اس.اس. لازیو بازی میکرد، جایزه بهترین بازیکن واترپلوی کشور را به دست آورد، اما در سال 1957 از شرکت در بازیهای حرفهای شنا و واترپلو کناره گرفت. در 17 ژانویه سال 2005، جایزه معروف به سلطان معماری شنا یا نشان طلای کایمان، توسط فدراسیون شنای ایتالیا به وی اهدا شد. باد اسپنسر در 24 ژانویه 2007، دیپلم افتخار مربیگری شنا و واترپلوی خود را از دستان پائولو بارلی، رئیس فدراسیون شنای ایتالیایی دریافت کرد.
فعالیت سیاسی
در سال 2005، او وارد دنیای سیاست شد و به عنوان مشاور منطقه ای حزب فورزا ایتالیا در لاتزیو مشغول به کار شد، اما وی در این کار موفق نبود. اسپنسر اعلام کرده است: من در زندگی ام، همه کارهایم را انجام دادهام؛ به جز سه کار، رقص باله، سوارکار و سیاستمداری. با توجه به این که دو شغل اول برای من دست نیافتنی بودند، من خودم را به دنیای سیاست پرتاب کردم. مخالفان اسپنسر همیشه او را به خاطر درگیر شدن در سیاستهای نمایشی مورد انتقاد قرار دادهاند.
فعالیت صنعتی
کارلو پدرسولی چند اختراع به نام خود ثبت کرده. او در سال 1981 یک تفنگ سه لول (تفنگ مختلط) و در سال 1990 یک «قفل در» اختراع و به نام خود در اروپا ثبت کرد. حقوق شخصی این اختراعات و همچنین اختراع «عصای صندلی دار» به خاطر نپرداختن هزینه سالانه به اداره ثبت اختراعات در سالهای گذشته، منتفی محسوب میشوند. ساختن «مسواک برقی خمیردندان سرخود» توسط کارلو پدرسولی اختراع محسوب نمیشود.
بازیگری حرفه ای
اولین حضور حرفهای باد اسپنسر در دنیای سینما، بازی در فیلمی با نام روح شوهر من، برگرفته از یک داستان کمدی ایتالیایی بود که در سال 1949 تولید و در سال 1950 منتشر شد. وی در سال 1951 در فیلمهای گارد پرتورین و کجا میروی به عنوان یک بازیگر حضور داشته است.
محبوبیت در ایران
باد اسپنسر و ترنس هیل جزئی از خاطرات ایرانیان شده اند. خبر مرگ باد اسپنسر که مردم ایران وی را با نام «پاگنده» میشناسند، باز تاب زیادی در فضاهای مجازی ایرانی داشت و مرگ این هنرمند آنها را غمگین کرد.
مرگ

باد اسپنسر 86 ساله بر اثر بیماری ذات الریه در تاریخ 27 ژوئن 2016 در رم درگذشت. به گفته پسر اسپنسر او با گفتن «از شما ممنونم» از دنیا رفت. از او 3 فرزند 5 نوه و 6 نوه بزرگ به یادگار ماند.
واکنش هنرمندان به درگذشت باد اسپنسر
درگذشت این بازیگر با تأثر عمیق و ایجاد موجی وسیع در شبکههای اجتماعی همراه شده است. با درگذشت وی ماتئو رنتسی نخست وزیر ایتالیا توییت کرد: «باد اسپنسر خیلی دوستت داشتیم.» راسل کرو بازیگر هالیوودی هم نوشت: «روحت شاد باد اسپنسر... قلبم با خانوادهات است.» اوسوالدو دی سانتیس رئیس کمپانی فاکس قرن بیستم ایتالیا نیز نوشت: «او بازیگری بود که سینمای ایتالیا باید سپاسگزارش باشد زیرا او فیلمهای ایتالیایی را در سراسر جهان شناساند.»
آثار دوبله شده در ایران
در ایران معمولا ایرج دوستدار به جای او صحبت کرده است.
