- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نقد روانشناختی فیلم سینمایی جزیره شاتر
نقد روانشناختی فیلم سینمایی جزیره شاتر
نقد از مرجان دلپسند آسمونی" href="https://asemooni.com/" target="_blank">اختصاصی آسمونی
علم روانشناسی از گذشته تاکنون با تغییر و تحولات فراوانی همراه بوده است . از جراحی و کالبد شکافی های مغز گرفته تا درمان های ترکیبی دارویی و شناختی ، رفتاری و انسان مدارانه که بیشتر این تغییر و تحولات را می توان درفیلم های سینمایی ایرانی و خارجی و حتی سریال های تلویزیونی مشاهده کرد.
با وجود اینکه مغز انسان تنها 3 درصد از وزن بدن را تشکیل می دهد،اما منبع تمام عواطف ، تصمیم گیریها و اسرار بیولوژیکی انسان هاست ونوروساینس آن را بررسی می کند. نورو ساینس حوزه ای بین رشته ای است و با علوم آناتومی سیستم عصبی ، فیزیولوژیکی ،بیولوژیکی سیستم عصبی ، نورو ژنتیک ، روانپزشکی و روانشناسی در ارتباط است و با مجموعه سیستم عصبی انسان ها سرو کار دارد.
موضوعی که در جنگ های بسیاری خصوصا آلمان نازی و هیتلر مورد استفاده قرار گرفت. از استفاده از ابتدایی ترین کشفیات انسان در حوزه روانشناسی گرفته تا ساختن انسان هایی که از صفر تا صد اعمال مورد نظررا انجام بدهد، بدون اینکه حق انتخاب برای انجام یا عدم انجام آن داشته باشند.در فیلم سینمایی "جزیره شاتر "نیز به صورتی مستقیم به جنبه های منفی جنگ و تاثیر آنها بر انسان اشاره شده است .فیلمی دلهره آور که کمترین مرز را بین تخیل و واقعیت قائل است وپایانی غافلگیر کننده دارد.
این فیلم سینمایی بلند به کارگردانی "مارتین اسکورسیزی " است درباره مارشال های ایالتی دولت فدرال آمریکا که زیر مجموعه وزارت دادگستری این کشور هستند ، می باشد.مارشال های ایالتی که وظایفی همچون حفاظت از مسولان دادگاه ها،اجرای قوانین در خصوص مجرمان، حمل و نقل زندانیهای خطرناک و ... عهده دار هستند. "تدی دنیلز" با بازی درخشان " لئوناردو دی کاپریو" و دستیارش "چاک آئول" با بازی "مارک روفالو"به عنوان مامور تفحص و جستجوی یک مجرم وبیمار روانی وارد جزیره ای می شوند که مخصوص آسایشگاه مخصوص بیماران روحی و روانی و مجرمان خطرناک است.جزیره ای که تنها یک راه برای ورود و خروج دارد ، آن هم اسکله و بندری است که به ندرت کشتی به آن محدوده وارد می شود و اگر هم وارد شود لحظه ای بیش آنجا توقف نمی کند. جزیره ای که با حصارهای الکتریکی محافظت می شود و بدون توقف و در تمام طول بیست و چهار ساعت توسط پزشکیاران ، نیروهای خدماتی آسایشگاه و جزیره، نگهبانان و حتی دوربین و ... محافظت می شود.
جزیره ای که سردر ورودی آن نیز با جمله ای پر کنایه و پر مفهوم نگاه مخاطب را به خود جلب می کند . " ما را به خاطر بیاورید، زیرا ما هم زیستیم ، هم عشق ورزیدیم ، ما هم خندیدیم ." جزیره و آسایشگاه که به سان یک نیروگاه نظامی ، اجرای قانون درآن در الویت است.از گرفتن اسلحه دو مارشال ارتش فدرال آمریکا در بدو ورود به جزیره گرفته تا مجزا بودن بخش زنان و مردان و بیماران و مجرمان خطرناک و حتی ممنوعیت حضور "تری و چاک "به بخش c این آسایشگاه همگی گواه این موضوع هستند. اما در این فیلم سینمایی بلند در ابتدا با یک شخصیت قهرمان مواجه می شویم که در جستجوی زنی مجرم به نام "ریچل سولاندو" با بازی" امیلی مورتیمر" است.
اما در انتهای فیلم با یک اتفاق غافلگیرکننده روبرو می شویم .غافل از اینکه که " تدی دنیلز"نیز خودش بیمار شماره 67 این آسایشگاه روانی است. از منظر روانشناسی نقدی که به فیلم وارد می شوداین است که فقط و فقط به بیان حوادثی که مرتبط با حوزه روانشناسی هستند ،اشاره می کند.حتی به نوع داروهایی که به بیماران این بیمارستان که درسه بخش مجزا نگهداری می شوند،داده می شود اشاره نمی شود اما تاثیرات مخرب آن ازجمله لرزش اندامهای بدن،رویاهای متحرک،دیدن کابوس های شبانه و حتی سردردهای عمیق درحدی که احساس می کنند؛سر در حال انفجار است، دیده می شود .همانطور که درسکانس هایی از فیلم می بینیم که “تدی “بعد از خوردن قرص مسکن که از رئیس آسایشگاه می گیرد؛دچار آن حالات شده و برای مدتی درحالت خواب وبیدار با همین علائم مواجه می شود.فقط در انتهای این فیلم سینمایی می بینیم که "تدی "توسط رئیس همین آسایشگاه روانی متوجه اتفاقاتی می شود که او از اعتراف به انجام آنها خودداری می کرد . حتی برای خودش شخصیت دیگری با اسم دیگری ساخته بود و خودش نیز برای بستری شدن و درمان به این آسایشگاه فرستاده شده است.