- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فرهنگ و تاریخ
- شعر و ترانه
- شعرهای زیبا، کوتاه و پرمعنی در مورد زندگی
شعرهای زیبا، کوتاه و پرمعنی در مورد زندگی
از چیزهای کوچک و کم اهمیت زندگی ات لذت ببر،
چرا که زندگی از این قطعات کوچک تشکیل می شود
و لذت بردن از این چیزها پلی ست برای عبور از سختی ها …
همیشه سخت ترین نمایش به بهترین بازیگر تعلق دارد
شاکی سختی های دنیا نباش…..
شاید تو بهترین بازیگر خدایی…
نومیدی ترسناک تر از پیری ست
در پیری، جسم ما مچاله می شود
و در نومیدی، روح ما..
******
اگر بخواهید برای خود وصیت نامه بنویسید
متوجه خواهید شد تنها کسی که نمی توانید
سهمی از دارایی تان را برایش در نظر بگیرید خودتان هستید…
پس تا زنده هستید نسبت به خود سخاوت بیشتری داشته باشید...
******
زندگی راستین شما زمانی است که
کاری برای کسی انجام دهید
که توان جبران محبت شما را نداشته باشد !
ﺍﺯ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﮔﺮﯾﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ .
ﺑﺎﯾﺪ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺭﺍ ﭼﻨﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﯽ
ﮐﻪ ﮔﻮﯾﯽ ﻭﺍﭘﺴﯿﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ.
ﭘﺲ ﻭﻗﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺪﻝ، ﮔﻼﯾﻪ ﻭ ﻧﺰﺍﻉ ﺗﻠﻒ ﻧﮑﻦ.
******
زندگی، چشمه جــوشان صفا و پاکـــی است
زندگی، مـــوهبت عرضه شده بر من انسان خاکـــی است
زندگی، راز فـروزندگی خورشید است
زندگی، درک چرا بودن است، گام زدن در ره آسودن است
زندگی، لحظه دیدار گلــی خفته در گهــــواره است
زندگی، دست نوازش به ســر نوزادی است
زندگی، بوسه به لبهای گلی است که به شوقت همه شب بیدارست
روی یک نیمکت چوبی سبز، ثبت در سینه است
زندگی، خانه تکانی است. هر از چندگاهی از غبار اندوه
زندگی، گاه شده است خوش نیاید به مذاق
زندگی، هر چه که هست، طعـــم خوبی دارد، رنگ خوبــــی دارد
******
چشم هایش خود خوشبختی بود!
و من فهمیدم هنوز هم می شود؛ در چشمانِ کسی زندگی کرد
******
حس خوب یعنی
هر بار بیشتر از قبل حس کنی
بودنش بهترین اتفاق زندگیته …!
******
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
******
چرخ گردون چه بخندد چه نخندد تو بخند
مشکلی گر سر راه تو ببندد تو بخند
غصه ها فانی و باقی تو بخند
گر دلت از ستم و غصه برنجد تو بخند
******
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
******
زندگی زیباست، تماشاییست!
چرا زیبا نمی بینیم؟
چرا گاهی به پای این همه خوبی نمی شینیم؟
چرا با هم نمی خندیم؟
مگر دنیا چه کم دارد؟
ببین این آسمان آبی ست
ببین دنیای ما آکنده از پاکی ست
و خوبی تا ابد پاینده می ماند
تو باور کن
همین کافی ست
******
کاش می دیدم چیست
آن چه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
می تابانی
بال مژگان بلندت را
می خوابانی
آه وقتی که تو چشمانت
آن جام لبالب از جان دارو را
سوی این تشنه ی جان سوخته می گردانی
موج موسیقی عشق
از دلم می گذرد
******
همچون باران باشیم
رنج جدا شدن از آسمان را
در سبز کردن زندگی جبران کنیم
******
در کتاب چار فصل زندگی
صفحه ها پشت سرِ هم می روند
هر یک از این صفحه ها، یک لحظه اند
لحظه ها با شادی و غم می روند…
گریه، دل را آبیاری می کند
خنده، یعنی این که دل ها زنده است …
زندگی، ترکیب شادی با غم است
دوست می دارم من این پیوند را
گر چه می گویند: شادی بهتر است
دوست دارم گریه با لبخندرا
******
زندگی را ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ، ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭﺍﺳﺖ
ﻗﺼﻪ ﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎ
ﺑﺮﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﺑﻘﺎﺳﺖ
ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ
ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ می گیرد
ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ؛
ﺟﺎﻥ ﻣﻦ
ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎهی
******
زندگی باور می خواهد آن هم از جنس امید
که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد
یک امید از ته قلبت به تو گوید
که خدا هست هنوز
******
تو مرا می فهمی
من تو را می خواهم
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا میخوانی
من تو را ناب ترین شعر زمان میدانم و
تو هم می دانی تا ابد در دل من می مانی
******
Life is hope
Loosing hope
They’re looser
Wiser ones hope
They’re winner
زندگی امید است
آن هایی که امید خود را از دست می دهند
افراد بازنده هستند
و افراد اندیشمند کسانی هستند که امید دارند
و آن ها همیشه برنده هستند
******
Life is not a bed of roses
Neither full of thorns
It’s beautiful
It’s wonderful
Needed to be careful
زندگی تخت پر از گل رز نیست
و پر از خار نیز نیست
زندگی زیباست
شگفت انگیز است
اگرچه باید احتیاط کرد
******
اگر دانی که دنیا غم نیرزد
بروی دوستان خوشباش و خرم
غنیمت دان اگر دانی که هر روز
ز عمر مانده روزی می شود کم
******
زندگی را ورق بزن
هر فصلش را خوب بخوان
با بهار برقص
با تابستان بچرخ
در پاییزش عاشقانه قدم بزن
با زمستانش بنشین و
چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش
زندگی را باید زندگی کرد، آن طور که دلت می گوید
مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری
******
زندگی مسئلهای برای حلکردن نیست، واقعیتی است که باید آن را تجربه کرد.
