- آسمونی
- مجله اینترنتی
- سبک زندگی
- خانواده و اخلاق
- ویژگی های دوران بلوغ و نوجوانی
ویژگی های دوران بلوغ و نوجوانی
برای رسیدن به اهداف در هر دورهای، لازم است ابتدا دوره مورد نظر دقیقاً شناخته شود. چنانکه اطلاعات کافی درباره دوره جوانی و نوجوانی داشته باشیم و با راهکارهای این دوره آشنا شویم خلاها و بحرانها را بشناسیم، امیدها وآرزوها را پیدا کنیم، بهتر میتوانیم به درخواستهای مربوط به این دوره پاسخ مثبت بدهیم. آسمونی" href="https://asemooni.com">آسمونی در این بخش ویژگی های دوران بلوغ و نوجوانی را شرح می دهد.
ویژگی های دوران بلوغ و نوجوانی
در این زمینه، نوجوان ابتدا باید با ویژگیهای مهم دوره آشنا باشد. نوجوانی غالباً به عنوان دوره میانکودکی و بزرگسالی تعریف میشود. نوجوانی دوره انتقال است؛ یعنی عبور از مرحلهای از رشد به مرحلهای دیگر و همانگونه که تغییرات بدنی آرام پیش میرود، نگرشها و رفتارها نیز تغییر مییابد. سرعت تغییرات باعث میشود نوجوان نسبت به استعداد و علاقهاش چندان مطمئن نباشد و به طور جدی احساس بیثباتی کند. آنچه در زمان کودکی مهم بود، اکنون کمتر اهمیت دارد. اغلب جوانها از مسئولیتهایی که با استقلال همراه است، هراس دارند. نوجوانی زمان جستوجوی هویت است. میخواهد بداند او کیست؟ چه نقشی در جامعه دارد؟ آیا میتواند روزی همسرخوبی باشد؟ نوجوان آرمانگرا است. دوست دارد بهتر از آنچه هست، خود را باور کند.
وقتی نوجوان با ویژگیها آشنا شد، متوجه میشود که باید در ابعاد زیر برای پرسشهای خود پاسخی پیدا کند و اطلاعاتی را به دست آورد.
اطلاعات جسمی و فیزیولوژیکی
از نظر جسمی چهگونه است؟ باید چهگونه باشد؟ آیا از لحاظ فیزیولوژیکی انسانی طبیعی است؟ توجه به وضع ظاهری به خصوص در سالهای اولیه نوجوانی، اهمیت فراوانی دارد. تغییراتی که در رویش مو، رشد اعضای مختلف بدن و… پیش میآید، نوجوان را به خود مشغول میکند و چنانچه پاسخ مناسبی دریافت کند، آرام میشود.
دختر هجده سالهای میگوید: من کلاس دوم ابتدایی بودم که یک روز متوجه وضع غیر عادی خود شدم، نمیدانستم چه بگویم و با چه کسی حرف بزنم. بله، چیزی را که آن روز نمیدانستم چیست و بعدها حقیقت آن را فهمیدم، همان مسئله بلوغ بود. وقتی با ترس و لرز، ماجرا را به مادرم گفتم، کتک سختی خوردم؛ درحالیکه هیچ تقصیری نداشتم. ولی مادرم میگفت: چرا این مسئله حالا پیش آمده است؟ هنوز زود است. حال میفهمم که من دچار بلوغ زودرس شده بودم.نه من و نه مادرم هیچیک این موضوع را نمیدانستیم.
اطلاعات مربوط به زمان تکلیف
نوجوان باید درباره احکامی که مکلف است انجام دهد، شناخت کافی داشته باشد. مباحث مربوط به دوران بلوغ، علائم آن، مسئله تقلید، همچنین خلاصهای از احکام طهارت، غسل، وضو، تیمم، نماز، روزه و... که شامل دوران ابتدایی بود، از مسائلی که نوجوانان باید بدانند. افزون بر آن باید احکام مربوط به عادت ماهیانه، اقسام غسلها، علت تشریع احکام که در روایات آمده، مسائل مربوط به پوشش زنان در اسلام و همچنین مطالبی راجع به حیوانات حرامگوشت وحلالگوشت و مسائل مهم دیگر را یاد بگیرد.
روز مهم تکلیف را باید در ذهن و باور جوان جاودانه ساخت. ارزشگذاری و عظمتآفرینی برای روز تکلیف ضروری است.