- پنج مرد جنگی (5 مرد خشن) 1969
- روز پنجم (پنجمین روز صلح) 1970
- آره که میشه رفیق 1972
- مردان مزدور 1976
- به من میگن بولدوزر 1978
- کلانتر و گمشده فضایی 1979
مجموعه پاگنده
- به من میگن پاگنده 1973
- پاگنده به هنگ کنگ میرود 1975
- پاگنده به آفریقا میرود 1978
- پاگنده به مصر میرود 1980
فیلمهایش با ترنس هیل
- این گروه مرگبار 1969
- به من میگن ترینیتی 1970
- هنوز ترینیتی هستم 1971
- تسخیر ناپذیران 1971
- در غیر این صورت عصبانی میشیم 1974
- دو پلیس زبل 1977
- من و اسب آبی 1979
- پرواز به میامی 1983
- مشکل سازان (دردسرسازان) 1994. فقط نام دوبله شده ذکر شده
فیلم شناسی
نام فیلم |
سال انتشار |
نقش ایفا شده توسط باد اسپنسر |
کجا میروی |
1951 |
گارد شاهنشاهی |
اژدر بشر |
1954 |
مارگرینی |
قهرمان زمان ما |
1955 |
فرناندو |
نارگیل مادر |
1957 |
اسکار |
وداع با اسلحه |
1957 |
کارا بینیره |
هانیبال |
1959 |
|
خدا میبخشد ... من نه! |
1967 |
هاچ بسی |
امروز میکشیم، فردا میمیریم! |
1968 |
اوبانیون |
فراتر از قانون |
1968 |
جیمز کوپر |
آس بالا |
1968 |
هاچ بسی |
روز پنجم صلح |
1969 |
سی.پی.ال. جلینک |
ارتش پنج نفره |
1969 |
مسیتو |
بوت هیل |
1969 |
هاچ بسی |
به من میگن ترینیتی |
1970 |
بامبینو |
دزدان دریایی بالاکی |
1971 |
اسکول |
من هنوز ترینیتی هستم |
1971 |
بامبینو |
چهار پرواز در مخملی خاکستری |
1971 |
گادفری |
تورین سیاه |
1972 |
روزاریو رائو |
همه راهها به همینجا ختم میشود بچهها |
1972 |
سالود |
انجام شدنیه رفیق |
1972 |
هیرام کوبورن |
دلیلی برای زندگی، دلیلی برای مرگ |
1972 |
الی سامپسون |
حتی فرشتگان هم لوبیا میخورند |
1973 |
کارلی اسمیت |
پاگنده |
1973 |
بازرس ریزو (پاگنده) |
دو میسیونر |
1974 |
پدر پادری پدرو |
مواظب باش، ما عصبانی هستیم |
1974 |
بن |
پاگنده در هنگ کنگ |
1975 |
بازرس ریزو (پاگنده) |
انفجار جرم است |
1977 |
ویلبور والش |
پاگنده در آفریقا |
1978 |
بازرس ریزو (پاگنده) |
به او میگن بولدوزر |
1978 |
بولدوزر |
فردها و زوجها |
1978 |
چارلی فیرپو |
کلانتر و بچه فضایی |
1979 |
اسکریفو اسکات (کلانتر هال) |
پاگنده در مصر |
1979 |
بازرس ریزو (پاگنده) |
من برای اسب آبی هستم |
1979 |
تام |
همه چیز برای من اتفاق میافتد |
1980 |
اسکریفو اسکات (کلانتر هال) |
بادی به غرب میرود |
1981 |
بادی |
دوست یک گنج است |
1981 |
چارلی او. برین |
گربه و سگ |
1982 |
گروهبان پارکر |
جو موزی |
1982 |
جوی موزی |
بمب افکن |
1982 |
باد گرازیانو |
پرواز به میامی |
1983 |
اوریوردان با نام مستعار داگ میسون |
دو دردسر |
1984 |
گرگ واندر / آنتونیو د لا کوئیمبرا کرونیلاوای آزودو |
پلیسهای فوقالعاده میامی |
1985 |
استیو فارست |
علاءالدین |
1986 |
جنیه |
مرد بزرگ (مجموعه تلویزیونی) |
1989–1988 |
جک سلمنتی |
خیلی بزرگ (مجموعه تلویزیونی) |
1993–1990 |
جک کاستلو |
سخنرانی شیطان |
1991 |
جان بال وبستر |
دردسرسازان |
1994 |
مؤسس |
ما فرشتهایم (مجموعه تلویزیونی) |
1997 |
اورسو |
آتش بازی |
1997 |
خوانندهنابینا |
به حد |
1997 |
الورزا |
فرزندان باد |
2000 |
کوئینتیرو |
3–4 همیشگی |
2002 |
بوپس |
آواز در پشت صفحه نمایش |
2003 |
کاپیتان پیر آدرانو |
پدر روحانی (مجموعه تلویزیونی) |
2005 |
پدر روحانی |
مرگ کسب و کار من است عزیزم |
2009 |
پپه |
جنایات کوکو (مجموعه تلویزیونی) |
2010 |
کارلو بانکی |
مصاحبه با پاگنده دوست داشتنی، باد اسپنسر

عده ای او را با مشت های آهنینش که بر سر دشمنان در فیلمهایی مانند « پاگنده » یا « من ترینیتی هستم » فرود می آمد به یاد می آورند، عده ای هم با چهره خشنش که کمتر نشانی از اعصاب و بردباری در آن مشاهده نمی شد! اما اسپنسر در زمان مصاحبه هیچکدام از این ویژگی ها را به همراه نداشت.
