- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نگاهی به فیلم آسمان غرب، یک فیلم تاثیر گذار
نگاهی به فیلم آسمان غرب، یک فیلم تاثیر گذار
چهارشنبه ۲۵ بهمن ١٤٠٢
انسیه نجفی
اثری تآثیرگذار ازلحاظ شکل ومحتوا در رسته سینمای دفاع مقدس است که مقطعی از زندگی شهید خلبان شیرودی را در آن دوران به تصویرکشیده است.
فیلم شروعی مقتدرانه با نمایش کوهها و موزیکی استوار وپرطنبن دارد .
سپس آرامش را با تصاویر زندگی آرام مردم
و در پی آن انفجار؛تصاویر پسر کوچک که همراه پدر در شالیزار برنج نشا می کند؛ سنجاقک روی اب ؛تصاویر پرواز خلبانان و عمليات سنجاقک
چوپان وگوسفندان اول غبار و ودود را می بینند .
تصویر یک گاری پر از کاه و نزدیک شدن هلی کوپتر شیرودی به گاری و کنار رفتن کاه از روی گاری ( به دلیل حرکت شدید هلی کوپتر بالای گاری )ونمایان شدن اسلحه ها و شروع درگيرى ؛زدن گاری ؛ دود سفید به دو د سیاه و اسم فیلم روی سیاهی دود؛ یازده دقیقه اول شروع فیلم و تیتراژ آسمان غرب ؛
اعلام این خبر که از ساعت دوازده وسی دقیقه وضعیت کشور جنگی شده است.
از دیگر نکات بارز در فیلم استفاده ازسکانس پلان؛ دوربین روی دست ؛
گفتگو با همرزمان و نمایش شهدا وزخمی ها واتفاقات اردوگاه در پس زمینه تصاویر و اکت ها؛ استفاده از کرین ودالی در فیلمبرداری .
در صحنه های پر هیجان و شلوغ به روایت ویژگی های مثبت و مردمی بودن شهید شيرودى نیزمی پردازد همانند:
کمک به مردم مثل گرفتن جعبه ازدست یک بانو ودادن به آشپزها ؛ صحبت با پدری که قراره پای پسرش را قطع کنن وسعی در آرام کردنش و این روش در صحنه های سخت ودهشتناک حملات هوایی و جنگ ؛ تلطیف کننده فضای سنگین روایت است.
در نیم ساعت اول فیلم با جمع بندی کوتاهی اززبان شهید می شنویم:
«من کشاورزم و از خاک وزمینم دفاع می کنم»
در مقابل دستور فرمانده کل قوا ( بنی صدر رییس جمهور وقت )برای عقب نشینی ،؛ شیرودی میگه« رییس جمهور من کسیه که برای حفظ خاکش تلاش کنه»
_در صحنه ای تعرض به دختر کورد (ایرانی ) در کرمانشاه نماد تجاوزبه خاک ومعصومیت وطن روایتی درد ناک است که با ضجه های همه آوارگان همراه است ؛ شهید با پوشیدن کت روی لباس نظامی و نزدیک شدن به دختر معصوم _که خود ومادرش فریاد و مویه های درد ناک سر دادند _ وبردن او به بیمارستان ؛ بطور نمادین قلب زخمی مام وطن را به آغوش گرمای وجودش میهمان می کند .
_در پاسخ به فرماندهان که تاکید بر دستور رییس جمهور وقت داشتند می گوید : گویند زمین بدهید زمان بخرید! ما می دونیم سلسله مراتب چیه اما اگر اقدام کنیم تاریخ میگه غیرت داشتن ؛باید برگرديم و بجنگیم .
«با نشان دادن گل سردختر کورد تاکید می کند امروز فهمیدم غيرت چیه !من ازجنگ متنفرم.
_در سخنرانی برای دوستاش «بایست حق مردم را بگیر حق مردم این نیست»
_تلفیق صحنه کودکی اش در شالیزار گیلان و نماهای اگزجره وغیر عادی و دلهره آور مترسک سرجالیز با تصاویر پرواز با هلی کوپتر وعملیات شهید شیرودی ؛از بالا زمین را می بیند و به یاد کودکی و زمین(شالیزار) می افتد.
_تاکید شهید بر اینکه برای دفاع از ناموس وخاک وزمین در صحنه حضور دارد.
_ازنکات مثبت فیلم ؛فیلمبرداری ؛تدوین؛موسیقی و کارگردانی قابل دفاع است .
_بازی میلاد کی مرام و نسیم ادبی شاخص است.
_معرفی خانواده و همرزمان شهید ومعرفی شخصیت واعتقاداتش در جای جای روایت و عمل وعکس العمل ها و ماجراهای اصلی وفرعی کامل کننده داستان است .
وسپس ورود به صحنه رزم:
_کادرها حساب شده وبا رعایت اصولی چون خطوط طلایی و مثل عکس است .
_یک ساعت پس از شروع فیلم همه اتفاقات در اوج قدرت پیش می رود که تیرخوردن یک خلبان و هلی کوپتر دستخوش ماجراهایی غیرمنتظره می گردد.
_ریتم تند وسریع. رعایت تمپو وضرباهنگ در تدوین
٫_دقت در جزییات تصاویر و کادر ها مثل کوهها ؛ نمایش اقتدار و جزییات عملیات مثل چشم و نگاه ودست خلبان
_تعلیق : هواپیما ی عراقی را زدند؛ به شهرک وخانه شیرودی اصابت كرده است ؛ در اوج اقتدار وکارش (تعلیق در درام وروند روایت )؛ صحنه زیبای تماس با خانواده و اینکه درمى بايد همه خوبند ؛
استرس برای مخاطب در همذات پنداری با شهید وهمکارانش پیش برنده قصه و ایجاد تعلیق است.
گفتگو با شهنازهمسرش و حرف زدن با پدر ومى فهمد كه حالشان خوب است .
در گفتگوی تلفنی با شهناز پشت به دوربین وبه سمت تابلو اعلانات برمی گردد و خطاب به همسرش میگه «معلومه که تو مهمی »و صدای بچه ها روی گفتگوی خصوصی شان ؛ صحنه ای دراماتیک وهوشمندانه است.
_ در گفتگوی طنزآلود و دوستانه او وهمرزمانش درباره تمرد از فرمانده کل قوا ( بنی صدررییس جمهور وقت)و دادگاه نظامی سخن می گویند . ارایه مسایل مهم و کلیدی در قالب طنزو آرام فضای متن را تلطیف می کند وبه نوعی تنفس سناریوست.