← روایتی از ابنطاووس
سید بن طاووس به فرزندش میفرماید: فرزندم روز تکلیف را به خاطر بسپار و آن را برای همیشه گرامی بدار و هر سال در چنین روزی، در راه خدا صدقه بده؛ اطعام کن و شکر خدای را به جا آور که به تو توفیق بزرگ تشرف به بارگاهش را عنایت فرموده است.
← آگاهی نوجوان از مسئله بلوغ
آگاهی نوجوان از مسئله بلوغ امری ضروری است. گرچه بیشتر خانوادهها مرددند که آیا در این زمینه سکوت اختیار کنند یا سخن بگویند. برخی والدین ترجیح میدهند در موقعیتی قرار نگیرند که مجبور باشند مسائلی را بازگو کنند و اگر به ناچار در بعضی موارد پاسخی اجمالی بیان کنند، نگران این مسئله هستند که در آینده چه پیش خواهد آمد.ولی واقعیت این است که دختران باید اطلاعات درستی در این زمینه داشته باشند تا آمادگی لازم را برای روبهرو شدن با واقعیتها پیدا کنند.
← پیآمدهای منفی
بیاطلاعی نوجوان از مسائل بلوغ، پیآمدهای منفی به دنبال دارد. غافلگیر شدن، ترس، غم و اندوه، احساس گناه، تقویت آلودگی، انتقال اطلاعات غلط، انحرافات اخلاقی، مریضی و… از آثار منفی بیخبری است.
یکی از روزنامههای کثیرالانتشار این خبر را به چاپ رسانید که دختر نوجوان سیزده سالهای به دلیل بیاطلاعی از مسئله بلوغ و عادت ماهیانه، دست به خودسوزی زد و معصومانه جان باخت.
بنابراین، شناخت صحیح نوجوان از مسئله بلوغ و تکلیف، ایجاد آرامش مینماید.
شناخت ویژگیهای عاطفی نوجوانان
نوجوان، آماده بروز عکسالعملهای هیجانی و عاطفی است. اصولاً عکسالعملها تندتر از ضربههای هیجانی است؛ یعنی نوجوان بیش از جرمی که مجرم انجام داده، او را جریمه میکند. در این دوره حساسیتها و زودرنجیها بیشتر دیده میشود. نوسانهای عاطفی از بزرگترین مشخصههای این دوره است که در بسیاری از موارد با برخورد نامناسب بزرگسالان مواجه میشود و نوعی پریشانی عاطفی به وجود میآید. نوجوان عموماً قاطعیت و پایداری همیشگی را ندارد. این دوران را برخی روانشناسان (استانلیهال، (1924-1844)) دوره خواهشهای متضاد نام نهادهاند و مظاهر ضد و نقیض در رفتار نوجوانان را از خصیصههای دوران بلوغ میدانند و در چارچوب مفهوم «طوفان و فشار» بیان میکنند.
← پیدایش احساسات متفاوت
گاهی احساسات متفاوتی برای نوجوان پیدا میشود که گاهی امیدوار و گاهی ناامید است؛ اما غالباً احساسات منفی دارد و یعنی حالت ناامیدی او را احاطه کرده و بیشتر به دنیای درون خود گرایش پیدا کرده است و سر در گریبان عزلت فرو برده است؛ البته تنهایی برای فکر و تمرکز اندیشه فرصت ارزشمندی است؛ ولی چنانچه بیش از اندازه شود، روحیه نوجوان تضعیف میشود. پس، از یک طرف نیازمند تز فکر و تمرکز در اندیشه است و از سوی دیگر، بزرگسالان نباید از او غفلت کنند و باید مراقب حالات و روحیات او باشند.
← خیالپردازی
خیالپردازی از ویژگیهای این دوره است. نوجوان تصور میکند واقعیتهای دنیای خارج در عالم خیال قابل دسترسی است. چنانچه نیروی تخیل از حالت اعتدال خارج شود، به نوعی بیماری منجر میشود که در اصطلاح به آن «میتومانی» میگویند که در دختران نوجوان بیشتر دیده میشود و به نوعی دروغپردازی افسانهای علاقه پیدا میکند. مدام میبافد و میگوید، زندگیاش را بافتنیهای ذهنی پر میکند. او میخواهد خود را بشناسد، ولی درگیر تخیلات است و زمانی میتواند به واقعیت دست پیدا کند که گفتوگوی صمیمانه اطرافیان، مجموعه افراد خانواده و دوستان پخته، او را توانایی ببخشد.