زمانی که از باد اسپنسر درخواست مصاحبه کردم، با برخوردی بسیار مهربانانه از این مصاحبه استقبال کرد و از اینکه در ایران نیز او را به خوبی می شناسند به وجد آمد. اسپنسر قلب مهربانی دارد و بی نهایت خوش برخورد است!
وی پس از گذشت سالها همچنان زندگی مردمی خودش را حفظ کرده و شاید برای همین هم هست که تمام مردم ایتالیا و سراسر جهان به او احترام ویژه ای میگذارند و همواره از او با عنوان یکی از بهترین های تاریخ سینما یاد می کنند.
پیش از انجام این مصاحبه، با پسرِ آقای اسپنسر به منظور هماهنگی ارتباط برقرار کردیم که ایشان هم به مانند پدرشان بسیار با احترام و مهربانی از ما استقبال کردند و به سرعت زمینه انجام این مصاحبه را محیا نمودند.
جوزپه پدرسولی که خودش نویسنده و تهیه کننده تلویزیونی در ایتالیاست، کمک فراوانی برای به سرانجام رساندن این مصاحبه انجام داد که جا دارد در اینجا از زحمات ایشان تشکر کنیم.
ما اغلب تصویری که از باد اسپنسر در ذهن داریم در مقام بازیگر می باشد. اما شاید بسیاری از مردم اطلاع نداشته باشند که باد اسپنسر یک شناگر حرفه ای ، یک بازیکن حرفه ای واترپولو، یک حقوقدان ، یک خلبان و بسیاری از حرفه های دیگر نیز بوده است.
پس از گذشت سالها، اگر باد اسپنسر به گذشته اش بازگردد آیا باز هم تمایل دارد یک بازیگر شود یا راه دیگری را پیش می گیرد؟
من کارهای زیادی در زندگی ام انجام داده ام و به گذشته ورزشی ام نیز افتخار می کنم. من سالها عناوین قهرمانی شنا و واترپولو و همچنین یک مقام کشوری در رشته راگبی در دوران نوجوانی کسب کردم. اما هرگز به من در ازای کسب این مقام ها پولی پرداخت نشد برای همین من فکر نمیکنم واژه " حرفه ای " که در مورد دوران ورزشی من بکار بردی صحیح نباشه.
زمانی که من در بازی های المپیک هلسینکی و ملبورن حضور داشتم، هیچ اسپانسر یا حمایت کننده ای وجود نداشت.به همین خاطر من فکر میکنم که آن ورزش، یک ورزش و رقابت واقعی بود و باید دوباره بگم که من به گذشته ورزشی ام افتخار می کنم.
در ضمن باید بگم که من در دانشگاه در رشته حقوق تحصیل کردم اما بطور رسمی هرگز یک وکیل نشدم.
در مورد بازیگر شدنتان چطور ؟
زمانی که من یک بازیگر شدم تقریبا 38 سال داشتم و هرگز فکر نمیکردم که روزی حرفه بازیگری کاری باشد که بخواهم برای باقی عمرم آن را انجام دهم!
من خیلی خوش شانس بودم که توانستم موفقیت های بین المللی کسب کنم و من این موفقیت را مدیون پروردگارم و همچنین تمامی طرفدارانم هستم که همیشه از من حمایت کردند و در جواب تو باید بگم که بله، اگر من به گذشته برگردم تمام کارهایی که کردم رو دوباره بارها و بارها انجام می دهم و از انجام دادنش پشیمان نمی شوم.
باد اسپنسر در زندگی شخصی اش چالش های مختلفی را پشت سر گذاشته است. او یک شناگر حرفه ای ، یک بازیگر موفق، یک نویسنده موفق و دیگر موفقیت های مختلف را در زندگی اش تجربه کرده. اگر از آقای اسپنسر بپرسم که کلید موفقیتش در تمام این سالها چه بوده ، چه می گوید؟
من واقعا نمی توانم بگویم کلید یا راز موفقیت چی هست. تمام این موفقیت ها برای من غیرمنتظره بود اما باید بگم که من همیشه به چالش های مختلف علاقه مند بودم و هرگز زمانی که مانعی بر سر راهم قرار می گرفت متوقف نمی شدم.

