زمان مطالعه: 4 دقیقه
10 ربیع الاول؛ وفات عباس بن عبدالمطلب - 32 ق

10 ربیع الاول؛ وفات عباس بن عبدالمطلب - 32 ق

آسمونی : هاشم بن عبدمناف، كه بنى هاشمبه وى منسوب مى ‏باشند، روزى به قصد تجارت و بازرگانى از مكه معظمه، عازم...

 هاشم بن عبدمناف، که بنی هاشمبه وی منسوب می ‏باشند، روزی به قصد تجارت و بازرگانی از مکه معظمه، عازم سرزمین شام شد.در میان راه، وارد یثرب گردید و در خانه عمرو بن زید، از طایفه "بنی نجار" و از بزرگان یثرب، فرود آمد و دخترش سلمی را برای خویش خواستگاری کرد.

عمرو بن زید، به خاطر سیادت و بزرگی هاشم، درخواست وی را پذیرفت ولیکن با او شرط نمود که هرگاه خداوند متعال، فرزندی به هاشم و سلمی عنایت نماید، وی را به یثرب آورده و در آن جا بزرگ نماید.
هاشم، شرط عمرو بن زید را پذیرفت و با دخترش سلمی ازدواج کرد.وی در بازگشت از شام، سلمی را به همراه خود به مکه برد و چندی نگذشت که سلمی حامله شد و در رحم خود وجود جنینی را احساس کرد.
هاشم، پیش از وضع حمل سلمی، بار دیگر قصد سفر بازرگانی به شام نمود و در این سفر، سلمی را به همراه خویش به یثرب برد، تا بر اساس پیمانش، کودک او در آن جا متولد شود و خود به سوی شام حرکت کرد ولی هاشم، از این سفر برنگشت و بدون این که توفیق دیدار نوزاد خویش را داشته باشد، در "غزه" (که هم اکنون یکی از شهرهای بزرگ فلسطین است) وفات نمود.
سلمی دختر عمرو بن زید، در خانه پدرش وضع حمل کرد و فرزندی پسر به دنیا آورد و نامش را "عامر" نهاد، ولیکن چون در سر نوزادش موی سفیدی داشت، وی را "شیبه" گفتند.

سلمی، در تربیت وی تلاش فراوانی به عمل آورد و در تیزهوشی و زیرکی وی نقش ارزنده‏ای بر عهده گرفت.از آن سو، مطلب بن عبدمناف که سیادت و ریاست قریشیان مکه را بر عهده داشت و از وجود چنین فرزندی از برادرش هاشم باخبر شد، به سوی یثرب رفت و عامر را با خود به مکه برد و چون در تربیت فرزند برادرش عامر بسیار کوشید و همیشه این دو، با هم بودند، مکیان برادرزاده‏اش عامر را، عبدالمطلب لقب دادند.

