- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- فیلم سینمایی رفیق کوچولو : سال های سیاه استالین از نگاه یک کودک
فیلم سینمایی رفیق کوچولو : سال های سیاه استالین از نگاه یک کودک
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1398
نرگس خرقانی منتقد سینما
فیلم سینمایی رفیق کوچولو از کشور استونی و به کارگردانی مونیکا سیمتس از جمله فیلم هایی است که در سی هفتمین جشنواره فیلم فجر در بخش جشنواره جشنواره ها حضور دارد. فیلمی محصول سال 2018، که پیش از این در چندین جشنواره جهانی بسیار موفق عمل کرده است و جوایز زیادی کسب کرده است.
از جمله؛ برنده جایزه ویژه تماشاگران از جشنواره بینالمللی فیلم بوسان کره جنوبی در سال 2018 و برنده جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم بریتانیا، در لندن در سال 2018 و همچنین برنده جایزه ویژه منتقدان از جشنواره فیلمهای تاریخی واترلو در بلژیک در سال گذشته میلادی. با توجه به سابقه خوب این فیلم در جشنواره های مختلف می توان گفت یکی از نکات مثبت جشنواره بین المللی فیلم فجر، حضور فیلم هایی از کشورهایی است که در سینما چندان شناخته شده نیستند، اما گاهی فیلم های درخشان و قابل تاملی از این کشورها ساخته می شود که این جشنواره فرصتی است برای تماشای این فیلم ها. فیلم رفیق کوچولو نیز یک فیلم قابل تامل تاریخی است که به بیان حقایقی از دورانی بسیار سخت از کشور کوچک استونی می پردازد. کشوری که پس از گذراندن دوره سخت جنگ دوم جهانی به ناگاه اسیر شوروی کمونیستی می شود و تبدیل به یکی از جماهیر شوروی سابق.
داستان فیلم رفیق کوچولو : داستان این فیلم از سال 1950 آغاز می شود، یعنی دورانی که حکومت استالین سعی در تغییر خیلی از چیزها و ارزش ها در جماهیر تحت سلطه خود دارد و همین باعث ایجاد حوادث تلخی در این جماهیر می شود. استونی به عنوان یکی از جماهیر واقع شده در اروپا نیز از این تغییرات در امان نمی ماند. اولین تلاش روس های کمونیست برای نیل به این هدف، از بین بردن گذشته این کشور است. از جمله پرچم، سرود ملی، مشاهیر و قهرمانان ملی و جایگزین کردن ارزش های کمونیستی و زبان روسی به جای زبان استونیایی است. کسانی هم که در مقابل این تغییرات ایستادگی می کنند به عنوان خائن به ارزش های کمونیستی بازداشت و زندانی می شوند. نکته جالب توجه در این فیلم این است که تمامی این وقایع هولناک در این سال های سیاه از تاریخ استونی از دید یک دختر بچه که در سال 1950 تنها 5 سال دارد، روایت می شود. لیلو شخصیت اصلی فیلم به همراه مادر و پدرش که هر دو معلم هستند در روستایی در نزدیکی تالین پایتخت استونی زندگی می کند. آنها زندگی آرامی دارند اما ناگهان مادر لیلو به دلیل آموزش سرودهای استونیایی به شاگردانش بازداشت می شود و به زندانی در تالین منتقل می شود. همین اتفاق زندگی لیلو و پدرش را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. پدر لیلو که در دوران جوانی قهرمان دو و میدانی بوده است. مجبور می شود که تمامی مدال ها و افتخاراتش را پنهان کند، زیرا این افتخارات برای کشور استونی بوده است و در شوروی کمونیستی جرم محسوب می شود! بسیاری از واقعیات هولناکی که از آن دوران روایت می شود، در این دوره بسیار عجیب به نظر می رسد و همین روایت تاریخی فیلم رفیق کوچولو را برای مخاطب امروز جذاب و دیدنی جلوه می دهد.
لیلو در عالم کودکی آرزو دارد که پیشاهنگ کمونیستی شود و یا با گوش کردن به رادیو سعی می کند سرودهای کمونیستی را از حفظ می کند و از اینکه کمونیست ها به او می گویند رفیق کوچولو لذت می برد، اما از آن مرد سیاهپوش که با اتومبیل سیاه رنگ به خانه شان آمد و مادرش را دستگیر کرد به شدت می ترسد و حتی آن مرد سیاهپوش به کابوس های شبانه اش تبدیل می شود. لیلو در عالم کودکی چیزی از صحبت های بزرگترها متوجه نمی شود و تنها منتظر بازگشت مادرش است. او فکر می کند چون پس از رفتن مادر، دیگر پدر خانه را درست تمیز نمی کند و به بهداشت خودش رسیدگی نمی کند مادرش قهر کرده و به خانه بازنمی گردد! اما به مرور متوجه می شود که مادرش ممکن است هیچگاه به خانه بازنگردد، زیرا به اردوگاه های سیبری تبعید شده است! فیلم رفیق کوچولو هر چند که فیلمی تاریخی است، اما می توان از جنبه روانشناختی نیز به این فیلم نگاه کرد. زیرا به خوبی آثار مخرب مسائل سیاسی بر روی یک کودک را به نمایش می گذارد. کودکی که در اتفاق هایی که سرنوشت او را رغم می زنند، هیچ نقشی ندارد و بیشتر یک بیننده است. کودکی که بارها با تمام وجود ترس و وحشت را تجربه می کند اما هیچ کاری از او ساخته نیست و او چاره ای ندارد که از عالم کودکی فاصله بگیرد و زودتر بزرگ شود!
مونیکا سیمتس به عنوان یک کارگردان زن آن هم از کشور کوچکی چون استونی با فیلم رفیق کوچولو توانسته است یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای این کشور را خلق کند و به زعم بسیار از منتقدان و سایت های سینمایی این فیلم یکی از بهترین فیلم های سینمای این کشور است که ساخته یک کارگردان جوان و خوشفکر است که احتمالا در آینده بیش از این از او خواهیم شنید. نرگس خرقانی منتقد سینما