- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نگاهى به فيلم عامه پسند، عامه نپسند
نگاهى به فيلم عامه پسند، عامه نپسند
چهارشنبه ١٣ دى ١٤٠٢
لاله عالم
نگاهى به فيلم عامه پسند، عامه نپسند
فيلم عامه پسند درباره زنى ميانسال و مطلقه است كه مى خواهد زندگيش را از نو بسازد ، براى اين باز سازى از مواد جوان ساز كننده چون بوتاكس مدد گرفته است، جوانانه لباس مى پوشد و به شهر زادگاه اش( شهرضا) برمى گردد تا انجا در ميان اقوام خودى نشان دهد و ثابت كند مى تواند موفق باشد.اين فيلم سومين فيلم "سهيل بيرقى "است كه شخصيت اصلى ان را يك زن بازى مى كند ، فيلم "من "اولين ساخته وى بود ، شخصا ان فيلم را دوست نداشتم.اما "عرق سرد"، فيلم دوم اين كارگردان ، فيلم جالبى بود و به خوبى توانسته بود مشكلات شخصى قهرمان اصلى فيلم را به عنوان يك زن عنوان كند.
فيلم هاى" بيرقى "را نمى توان فيمنيستى خواند چون شخصيت فيلم اولش، اذر ، خود يك ضد قهرمان بود و در فيلم دوم و سومش ، در سرنوشت و ناكامى زنان ، خود زنان نيز نقش عمده اى دارند و اين يك واقعيت جامعه ماست.در طول فيلم عامه پسند در مى يابيم كه قهرمان اصلى فيلم ، فهيمه( بابازى فاطمه معتمد اريا) بعد از ٢٨ سال از همسرش جدا شده و علت ان يك زن ديگر بوده است؛ در ديالوگى از فيلم از زبان زن مى شنويم، همسرش يك روز به او مى گويد كه مى تواند در خانه مشتركشان بماند و همه چيز مثل گذشته برايش مهيا باشد اما" فهيمه "بايد اين را بداند كه او با زن ديگرى در ارتباط است. به نقل قول از "فهيمه "خيلى خوب شد كه همسرش را واقعيت را به او گفته .
در شهرضا ، شهر زادگاهش با حسودى و كارشكنى زن ديگرى ( با بازى باران كوثرى) روبرو هستيم كه "فهيمه "را خاله خطاب مى كند و به او مى گويد بوى مادرش را مى دهد. "افسانه "زمانى كه با خاله اش تنهاست ، به او مرتبا هشدار مى دهد كه خلاف عرف شهر كارى نكند، كارهايش با سرو صدا نباشد ، چرا كه پشت سرش حرف است ، ظاهرا هم به او كمك مى كند تا خانه اى اجرا كند، چرا كه در ان شهر به او كه زنى تنهاست خانه اجاره نمى دهند .اما همين افسانه با دوستان و اقوام پشت سر خاله حرف مى زند ، توجه شما را جلب مى كنم به سكانس ( ظاهرا) افتتاحيه كلبه خاله ، در صحنه اى كه افسانه مشغول غيبت پشت سر فهيمه( خاله) است و مى بينيم در استشهاد نامه پلمپ كافى شاپ خاله از وى نيز به استناد صحبت هايى كه در مورد فهيمه كرده بود، امضا مى خواهند.
فيلم عامه پسند نقص هايى نيز دارد، كه مربوط به فيلمنامه و شخصيت پردازى هاست ، معلوم نيست" فهيمه" كه چندان پشتوانه اى در ميان دوستان و اقوام در زادگاه اش ندارد ، چرا براى از نو شروع كردن به انجا مى رود، او كه ظاهرى غير سنتى دارد چرا به يك شهر سنتى رفته است، او كه همسرش وى را بعد از ٢٨ سال زندگى طلاق داده است ، چگونه بى خود و بى جهت به يك مرد جوان كه پيشينه و خانواده اش مشخص نيست اعتماد مى كند و از همه مهم تر چرا تخصص یا هنری ندارد و چرا شروع به فعالیتی می کند که در آن تخصصی ندارد ، مگر به صرف دسپخت خوبی داشتن می توان کافی شاپ اداره کرد . گاهى اوقات ديالوگ ها فيلم خيلى شعارى مى شوند ، مثلا در صحنه اى كه مى گويد اينجا من را يا با پدرم مى شناسند يا همسر سابقم. از طرف ديگر فيلم عاميانه پسند فيلم تاثير گذارى است و به نكات خاصى اشاره مى كند؛ وضعيت بيمه و زندگى زنان مطلقه ميانسال، اعتماد بى خود و بى جهت به افراد ناشناس، حتى شناس و دوستان و اقوام و اینکه هر آدمی چه زن چه مرد باید از سواد و تخصص های لازم بهره مند باشد، بوتاکس و ژل جوابگو نیست.
ظاهرا در قسمت پایانی کارگردان راه حل ارائه داده، جایی که قهرمان اصلی از زیر دست پزشک بوتاکس زن بلند می شود و می گوید همینجوری خوب هستم.در تاثیر گذاری فیلم باید به بازی خوب بازیگرها اشاره کرد، هرچند لهجه را خوب در نیاورده اند، موسیقی فیلم خوب است و تدوین به کند نبودن و از ریتم نیافتادن آن کمک کرده است.
