- آسمونی
- مجله اینترنتی
- سبک زندگی
- سالمندان
- نیازهای دوران سالمندی و چگونگی تامین آن
نیازهای دوران سالمندی و چگونگی تامین آن
جدی ترین خطری که فرد سالمند را تهدید می کند در انزوا قرار گرفتن او از سوی اطرافیان است. در این حالت شخص امکان ارتباط صمیمی و نزدیک با دیگران را از دست می دهد. تنهایی موجب می گردد.
پیری کاهش قوای روانی و جسمی است که در اثر گذشت زمان روی می دهد. تعریف پیری در کشورهای مختلف با توجه به شرایط فرهنگی متفاوت است. در ایران سن پیری تعریف نشده است ولی اگر شروع دوره پیری را زمان بازنشستگی کامل از خدمت محسوب کنیم طبق قانون تأمین اجتماعی سن پیری برای مردان 60 سالگی و برای زنان 55 سالگی می باشد و طبق قانون استخدام کشوری سن بازنشستگی برای مردان و زنان 65 سالگی است .
نیازهای سالمندان
امروزه دوران پس از 60 سالگی را که اصطلاحا دوران بازنشستگی نامیده می شود، دورانی نیست که فقط به انتظار مرگ سپری شود. بلکه همانگونه که جامعه شناسان گفته اند این مرحله از عمر، دوران سوم زندگی است. در جامعه ما افراد به طور متوسط تا 80 سالگی امید به زندگی دارند.
در این دوران سالخوردگان را می توان به شرح زیر تقسیم بندی کرد :
1 – امکانات به اندازه کافی دارند و مایلند به استراحت بپردازند .
2 – به علت احتیاج به درآمد ، به کار خود ادامه می دهند یا حداقل اگر کاری باشد ، مایلند ادامه دهند .
3 – امکانات مالی دارند ولی چون نمی خواهند «از کار افتاده» محسوب شوند ، مایلند کار کنند .
4 – از کار افتاده و بیمارها .
نیازهای سالمندان را در گروه های چهارگانه بالا می توان به شرح زیر تقسیم بندی کرد:
1 – احتیاجات عاطفی
2 – احتیاجات معیشتی
3 – احتیاج به تفریح
4 – احتیاج به شرکت در زندگی اجتماعی
5 - امنیت
احتیاجات عاطفی
احتیاجات عاطفی همواره وجود داشته و به همان ترتیبی که سن افراد بالاتر می رود ، نیازها نیز افزایش می یابد. در گذشته توجه فرزندان به پدر و مادرها و اصولا افراد جوان تر نسبت به مسن ترها، بیشتر بود و اخلاق و رسوم حکم می کرد که به سالمندان بیشترین احترام گذاشته شود. اما امروزه که غالب سالمندان به تنهایی در خانه خود به سر می برند، هر قدر هم که وضع زندگی آنها خوب باشد، از توجه عاطفی دیگران و اقدامات جامعه بی نیاز نیستند .
احتیاجات معیشتی
احتیاجات معیشتی شامل خوراک ، پوشاک ، مسکن و بهداشت می شود.
احتیاج به تفریح
سالمندان با توجه به شرایط سنی و عدم اشتغال جدی، احتیاج به وقت گذرانی پر بار و سالم به اقتضای شرایط جسمی خود را دارند.
سالمندان فاقد منابع مجدد دوستی هستند ، زیرا اکثر آنها کار نمی کنند و موقعیت ایجاد روابط دوستانه در فضای کار را ندارند و دوستان هم سن و سالشان را نیز به نوعی از دست داده اند. این مسئله تنهایی آنها را افزایش می دهد.
بهترین تفریحات پیشنهادی برای سالمندان ( با توجه به سواد و روحیات خاص هر فرد ) شامل مطالعه کتاب و روزنامه ، گشت و گذار در فضای سبز، معاشرت و گفتگو با دوستان ، تماشای فیلم ، خرید از بوفه ، نشستن روی نیمکت و تماشای خیابان و عبور و مرور مردم ، و بخصوص تماشای کودکان هنگام بازی و شنیدن موسیقی می باشد. در ضمن ترتیب دادن برنامه های فوق العاده مثل مراسم عبادی ، جشن و کنسرت ، بازی های سبک تأثیر بسیار خوبی در روحیه سالمند دارد و احساس یکنواختی روزها را از بین می برد .