در ورزش، چالش این هست که بر زمان غلبه کنید و آسان ترین راه این هست که ببینید آیا به اندازه کافی برای انجام اینکار خوب هستید یا خیر. شما قهرمانی رو بدست میارید اگر هیچکس از شما سریعتر یا بهتر نباشد اما این شرایط همیشه پایدار نیست و به شدت محدود هست.
دیری نمی گذرد که یکی از راه می رسد و به مراتب قوی تر و سریعتر از شماست و جای شما را می گیرد.
اما در زندگی واقعی چطور می توان این معیارها را اندازه گرفت ؟ شاید کلید موفقیت در زندگی این باشد که آدم باید فقط خودش باشد و قوانین انسانیت را زیر پا نگذارد و همواره خوش رو و خوش اخلاق باشد. این موارد حداقل برای من یکی جواب داد!
ترنس هیل دوست صمیمی شماست که به همراه شما در فیلمهای بسیاری همبازی بوده است. فیلمهایی که شما به همراه ترنس هیل بازی کرده اید معروف به " فیلمهای رفاقتی " ( Buddies Movie ) بود که در گیشه ها به موفقیت زیادی دست پیدا کردند. نظر شما درباره این همکاری چیست؟
ترنس هیل همیشه دوست من بوده و اگرچه ما دیگر اغلب اوقات یکدیگر را نمی بینیم اما همیشه هوای هم رو داریم! او معمولا هر زمان که به منزل ما می آید همسرم اسپاگتی ال پومودرو ( یک نوع پاستای ایتالیایی ) درست می کند چون اون عاشق این غذا و دستپخت همسرم است.

من هنوز هم فیلمهایم رو با احترام نگاه می کنم. مخصوصا یکی رو که با ترنس هیل درست کردم که واقعا از دیدنش لذت می برم. منظورم فیلمی هست که در کلمبیا با هواپیما ساختیم به نام «Piu' forte ragazzi! ». بعد از ساختن این فیلم بود که من یک خلبان حرفه ای هواپیما و بالگرد شدم.
نظر شما درباره مسیری که امروز سینما در حال طی کردن آن هست چیست؟ در واقع سینما نسبت به سالهایی که شما در آن ستاره محسوب می شدید تغییرات فراوانی کرده است.
آیا شما فیلمهایی که با سبک و سیاق امروز ساخته می شوند را می پسندید ؟
من اخیرا دیگر خیلی به سینما نمی روم و متاسفانه بیشتر فیلمهایی که در سینما به نمایش در می آیند فیلمهای پرخرج هالیوودی هستند که همه شان مشابه یکدیگرند. من شخصا فیلمهای تاریخی را دوست دارم؛ آنهایی که باعث شوند من یک فرهنگ یا چیز جدیدی یاد بگیرم و به ذهن بسپارم.
بسیاری از طرفداران شما در ایران اغلب شما را با فیلمهای به اصطلاح ژانر " وسترن اسپاگتی " مثل « آنها من را ترینیتی صدا می کنند » یا « من ترینیتی هستم » به یاد می آورند که یکی از اولین فیلمهایی بود که در این ژانر بصورت کمدی ساخته بود. این فیلمها در گیشه ها موفق بودند اما در آن زمان منتقدان خیلی روی خوشی به آنها نشان ندادند. بعد از گذشت سالها، نظر شما در مورد ساخته شدن وسترن های اسپاگتی بصورت کمدی چی هست؟
دو فیلم « ترینیتی ... » که من با ترنس هیل همبازی بودم در زمان اکران تبدیل به یکی از پرفروش ترین فیلمهای دنیا شد. من فکر میکنم این فیلمها را باید بیشتر " وسترن کمیک " نامید تا " وسترن اسپاگتی " . این ژانری بود که توسط کارگردان اِنزو باربونیکلاچر به کمیک ترنس و من بوجود آمد.
من درک میکنم که منتقدها خیلی با این فیلمها ارتباط برقرار نکردند و ترجیح می دادند به ستایش از فیلمهای جدی این ژانر بپردازند و من هم به نظرشان احترام می گذارم.
