- آسمونی
- مجله اینترنتی
- تقویم تاریخ
- 7 محرم؛ منع آب از کاروان امام حسین

7 محرم؛ منع آب از کاروان امام حسین
آسمونی : در روز هفتم محرم عبید اللّه بن زیاد ضمن نامه ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد، از امروز بود که آب به روی سپاه امام حسین(ع) بسته شد و آرام آرام زمان به هرچه بیشتر نمایانگر شدن جلوههای ایثارگری در صحرای کربلا نزدیک میشد.
ملاقات امام حسین(ع) با ابن سعد
در شب هفتم امام حسین(ع) با عمر سعد ملعون ملاقات و گفتوگو کردند. "خولی بن یزید" اصبحی چون عداوت شدیدی با امام (ع) داشت ماجرا را به ابن زیاد گزارش داد و نامهای برای عمر سعد نوشت و او را از این ملاقاتها بر حذر داشت و دستور منع آب را صادر کرد.
عمر بن سعد نیز بدون فاصله "عمرو بن حجاج" را با 500 سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین (ع) و یارانش به آب شدند.
بنابراین در این روز آب را بر اهل سپاه سید الشهدا (ع) بستند، چه اینکه نامه ابن زیاد بدین مضمون رسید که:
"نگذارید حتی یک قطره آب هم به آنها برسد"
بدین ترتیب "عمرو بن حجاج زبیدی" با تعداد بسیاری تیرانداز مامور منع آب فرات شدند، که به هیچ وجه آبی به خیمهگاه پسر پیامبر(ص) برده نشود.
در این روز مردی به نام "عبداللّه بن حصین ازدی" ، که از قبیله "بجیله" بود، فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطرهای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!
امام(ع) فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده.
حمید بن مسلم میگوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبداللّه بن حصین آنقدر آب میآشامید تا شکمش بالا میآمد و آن را بالا میآورد و باز فریاد میزد: العطش! باز آب میخورد، ولی سیراب نمیشد. چنین بود تا به هلاکت رسید.