احتیاج به شرکت در زندگی اجتماعی
افسردگی بیشتر در میان سالمندانی وجود دارد که تنها زندگی می کنند و علاوه بر آن دچار ناراحتی های جسمانی نیز هستند. بعضی از آنها بیش از یک بار در ماه تماس دیگری با فرزندان خود ندارند و تمام روابط و گفتگوی آنها در صحبت های چند دقیقه ای برای مثال با پستچی و مغازه دار خلاصه می شود . از این رو ضروری است که محیط مناسب و بهتری برای زندگی آنها مهیا شود تا افسردگی های ناشی از تنهایی کاهش یابد. سالمندانی که علیرغم سن بالا در فعالیت های اجتماعی حضور دارند و از روابط اجتماعی نسبتا خوبی برخوردارند، به بیماری های مختلف به ویژه بیماری های روانی کمتر دچار می شوند .
سالمندان از احساس بطالت و بیکاری و برکنار ماندن از زندگی اجتماعی رنج می برند . برای رفع این احساسات باید برنامه های جمعی برای سالمندان در نظر گرفت ، مثلاً سالمندان با هم به مطالعه روزنامه و مجله بپردازند ، به گردش ها و سفرهای کوتاه دسته جمعی بروند و مورد مشورت قرار گیرند.
مسئله مهم دیگر ، کار است. کار سَبُک بهترین وسیله برای گذراندن عمر در کهنسالی می باشد . کار نه تنها پاسخگویی به یک نیاز واقعی در ارتباط با سالمندان است بلکه با مدیریت صحیح ، نتایج کار سالمندان می تواند پاسخگوی قسمت های زیادی از نیازهای جامعه باشد .
امنیت
سالمند احتیاج به امنیت روحی و جسمی دارد و باید در طراحی فضاهای مرتبط با سالمند این مسئله مورد توجه قرار گیرد. سالمند باید مطمئن گردد که در موقع ضرورت به کمکش خواهند شتافت و یا در موقع بیماری سریع معالجه خواهد شد و در فضایی که پا می گذارد آرامش دارد و مورد آزار قرار نخواهد گرفت .
بیماری های شایع در سالمندان
با گذشت سن و رسیدن به پیری و ضعف های ناشی از آن ، بستر بروز بسیاری بیماری های جسمی و روحی برای سالمندان مهیا می گردد که عبارت اند از :
پوکی استخوان
از جمله بیماری های شایع در سالمندان است و خطر شکستگی ستون فقرات به علت فشار و سایر شکستگی های متعاقب ضربه خوردن را افزایش می دهد. در کهولت، درمان شکستگی و جوش خوردن بین استخوان های شکسته به کندی صورت می گیرد.
تصلب شرائین
با گذشت عمر، رسوب های ناشی از مصرف چربی ، نمک و قند در عروق باعث تصلب شرائین می گردد که در سالمندان بسیار شایع است.
یائسگی
در زنان سالمند مسئله یائسگی بعد از 50 الی 55 سالگی اتفاق می افتد که البته عنوان بیماری را نمی توان به آن اطلاق کرد ولی این پدیده باعث تغییرات هورمونی در زنان سالمند می گردد که خود تبعاتی در چهره آنان خواهد داشت و با نگرانی های روحی همراه می شود.
افسردگی بیشتر در میان سالمندانی وجود دارد که تنها زندگی می کنند و علاوه بر آن دچار ناراحتی های جسمانی نیز هستند. بعضی از آنها بیش از یک بار در ماه تماس دیگری با فرزندان خود ندارند و تمام روابط و گفتگوی آنها در صحبت های چند دقیقه ای برای مثال با پستچی و مغازه دار خلاصه می شود . از این رو ضروری است که محیط مناسب و بهتری برای زندگی آنها مهیا شود تا افسردگی های ناشی از تنهایی کاهش یابد
استعمال دخانیات و مواد مخدر
این موارد در سالمندان بیشتر شیوع دارد. به طور کلی افزایش مصرف مواد مخدر و دخانیات با افزایش سن نسبت مستقیم دارد.
کمبود کلسیم و ویتامین " د " این بیماری ها نزد افراد سالمند بسیار شایع است .
آلزایمر یا اضمحلال مغزی
این بیماری فقط در افراد مسن شایع است. مطالعه ، تحرک بدنی و وضعیت مناسب روحی باعث عدم ابتلا و یا به تأخیر افتادن در ابتلا به این بیماری می گردد.