← دوستیهای افراطی
دوستیهای افراطی از مشکلات بزرگ این دوره است. گرچه اصل دوستی مسئله خوب و پسندیدهای است، اما هر چه از تعادل دور شود، رنگ میپراند. این نوع گرایش نیز متأسفانه در دختران بیشتر است. همیشه باید به فکر پیشگیری بود؛ زیرا درمان بسیار سختتر است. پس بایداندیشید تا دوستی به افراط گرایش نیابد. گاهی باید عمداً تنها شد و از قید و حصار با هم بودن رها گشت.
آشنایی با مسائل غریزی جوانان
در نوجوان ممکن است عشقهای متفاوتی پدید آید. عشق عاطفی (ملکوتی) و عشق شهوانی از جمله این عشقها هستند.منظور از عشق پاک و ملکوتی، عاطفه و محبت و علاقه به فردی دیگر است که جنبه جسمانی و شهوانی ندارد و با نوعی تحسین و احساس فداکاری همراه است. موریس دبس این نوع تمایلات را «عشقهای افلاطونی» مینامد.عشق شهوانی، به دنبال عشق عاطفی پیدا میشود و بیشتر به مسائل همگام با لذت منتهی میشود.
← بلوغ جنسی
بلوغ جنسی غالباً زودتر از بلوغ روانی فرا میرسد که میتواند خطراتی را برای نوجوان به وجود آورد. باید از خطرات آگاه بود و از رفتارهای ناپسند دست کشید. برای ارضای جنسی بشر یک راه بیشتر نیست و آن ازدواج است. پس اگر زمینههای ازدواج فراهم نیست، باید با تلاشهای فردی و اجتماعی، راه را بر ظهور این غریزه حداقل چند سالی بست و به هنرهای دیگر چشم دوخت. خطاطی، آرایشگری، ورزش و… میتواند جایگزین خوبی باشد. باید از انزوا بیرون آمد، اراده را تقویت کرد و فرصتهای اجتماعی را شناخت. جلوگیری از رفتارهای محرک لازم است.
← حدیثی از پیامبر
حساسیت مسئله به حدی است که پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: «پسربچه و دختربچه شش ساله را نبوسید و زنها از بوسیدن پسربچهای که سن او از هفت سال گذشته است، خودداری کنند».
← حدیثی از امام علی
علی (علیهالسّلام) میفرماید: «وقتی دختربچه شش ساله شد، مرد نامحرم حق ندارد او را ببوسد و نمیتواند او را در آغوش بگیرد».
← سرودهای از سعدی
سعدی میگوید:
پسر چون زده بر گذشتش سنین ××× ز نامحرمی گو فراتر نشین
بر پنبه آتش نشاید فروخت ××× که تا چشم بر هم زنی خانه سوخت (کلیات سعدی)
بنابراین از در آغوش گرفتن شدید حتی دوستان باید پرهیز کرد. لباسهای نامناسب، نگاههای ممتد و عدم رعایت حدود میتواند زمینه فساد باشد. سن مناسب برای ازدواج، گرچه وابسته به شرایطی است و نمیتوان سن دقیقی را پیشبینی کرد، اما از آنجا که بلوغ روانی و پختگی دختران را میتوان در سنین 18 و 19 سال به انتظار نشست، مناسب است ازدواج در حدود این سن انجام گیرد که البته دقتهای فراوان و اطلاعات ضروری برای این مرحله از طریق گفتوگو با بزرگترهای خانواده، پیدا کردن ملاکهای ثابت و مطالعه کتابهای مفید مناسب است. پاسخ فراگیرتر در جواب سؤال شما که درباره نگرانی از آینده و تأخیر در سن ازدواج بود، آمده است.
آشنایی با مسائل مربوط به خانواده
خانواده و نوجوان علاقهمند هستند دوران همزیستی مناسب فضای زندگی خانوادگی را پر کنند. خانوادههاییکه در ابتدای زندگی، روابطی خوب و در سطح عالی دارند، در ارتباط با نوجوانان خویش موفقترند. نوجوان از هماهنگی توام با الفت و محبت در خانواده الگوی عملی پیدا میکند و دقیقاً خانه برای این نوجوانان مسکن و محل آرامش است.
