حسین غفاری تابستان سال ۱۳۳۵ ق. (برابر با ۱۲۹۳ ش) در آذرشهر دیده به جهان گشود. وی در نوجوانی به تبریز رفته و در آنجا در کنار کارکردن، به تحصیل علوم دینی نیز پرداخت.
تاریخ یکصد ساله اخیر آذرشهر در خود رمز و رازها دارد. در میان این همه رمز و رازها شخصیت های بزرگواری را میتوان یافت که هر یک به نوبه خود تاریخ ساز و حرکت آفرین بوده اند. نیاکان شهید والامقام آیت الله غفاری نیز از این تبار بودند. استعمارگران و سردمداران تجاوزگر، واهمه و هراس عجیبی از این انسان های اسوه و مقاوم داشتند و بسیاری از مواقع آنان را ناجوانمردانه به شهادت میرساندند.
حسین غفاری فرزند حاج عباس و از نوادگان حاج ملامحسن است. حاج ملامحسن از شخصیت های برجسته منطقه و روحانی عالی مقام و نجف رفته ای بود که در مبارزه با استعمارگران، سر مبارکش توسط روس ها از بدن جدا شد و شهید گردید. هفت نفر از اجداد مادری شیخ حسین غفاری در مبارزه با اجانب و بیگانگان به شهادت رسیده و مسجد حسنلوی آذرشهر مدفن و آرامگاه آنها و زیارتگاه اهل دل است.
آیت الله غفاری چون نیاکان شهیدش با هر نوع استبداد مبارزه میکرد. زبان حقگوی او در اوج خفقان رژیم شاهی رسواگر و افشاگر باطل بود. وی زمانی به مبارزات خود شدت بخشید و بر رژیم خودکامه و مستبد و خونخوار شاه حمله برد که روشنفکران خودفروخته و کمونیست های ملحد از رژیم منحوس شاه تجلیل میکردند.
این مجاهد نستوه بی اعتنا به یاوه سرایی های گروهک های چپ و راست، ابوذرگونه به شاه ظالم میتاخت. همزمان با قیام تاریخی حضرت امام خمینی(ره) در سال ۱۳۴۲ شمسی؛ آیت الله غفاری پشت سر امام از آرمان های والای او پشتیبانی نمود و دوران رنج و محنت و زندان و حبس را سپری نمود. در طول تحصیل در قم نیز هرگاه فرصتی می یافت به روستاها و شهرهای اطراف می رفت و به مبارزات پیگیر با استبداد همچنین به اشاعه فرهنگی غنی اسلام می پرداخت و اذهان پاک روستائیان را از غبار نیرنگ های رژیم مستبد شاه می زدود.
به طور کلی حبس های شهید غفاری از سال ۱۳۴۰ آغاز و تا دی ماه ۱۳۵۳ شمسی ادامه داشت. ۱۳ سال آخر عمر شریفش سراسر مبارزه و جانفشانی در راه آرمان های مقدس امام خمینی(ره) بود. در سال ۱۳۴۱ سخنرانی هایش عموماً به افشارگری مواضع غیراسلامی رژیم اختصاص داشت و چندین بار مستقیماً با دستگاه رژیم پهلوی درگیر شد.
آيتالله غفاري سرانجام در زندان براثر شكنجه و فشارهاي وارده در تاريخ ششم ديماه 1353 به شهادت رسيد. اداره ساواك دو روز پس از آن، در شانزدهم ديماه خبر فوت ايشان را به خانواده وي اعلام و از آنان درخواست كرد كه بيسروصدا و بيآنكه به كسي چيزي بگويند براي تحويل جنازه به دادستاني ارتش مراجعه كنند.