پارکینسون
این عارضه با لرزش اندام های حرکتی ( دست و پا و گردن ) همراه است و به علت اضمحلال اعصاب مربوطه روی می دهد که علت عمده آن گذشت عمر و کهولت می باشد .
کاهش قدرت بدنی و عمل عضلات
با افزایش سن از تعداد رشته های عضلات ، قدرت و سرعت انقباضی سلول های عضلانی کاسته می شود. نرمی و انعطاف بافت ها نیز کم می شود و نهایتاً قدرت ذخیره بدن کاهش می یابد. فعالیت های جسمی مناسب و آموزش های اصولی می تواند منجر به بهبودی قدرت و سرعت عضلات شوند و بر کارآیی فرد اثرات مثبت به جای گذارند. معهذا به علت پایین بودن توان ذخیره بدن، برنامه های فعال سازی سالمندان باید دقیق و حساب شده باشند.
سوء تغذیه
با افزایش سن ، ترشح معده کمتر می شود و پوشش دستگاه گوارشی تحلیل می رود. با این وجود قدرت جذب مواد غذایی تا حدی کاهش پیدا می کند. یبوست با افزایش سن شیوع بیشتری می یابد. انزوا و افسردگی با کاهش اشتها خطر کمبود مواد غذایی در سالمندان را بیشتر می کند.
افزایش فعالیت های جسمی بخصوص پیاده روی ، علاوه بر کند کردن روند بیماری ها ، در روحیه سالمندان نیز بسیار مؤثر خواهد بود و مصرف مواد غذایی شامل کلسیم و ویتامین ها نیز باعث افزایش سلامتی سالمندان می گردد.
برخی احساسات مشترک سالمندان
1 – احساس غم و اندوه به خاطر عدم توجه فرزندان و اطرافیان که عمری برای رفاه آنان تلاش کرده اند.
2 – احساس تنهایی به علت طرد شدن .
3 – احساس یأس و ناامیدی.
4 – احساس اضطراب و نگرانی.
5 – احساس هرز رفتن و بیهوده بودن .
6 – احساس سر بار بودن.
جدی ترین خطری که فرد سالمند را تهدید می کند در انزوا قرار گرفتن او از سوی اطرافیان است. در این حالت شخص امکان ارتباط صمیمی و نزدیک با دیگران را از دست می دهد. تنهایی موجب می گردد فرد سالمند به تدریج دچار مشکلات روانی شود، لذا درک احساسات و انتظارات سالمندان از اطرافیان و تصحیح ارتباط افراد خانواده با آنها در فرایند بهداشت روانی آنها بسیار مهم است.
سالمندان به اندازه ای که دیگران به آنها به عنوان پیر و از کار افتاده نگاه می کنند خود را ضعیف و نا توان احساس نمی کنند. چنانکه در یک خانواده گرم و مهربان اغلب سالمندان بسیار راحت ، آرام، مقاوم و با نشاط روزگار می گذرانند در نتیجه این افراد حوصله نگهداری نوه ها را با همه شیطنت هایشان دارند .
سالمندان به دلیل بازنشستگی و دوری از فرزندان، نیاز به ارتباط و توجه عاطفی بیشتری را در خود احساس می کنند که این نیاز باید مورد توجه قرار گیرد و ارضا شود.
برنامه ریزی صحیح و استفاده از وجود سالمندان و تجربیات آنها، هم تنهایی آنان را برطرف می کند و احساس هرز و پوچ بودن را در آنها از بین می برد و هم منبعی مفید و ارزشمند از معلومات و تجربیات را در اختیار جوانان نسل بعد قرار می دهد.
زن یا مردی که خود را زمانی صاحب قدرت و نفوذ می دانست به یکباره خود را تنها و بدون قدرت می یابد و این ناراحتی گاهی به حوادثی نامناسب می انجامد و موجب ناراحتی روانی سالمند می گردد.
ویژگی های دوران سالمندی
دوران سالمندی که ما آن را سنین بالای 60 سالگی تعریف می کنیم ، دارای برخی ویژگی های جسمی ، اجتماعی و روانی است:
1 – یکی از این ویژگی ها کاهش نسبی قوای جسمی است به طوری که با بالا رفتن سن ، نیروهای جسمی فرد به نسبت رو به کاهش می گذارد.