اما حالا پس از گذشت سالها از آن دوران، بعضی از این منتقدها در مورد فیلمهای ما تجدید نظر کرده اند و سعی می کنند توضیح دهند که چرا هنوز هم پس از گذشت سالها تماشای فیلمهای ما محبوب هست و حتی سینماروهای جوان هم از آن استقبال می کنند.
جناب اسپنسر، بسیاری از ایرانیان دوست دارند تا نظر شما را درباره دوست صمیمی و قدیمی شما ، ترنس هیل ، بدانند. آیا ترنس هیل در زمانی که با او در 17 فیلم همبازی بودید دوست بهتری بود یا در زندگی واقعی؟
من در 17 فیلم با ترنس همبازی بودم و هرگز کوچکترین مشکلی هنگام همکاری با او در فیلمها نداشتم ترنس به معنای واقعی یک انسان فوق العاده چه در هنگام کار و چه در زندگی شخصی اش است و من بسیار خوش شانس بودم سرنوشت ما را در سال 1967 در کنار یکدیگر قرار داد.
او 10 سال از من کوچکتر است و زمانی که ما با یکدیگر ملاقات کردیم، او به دلیل سابقه ورزشی من احترام زیادی به من می گذاشت. در آن زمان او تجربه بسیار بیشتری از من در بازیگری داشت و من اصلا انتظار اینکه یک بازیگر شوم را نداشتم و البته ما هرگز هم به هم حسودی نکردیم!

هیچکدام از ما زمانی که ستاره شدیم رفتار متفاوتی را پیش نگرفتیم. ما همواره زندگی معمولی داشتیم و هرگز اجازه ندادیم که شهرت روی زندگی شخصی ما تاثیر بگذارد و از ما آدمهای متفاوتی بسازد.
آقای اسپنسر، من خیلی هیجان زده شدم زمانی که متوجه شدم قرار است بعد از مدتها در فیلمی تحت عنوان « کئوما آزاد شده » در کنار جان ساکسون و فرانکو نرو ایفای نقش کنید. می توانید به ما کمی درباره این فیلم بگویید ؟
بله، کارگردان اِنزو کاستلاری از من درخواست کرد تا در این فیلم که پروژه جدید خودش است بازی کنم و من هم خوشحال خواهم بود تا با بتوانم با نرو فرانکو بازی کنم اما خیلی در مورد بازی در این فیلم مطئمن نیستم چراکه من زیادی برای اینکه بر روی اسب سوار شوم و دوئل کنم پیر شده ام!
بیایید کمی به سمت ایران برویم! آیا تابحال به کشور ایران سفری داشته اید ؟
خیر من هرگز به ایران سفری نداشته ام.
آیا در مورد سینمای ایران و سینماگران ایران اطلاعاتی دارید؟
متاسفانه فیلمهای زیادی از ایران در ایتالیا اکران نمی شوند مگر اینکه در جشنواره های سینمایی به نمایش درآیند.من می دانم که موجی جدیدی از فیلمسازان در ایران ظهور کرده اند و امیدوارم که شانس این را داشته باشم که بتوانم با آنها بیشتر آشنا شوم.
آیا می دانستید که در نسخه دوبله بسیاری از آثار شما در زبان فارسی، دوبلور مشهور ایرانی به نام مرحوم « ایرج دوستدار » به جای شما صحبت می کرده که بسیار هم باعث محبوبیت شما در ایران شده؟
من باید تشکر کنم از دوبلورهای فوق العاده ای که بسیار به موفقیت بین المللی من در سرتاسر جهان کمک کردند. من شخصا ایرج دوستدار را نمی شناسم اما از این فرصت استفاده می کنم و احترام و تشکر خودم را تقدیمش می کنم و تشکر میکنم که ایشان را معرفی کردی.
بسیار سپاسگزار هستم از شما جناب باد اسپنسر که زمانتان را برای مصاحبه با ما اختصاص دادید.این مصاحبه را طرفداران ایرانی تان مطالعه خواهند کرد، آیا صحبتی هست که دوست داشته باشید با طرفدارانتان در ایران داشته باشید؟
من می خواهم دوباره از طرفداران ایرانی ام تشکر کنم. موفقیت من مدیون حمایت های شماست و رضایت شما به من کمک می کنه تا احساس کنم جوان هستم و بخواهم کارهای بیشتر و بیشتری انجام دهم. این روزها من کمتر در فیلمی بازی می کنم و بیشتر وقتم را اختصاص داده ام به نوشتن کتاب درباره تجربیاتم در زندگی شخصی.