- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فرهنگ و تاریخ
- کتاب و رمان
- کتاب نوروز فصل تأمل و تحول
کتاب نوروز فصل تأمل و تحول
“نویسنده : دکتر علی اکبر جعفری ندوشن”
طبیعت در بهار زنده میشود و به آدمی یادآوری می کند که نو به نو شدن در ذات و نهاد او نیز پنهان شده و همتی باید کند تا آن را از قوه به فعل در آورد. با آسمونی همراه شوید تا در این بخش متن زیبایی در مورد نوروز با هم بخوانیم
نوروز فصل تأمل و تحول
بهار طلیعه دوباره زندگی و زایش و رویش مجدد است و «نوروز» و فرا رسیدن سال نو به معنای پایان یافتن سرما، سردی، خشکی و بی حاصلی زمین است، نوروز فصل نوازش سرود زندگی و دمیدن روح بیداری در جسم خفته و پژمرده طبیعت است.
به هنگامه بهار که در سیمای درختان کهنسال می نگریم گویا شاخه، ساقه، ریشه و خاک همگی مشحون از ذخیره حیاتند. این درختان چند صد ساله که در طلیعه بهار با تٌرد و َتر شدن شاخه هایشان شکوفه باران می شوند و همچون نوعروسان مهتاب روی، رنگ و رخ باروری به خود می گیرند و از ریشه وکنده کهنه شان حیات دوباره می تراود از چنان اکسیر حیات بخشی بهره مندند که در این فصل چنین جانهای خسته و فرسوده اشان را زندگی می بخشد و در اوج ناتوانی و کهولت به حیات و نشاط دوباره شان امیدوار می سازد.
از این رو در ضمیر ناخودآگاه مردم ما، همزمانی و پیوند ناگسستنی آغاز سال نو و «نوروز» با شکوفایی مجدد طبیعت و جوانه زدن سبزه و شکوفه، تولد وتحول مجدد تجسم می یابد. در دعای لحظه تحویل سال از خدا می خواهیم ما را چون طبیعت متحول کند وگویا به خود نهیب می زنیم که سرنوشت ما نیز باید از طبیعت اطرافمان تأثیر پذیرد و فارغ از کهنگی ها و ناکامی های گذشته، همراه با طبیعت، زندگی را از سر بگیرد، طبیعتی که زاینده و روینده و گشاینده بسیاری از فرصت های جدید است چرا نتواند نشاط و انبساط و ابتهاج در زندگی آدمی بیافریند.
روزهای بهاری این ویژگی را دارند که چشم و گوش انسان را باز و تیز میکنند تا گذر زمان را روشن و واضحتر ببیند و بشنود. طبیعت در بهار زنده میشود و به آدمی یاد آوری می کند که نو به نو شدن در ذات و نهاد او نیز پنهان شده و همتی باید کند تا آن را از قوه به فعل درآورد.
«نوروز» که ما را به تماشا و تأسی از طبیعت فرا میخواند از غلبه سبزه و شکوفه و شادی پرستوها بر سرما و یخ و برف، شاهد میآورد و تذکر می دهد که بدون سخت جانی و تأمل و بردباری و آگاهی بذرها و جوانه های مانده در رگ گیاه، طراوت و سرسبزی بر پا نمیگردد و زینهار می دهد که تغییر و تحول و تکامل آدمی نیز بی صبر و تدبیر و تحمل حاصل نمی شود .
خوشبختی نوع انسان، یکی هم این است که زمان، پیر و جوان، فقیر و غنی، دانشمند و عامی و … را یکسان نگاه میکند و با گذشت یکسال، حصه ای همسان از عمر همه می ستاند. آدمی هیچ گاه و با هر میزان اقتدار و شکوه چنان نیرومند نشده که این قوه قاهره زمان را مقهورخویش کند و این برابری را در طبیعت بهم ریزد که اگر اینگونه بود، حتماً روزگار بر آدمیان سختتر میگذشت و ناتوانان رنج بیشتری میبردند و تواناترها عرصه زندگی را بر آنها تنگتر میکردند.
از این رو گذشت یکسال از عمر مقدّر بیش از حسرت و افسوس، شاید فرصتی باشد که هر کس از دولتمرد گرفته تا کارگر و کارمند، استاد و دانشجو، شاغل و بیکار و… دقایقی را به کارنامه سال سپری شده اختصاص دهند و چشمانداز و افق آینده را نیز نگاه کنند. حتماً در این ارزیابی، روزهای اندوهبار و ناراحتکننده در کنار روزهای شاد و بالنده را با دقت بیشتر در برابر دیدگان خواهند آورد و نارسایی و کاستیها را در کنار کامیابی ها قرار خواهند داد.
زندگی بدون فراز و فرود نبوده و نخواهد بود و مسئولیت و تعهد در ذات آن قرار دارد و هر کسی به میزانی که اختیار و وظیفه دارد باید برای آسایش همنوعان تلاش کند. می توان این موعد تحویل سال را آغاز برنامه ای روشن تر از روزهای در پیش زندگی قرار داد و به اتکا همه داشته ها و ناداشته های ، سال پیش رو را آگاهانه تر پیمود.
ایرانیان در روزهای آغازین بهار در خلوت خود و دیگران، بهترین آرزو ها می کنند نگارنده نیز آرزوی بزرگش این است که این کشور مسیر رشد و توسعه را با دانش و آگاهی در پی گیرد و روحیه کار و تلاش مثمر در آن تقویت گردد و از اختلافات فرساینده مصون بماند .