2 – ویژگی دیگر «بازنشستگی» و دور شدن از موقعیت های شغلی گذشته است که کاهش مسئولیت های مرتبط با شغل و در نتیجه کاهش ارتباطات اجتماعی فرد را به همراه دارد.
3 – از دیگر ویژگی ها تنهایی یا احساس تنهایی است. به خصوص در مواردی که شخص شاهد از دست دادن یکی از دوستان ، بستگان و هم سن و سالان و افراد هم دوره خویش است ، لذا هر روز بیش از پیش احساس تنهایی به او دست می دهد.
پذیرش شرایط دوره سالمندی در بین افراد مختلف و با فرهنگ های گوناگون متفاوت است ، برخی به مرور از مشارکت در زندگی اجتماعی کناره می گیرند و در مقابل ، جامعه نیز آنها را به کنار می زند به طوری که ممکن است دچار نوعی احساس بیهودگی و افسردگی شوند. برخی با نقش های جدیدی که مطابق با وضعیت آنهاست این دوره را به دوره ای نسبتاً فعال و رضایت بخش بدل می سازند.
برنامه ریزی صحیح و استفاده از وجود سالمندان و تجربیات آنها، هم تنهایی آنان را برطرف می کند و احساس هرز و پوچ بودن را در آنها از بین می برد و هم منبعی مفید و ارزشمند از معلومات و تجربیات را در اختیار جوانان نسل بعد قرار می دهد.
در هر حال علاوه بر خصوصیات فردی ، شرایط اجتماعی و به ویژه شرایط خانوادگی شخص سالمند هم بسیار مهم است. شرایط مناسب خانواده و جامعه می تواند شخص را به سوی پذیرش وضعیت جدید سوق دهد و شرایط نامناسب خانواده و جامعه می تواند او را منزوی و تنها کند.
به علاوه میزان سلامت جسمی شخص سالمند در این مرحله از زندگی ، عاملی مهم در وضعیت زندگی اجتماعی اوست ، چرا که برای هر نوع مشارکت اجتماعی در مورد سالمندان ، ابتدا میزان سلامت آنها مطرح می باشد.
نظریه توارثی
طبق این نظریه مسئله توارث در طول عمر ، عامل مهمی محسوب می شود. یعنی سن مرگ والدین و اجداد، صرفنظر از موارد مرگ در اثر سوانح ، معیاری است برای تعیین طول عمر فرزندان .
نظریه فرسودگی
این نظریه زمان را عامل فرسودگی می داند و معتقد است که قسمت های مختلف بدن به مرور زمان صرفاً فرسوده می شوند.
نظریه مواد زاید
زندگی ، تولید و دفع مواد زاید را از طریق فرایندهای عادی پیش می آورد. بعضی از نظریه پردازان بر این باورند که پیری با کاهش قابلیت دفع همراه است و این نه تنها فعالیت عادی سلولی ، بلکه فرایند تصفیه را نیز مختل می کند.
مسئله سالخوردگی جمعیت عمیقاً در اوضاع اجتماعی و اقتصادی یک منطقه تأثیر می گذارد ، که نمونه بارز آن مسئله بازنشستگی و فراهم ساختن موجبات تأمین اجتماعی و تجهیزات مراکز درمانی است.
پیری جمعیت باعث می گردد تا دو مسئله اساسی یعنی تأمین رفاه اجتماعی و تهیه مسکن برای آنها مورد توجه قرار گیرد.
سیستم بازنشستگی براساس پرداخت میزان معینی پول، مدتهاست که ارزش خود را از دست داده است ، زیرا علاوه بر کاهش ارزش پول و ناچیز بودن حقوق بازنشستگی ، مشکل سالمندان تنها جنبه مادی ندارد؛ چه اینها اگر پول و درآمد کافی هم داشته باشند به جهت اقتضای سن نمی توانند به تنهایی وسایل آرامش خود را فراهم سازند و از این رو بازنشستگی فردی بنا به صورت تهیه و تأمین وسایل آسایش جمعی اشخاص بازنشسته تغییر شکل دهد.