رابطه خانواده با نوجوانان باید از حالت عمودی به وضعیتی افقی نزدیک شود.یعنی به جای اینکه همیشه امر و نهی، فرمان و دستور درکار باشد و از بالا به پایین حکم صادر شود، رابطهای براساس همدلی، تفاهم و درک وضعیت نوجوانان حکمفرما باشد.
البته فرزندان نیز باید موقعیت خانواده را درک کند.انتظار نداشته باشند والدین از تجربه خود صرفنظرکنند و صرفاً به خواستهها، گفتهها،اندیشهها و توقعات فرزندان دل ببندند. این در حقیقت فاصله گرفتن از کمال و نزدیک شدن به نقطه صفر است. این مطلب را باید درک کنیم که پدر و مادر دلسوز فرزند هستند و عموماً خوب میفهمند و اینکه هرجا برخلاف میل ما عمل میکنند، لزوماً به معنای مخالفت با ما یا کجفهمی نیست؛ بلکه برای آنها ممکن است شرایطی وجود داشته باشد که ما ازآن بیخبریم. اینها اندیشههای صحیح تحلیل رفتار پدر و مادر است. بله، در بعض [[ی موارد ممکن است کجفهمی وجود داشته باشد که وظیفه فرزند راهنمایی مؤدبانه و محترمانه است. اگر فرزند بتواند سخن حق خود را با نهایت]] محبت به والدین منتقل کند، آن هم در زمان و مکانی مناسب، تأثیرپذیری والدین در این صورت کم نیست. حال اگر با تمام تلاش ما، در بخشی از موارد، خانواده به نتیجهای که فرزند انتظارش را میکشد نبود، باید به والدین حق داد که براساس فهم خود عمل کنند. حتماً روزی که شما مادر شوید، این سخن را با تمام وجود خواهید پذیرگرفت.
آشنایی با فضای تحصیلی
آشنایی با فضای تحصیلی و نیاز به تعلق به گروه.
نوجوانان به دنبال پیدا کردن نام و فرار از تنهایی زیاد به دنبال ارتباط با گروه همسال است تا در میان آنان موقعیت کسب کند و امتیاز بگیرد. محیط مدرسه، دوستان همکلاسی اوقات فراغت، مربیان و معلمان و فعالیتهای فوق برنامه نیز در ساختار شخصیتی نوجوانان تأثیر میگذارد.
از همینجا پاسخ سؤال دیگر شما درباره آینده نظام تعلیم و تربیت روشن میشود. از یکسو مسائل ژنتیکی و ارثی همراه با فضای خانوادگی، و از سوی دیگرگروه همسال و تأثیرات محیطی در تربیت نوجوان، نقش اساسی دارد. اگر میخواهیم بدانیم تربیت به کجا میرود، باید ببینیم نوجوان چه شناختی از وضعیت جسمی، عاطفی، جنسی، خانوادگی و حیات اجتماعی خود دارد. در جامعهای زندگی میکنیم که برای تربیت فرزند نیک به تلاشهای جدی والدین قبل از تولد و پس از تولد نیازمندیم و از سوی دیگر، انتخاب محیط، دوستان و… در تربیت نوجوانان نقشی بسزا دارد.
آخرین نکته، شناخت ارزشها
نوجوان در دوران بلوغ به مسائلی که آن سوی طبیعت وجود دارد، توجه میکند و میخواهد پشت پرده را ببیند. از دنیای مادیات بگذرد و جهان آخرت، ایدآلهای اخلاقی و مسائل غیر طبیعی را بشناسد.
← دیدگاه دوریس اودلوم
«دوریس اودلوم» میگوید: یک نوجوان بدون زمینه مذهبی و دینی، شبیه به کشتی بدون سکّان است.
نوجوان به دنبال ستاره است. از الگوها و اسوهها لذت میبرد. این الگوها، نوجوانان را به ارزشهای معنوی راهنمایی میکند. پس نوجوانان تمام اعتقادات قبلی خود را که از خانواده و دیگران گرفته بودند، بازشناسی میکند و با طرحی نو به مسائل نگاه میکند، این مسئله عیب نیست؛ حتی اگر به ضعیف شدن بعضی باورها و سنتهای اجتماعی منجر شود. ارزشهای پایدار برای نوجوانان مطمئنتر و فرحبخشتر است.