******
ای زندگی، تن و توانم همه تو
جانی و دلی، ای دل و جانم همه تو
تو هستی من شدی، از آنی همه من
من نیست شدم در تو، ازآنم همه تو
******
زندگی یعنی امیدوار بودن محبوب من
زندگی
مشغلهای جدی است
درست مثل دوست داشتن تو
******
عده ای گریه کنان می آیند
عده ای ، گرم تلاطم هایش
عده ای بغض به لب ، قصد خروج
فرق ما ، مدت این آب تنی است
یا که شاید ، روش غوطه وری
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد ، هیچ
زندگی ، باور تبدیل زمان است در اندیشه عمر
******
یک روز رسد غمی به اندازه کوه
یک روز رسد نشاط اندازه دشت
افسانه زندگی چنین است گلم
در سایه کوه باید از دشت گذشت
******
زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه ی برگ
زندگی ، خاطر دریایی یک قطره ، در آرامش رود
زندگی ، حس شکوفایی یک مزرعه ، در باور بذر
زندگی ، باور دریاست در اندیشه ی ماهی ، در تنگ
زندگی ، ترجمه ی روشن خاک است ، در آیینه ی عشق
******
نابینای توام
نزدیکتر بیا
فقط به خط بریل میتوانم که تو را بخوانم،
نزدیکتر بیا
که معنی زندگی را بدانم
******
زندگی یعنی امیدوار بودن محبوب من
زندگی
مشغلهای جدی است
درست مثل دوست داشتن تو
******
یک روز رسد غمی به اندازه کوه
یک روز رسد نشاط اندازه دشت
افسانه زندگی چنین است گلم
در سایه کوه باید از دشت گذشت
******
زندگی در بردگی شرمندگی است
معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران
بر تن مردان بود بار گران
بنده حق در جهان آزاده است
مست وی فارغ ز جام و باده است
******
من آویخته از طناب
تو شلیک کردی
تو شلیک کردی به طناب
برگشتم به زندگی
به شلیکِ دستهای تو
اشتباه کرده بودند
دارند دوباره نشانه میروند
قلبم را
حالا درست نشانه گرفتی
بزن
به قلب هدف
زندگی همین است
که شلیک میشود از دستهای تو
******
می نوش که عمر جاودانی اینست
خود حاصلت از دور جوانی اینست
هنگام گل و باده و یاران سرمست
خوش باش دمی که زندگانی اینست
******
زندگی را ورق بزن
هر فصلش را خوب بخوان
با بهار برقص
با تابستان بچرخ
در پاییزش عاشقانه قدم بزن
با زمستانش بنشین و
چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش
زندگی را باید زندگی کرد، آن طور که دلت میگوید
مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری
******
دیدم، خودم دیدم، پروانه قشنگی
هی در گلوی من میرقصید
من داشتم برای یک ستاره ترانه میخواندم
دیدم، خودم دیدم، یک قناری قشنگ، از آن همه آواز،
تنها حنجره تو را نشانم میداد
زندگی چقدر زیباست «ری را»!
دیروز نامه عزیزی از شیراز آمد
نامهاش، زبان شقایق بود
انگاری هر واژه، باورکن!
هر واژه به واژه دیگر عاشق بود
عجیب است، من شبکور،
جهان را چه قشنگ میبینم
******
ای زندگی، تن و توانم همه تو
جانی و دلی، ای دل و جانم همه تو
تو هستی من شدی، از آنی همه من
من نیست شدم در تو، ازآنم همه تو