نظریه نقصان دستگاه ایمنی
به مرور زمان، دستگاه ایمنی بدن ، کارآیی خود را از دست می دهد ، نتیجه آن که مکانیسم های دفاعی بدن افراد سالمند کاهش پیدا می کند، زودتر از دیگران تسلیم بیماری می شوند. به علاوه سیستم دفاعی بدن ممکن است نتواند قسمت های سالم ارگانیسم را از مهاجمین خارجی تمیز دهد و علیه قسمت های کماکان سالم وارد عمل شود ، گویی اینها مهاجمین خارجی اند. این نقصان دستگاه ایمنی ، بعضی از امراض مهلک و بعضی از استحاله ها را توجیه می کند.
نظریه پیر شدن سلولی
طبق این نظریه پیر شدن در اثر مرگ رو به افزایش سلول های بدن حادث می شود ؛ البته قابل ذکر است که مرگ سلول ها می تواند دلایل متعددی داشته باشد .
نظریه تغییرات سیستم غدد داخلی
عده ای از محققان دگرگونی های نظام غدد داخلی را یکی از عوامل اصلی پیر شدن می دانند. البته هنوز کاملا مشخص نشده که تغییرات غدد داخلی علت پیر شدن است یا معلول آن.
علل سالمندی
دانشمندان در مورد علل تکامل جسمی بشر با هم توافق ندارند.در گردهمایی جمعیت پیشرفت علوم آمریکا که در سال 1974 برگزار شد چهار نظریه ارائه شد :
1 – اختلال در کنش دستگاه ایمنی
2 – مکانیسم پیر شدن سلولی
3 – اختلال در دستگاه غدد مترشحه داخلی
4 – عوامل توارثی
دو نظریه دیگر نیز وجود دارند که عبارت اند از :
5 – نظریه فرسودگی
6 – نظریه مواد زاید
اکثر دانشمندان معتقدند که پیر شدن با نوع محیطی که ما در آن زندگی می کنیم ( مثلاً هوای آلوده یا تمیز ) و همچنین به طرز زندگی ما ( مثلاً کمیت و کیفیت غذاها ، ورزش کردن و ... ) بستگی دارد.
سن اجتماعی
سن اجتماعی نقش هایی را معین می کند که انسان می تواند ، می خواهد و بایستی در اجتماع بر عهده بگیرد یا آرزوی بر عهده گرفتن آنها را دارد.
سن روانی و عاطفی
می دانیم که تکامل ویژگی هایی دارد. مثلاً یک شخص زمانی از نظر روانی کامل شناخته می شود که بتواند مسئولیت های خود را در جامعه بر عهده بگیرد. انسان در 70 سالگی به مرگ نزدیک می شود، این امر می تواند اثرات روانی داشته باشد .
همچنان که نئوگارتن اشاره می کند: زندگی برحسب مدت زمانی که برای زندگی کردن باقی مانده است سازمان دهی می شود نه برحسب مدت زمانی که از بدو تولد طی شده است.
دگرگونی روانی را می توان به دو گروه تقسیم کرد:
1 – دگرگونی های شناختی ، یعنی دگرگونی هایی که شیوه تفکر، همچنین توانایی ها را تحت تأثیر قرار می دهد.
2 – دگرگونی هایی که عاطفه و شخصیت را شامل می شود.
سن جسمی و زیستی
غیر از سن زمانی، معیار دیگری نیز می تواند به تعریف سالمندی کمک کند؛ این معیار عبارت است از دگرگونی جسمی و زیستی. با وجود موارد استثنایی، پیری جسمی تدریجاً حاصل می شود ، به طوری که تعیین لحظه ای که شخص از نظر جسمی پیر می شود غالباً قراردادی است . اکثر مردم احساس می کنند که نیروی بدنشان بین 30 تا 35 سالگی نقصان می یابد، ولی تا زمانی که فعالیت های روزانه شان تحت تأثیر این نقصان قرار نمی گیرد آنها توجه زیادی به این امر نمی کنند. پیر شدن جسمی تصوری را که ما از خود داریم تغییر می دهد، پیر شدن جسمی به دیگران پیغام می دهد که باید رفتار خود را نسبت به ما عوض کنند.ژان پل سارتر چنین می نویسد : یک پیر هرگز خودش را پیر احساس نمی کند. من از طریق دیگران در می یابم که پیرم ، اما خودم پیری خودم را احساس نمی کنم.