پس از وفات مطلب، برادرزاده ‏اش عبدالمطلب به سیادت و سروری قریش نایل آمد و منصب آبرسانی و پذیرایی از حاجیان را بر عهده گرفت.
وی، در آبادی مکه و پذیرایی از زائران خانه خدا و بالا بردن مقام و منزلت قریش، تلاش فراوان نمود.یکی از فعالیت ‏های فراموش نشدنی وی، حفر چاه زمزم بود.
پیش از عبدالمطلب، "طایفه خزاعه" به مکه هجوم آورده و "طایفه جرهم" را شکست دادند و آنان را به کوچ اجباری به سرزمین یمن، وادار کردند.در این واقعه، چاه زمزم، این چشمه جوشان، به دست "عمرو بن حارث جرهمی" به هنگام فرار از مکه به سوی یمن، با خاک انباشته شد و چیزی از آن به جای نماند.
تا این که سال ‏های بعد، عبدالمطلب به رشد و کمال رسید و به یاری فرزندش حارث، اقدام به کندن چاه زمزم نمود و بار دیگر از آن، آب زلالی جاری ساخت و اشیای قیمتی و جواهرات به دست آمده از داخل آن را، صرف تجهیز و تزیین خانه خدا کرد و یا به خانه خدا هدیه نمود.
به هر روی، حفر مجدد چاه زمزم، اعتبار و احترام عبدالمطلب را در نزد قریش و تمامی عرب ‏ها دو چندان کرد.
وی، دارای ده فرزند پسر به نام ‏های:حارث، زبیر، ابوطالب، حمزه، غیداق، ضرار، مقوم، ابولهب، عباس و عبدالله و شش دختر بود.
به هر روی، زمانی حضرت محمد صلی الله علیه و آله از آمنه بنت وهب سلام الله علیها متولد شد، عبدالمطلب زنده بود و به خاطر وفات عبدالله پدر حضرت محمد صلی الله علیه و آله پیش از تولد آن حضرت، وی قیمومیت حضرت محمد صلی الله علیه و آله را بر عهده گرفت.
و تا زمانی که زنده بود، از او به نیکی مراقبت کرده و او را به زیبایی پرورش داد.روایت شده است که عبدالمطلب، نخستین کسی است که به "بداء" قائل شد و در قیامت با حسن پادشاهان و سیمای پیامبران مبعوث خواهد گردید.
عبدالمطلب هرگز قمار نکرد و بت ‏ها را پرستش ننمود و بر دین حنیف ابراهیم علیه السلام پای بند و ملتزم بود و برای درک دین مبین اسلام و پیامبری حضرت محمد صلی الله علیه و آله، چشم انتظاری می‏ کشید.
ولی از عمر با برکت فرزند زاده ‏اش حضرت محمد صلی الله علیه و آله بیش از هشت بهار نگذشته بود، که اجل عبدالمطلب فرارسید و در دهم ربیع الاول سال هشتم عام الفیل(45 سال پیش از هجرت پیامبر) در مکه معظمه بدرود حیات گفت و در همین شهر به خاک سپرده شد.
روایت است، هنگامی که مرگ وی فرا رسید، فرزندش ابوطالب را طلبید و او را درباره حضرت محمد صلی الله علیه و آله سفارش نمود و به وی تأکید کرد، که محمد صلی الله علیه و آله را دوست داشته باشد و با زبان، مال و دست خویش، وی را یاری کند.زیرا به زودی او سید و سرور قوم عرب خواهد شد.آن گاه دست ابوطالب را گرفت و با او در این باب، پیمان گرفت.پس از این فرمود:مرگ بر من آسان شده است.
پس حضرت محمد صلی الله علیه و آله را بر روی سینه خود گذاشت و گریست و به دختران خود دستور داد که برای او بگریند و مرثیه بخوانند، زیرا می ‏خواست مرثیه آنان را پیش از مرگ خود بشنود.دختران وی، هریک در مرثیه او، قصیده‏ای گفتند و گریه و ناله کردند و عبدالمطلب پس از شنیدن آن ها، به آرامی خاموش شد و روح پاکش به اعلا علیین پرواز کرد.
بدین گونه، مهتر و سرور قریش در صد و بیست سالگی و در میان غم و اندوه بازماندگان، به ویژه در اندوه و گریه فرزند زاده خردسالش حضرت محمد صلی الله علیه و آله جان به جان آفرینان تسلیم کرد.

ارزیابی مهاجرت
نظر خود را درباره «10 ربیع الاول؛ وفات عباس بن عبدالمطلب - 32 ق» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید
: برای دریافت مشاوره درباره 10 ربیع الاول؛ وفات عباس بن عبدالمطلب - 32 ق فرم زیر را تکمیل کنید

هزینه مشاوره ۳۰ هزار تومان می باشد

پاسخ مشاوره شما ظرف 1 روز کاری در پنل شما درج می شود و پیامک دریافت می کنید


دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.