- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فرهنگ و تاریخ
- شعر و ترانه
- شعری درباره یلدا

شعری درباره یلدا
یلدا
خوشاقامت یلدا و شام تارش
هندوانه با آجیل و انارش
خوشاپدرهاومادردراین شب
اولاد آید و نشیند کنارش
خوشا دلهای مهجور و بیقرار
در وصال آیدو یابد قرارش
صدای شادی برخیزد ز هرسو
غم و اندوه جوید راه فرارش
دیوان حافظ دارد جایگاهی
تفال برغزلهای شاهوا رش
به یمن یلدا یاد از بی پناهی
که امشب درنیاردسرمادمارش
رسیدن بر داد بیمار بی کس
نالد از درد و خیزد هوارش
چویلدا ازنیاکان بوده میراث
ز کردار نیکان باشد عیارش
الهی رسان دور افتادگان را
بر خانه و نزد ایل و تبارش
(حبیب شکوری )
اختصاصی پورتال آسمونی
شعر از: حبیب شکوری