سن زمانی
ساده ترین راه برای تعریف سالمندی عبارت است از شمردن تعداد سال هایی که از بدو تولد طی شده است. به طور کلی65 سالگی را آغاز پیری تعیین می کنند. در مورد بعضی اشخاص، انتقال به تدریج انجام می گیرد، حال آنکه در مورد بعضی دیگر انتقال از دوره ای به دوره دیگر به سرعت و همراه با صدمات روحی به وقوع می پیوندد. در خصوص شخصی که بالاجبار بازنشسته شده است ، شصت و پنجمین سال زندگی ممکن است به معنای ورود ناگهانی به دوره پیری تلقی شود. درسایر موارد پیر شدن با ملایمت پیش می آید ، مثلاً از طریق موهایی که سفید می شوند ، کودکانی که از کانون خانواده جدا می شوند، دوستانی که فوت می شوند و ... در جامعه ما سن 65 یا 70 سالگی آغاز سالمندی را مشخص می کند، زیرا با سن بازنشستگی مطابقت دارد. بنابراین ورود به دوره سالمندی را تا اندازه ای قانون معین می کند . چون سن قراردادی و اجباری بازنشستگی ، که معمولاً 65 سالگی است- گاهی می تواند تا 70 سالگی ادامه یابد. البته بعضی اشخاص لااقل از نظر قانون دیرتر از دیگران پیر می شوند. با توجه به پراکندگی زیاد سنینی که در دوره موسوم به سالمندی است ،می توان افراد سالمند را به دو گروه تقسیم کرد: سالمند جوان و سالمند واقعی .
اثرات فردی کهولت
انزوا، تنهایی، احساس هرز رفتن ، ناامیدی ، ناامنی، اضطراب، احساس سربار بودن ، اثرات ناشی از کهولت بر سالمند است. که در نتیجه استفاده از مسکن ها ، آرامبخش ها و( در کشورهای خارجی مشروبات الکلی) را در این گروه سنی به شدت رواج داده است. بیماری روانی مثل افسردگی از جمله اثرات سوئی است که کهولت برای سالمند به ارمغان می آورد. تنهایی روی تهیه غذا، میزان خوردن غذا و حتی بر متابولیسم و تغییرات بیولوژیکی مؤثر است.
« ویلیام جیمز» می گوید : در حالی که دیگران در کنار سالمند حضور دارند او می تواند تنها باشد. البته کسی که تنها زندگی می کند ، احتمال تنهایی او بیشتر است .
سالمندان فاقد منابع مجدد دوستی هستند، زیرا اکثر آنها کار نمی کنند و موقعیت ایجاد روابط دوستانه در فضای کار را ندارند و دوستان هم سن و سالشان را نیز به نوعی از دست داده اند . این مسئله تنهایی آنها را افزایش می دهد.
اثرات اقتصادی کهولت
از آنجا که بالا رفتن بهداشت و پیشرفت علم پزشکی، موجب افزایش جمعیت سالمندان گشته، لذا ایجاب می کند که دولت ها بخشی از درآمد خود را صرف امور این قشر از جمعیت نمایند، و از این جهت باری بر دوش جامعه است .
اثرات سیاسی کهولت
وقتی که درصد افراد مسن در جامعه افزایش یابد ، به موازات آن علاقه به محافظه کاری بیشتر و نوعی توجه به سنت های اجتماعی پیدا می شود. کشورهایی که دارای چنین وضعی هستند، در عین حال مواجه با تضاد عقیدتی، فرهنگی، ارزشی جوانان با دستگاه های سیاسی مملکت می باشند و چه بسا که یکی از عوامل عمده طغیان نسل جوان در کشورهای صنعتی غرب همین نکته باشد.
اثرات جمعیتی کهولت
در کشورهایی که همگام با کاهش مرگ و میر، موالید نیز کاهش یافته، در دراز مدت با انهدام نسل مواجه خواهند شد ، از طرف دیگر این کشورها در روابط اقتصادی نیاز به نیروی فعال جوان دارند که با وجود جمعیتی سالمند و عدم نیروی فعال جوان، با مشکل کمبود نیروی کار مواجه می گردند، که به ناچار پذیرای مهاجرین سایر کشورها و اعمال سیاست های تشویقی در جهت افزایش موالید می گردند، که معمولاً در زمینه افزایش موالید به سبب اشتغال زنان، ماشینی شدن زندگی و سایر دلایل در رابطه با زندگی جوامع غربی، از جمله راحت طلبی والدین کمتر به موفقیت دست می یابند.