- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نگاهی به فیلم زنان کوچک به کارگردانی گرتا گرویگ

نگاهی به فیلم زنان کوچک به کارگردانی گرتا گرویگ
سه شنبه 23 اردیبهشت 1399
اقتباسی دیگر از داستانی موفق
نقد از نرگس خرقانی آسمونی" href="https://asemooni.com/" target="_blank" rel="noopener">پست اختصاصی آسمونی
اقتباس از داستان های معروف در سینمای هالیوود امری مرسوم است. بسیاری از فیلم های درخشان هالیوود نیز اقتباس از داستان های مهم و تاثیر گذار نویسندگان مشهور بوده اند. سال 2019 نیز از این قاعده مستثنا نبود و یکی از مهمترین اقتباس های صورت گرفته از ادبیات، فیلم "زنان کوچک "ساخته "گرتا گرویگ "بود که در واقع اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته "لوئیزا می الکات "بود. داستان "زنان کوچک "در قرن نوزدهم و همزمان با جنگ های داخلی آمریکا می گذرد. داستان خانواده ای سفید پوست از طبقه متوسط و نسبتا پر جمعیت که شامل چهار دختر هستند و به همراه مادرشان و یک خدمتکار سیاهپوست در ماساچوست زندگی می کنند. پدرشان به جنگ رفته است و آنها باید بر مشکلات و سختی هایی که پیش رو دارند غلبه کنند، در عین حال هر کدام از این خواهر ها خواسته ها و آرزوهایی دارند که در عمل بسیار متفاوت هستند. بر اساس این داستان معروف تا به حال اقتباس های سینمایی و تلویزیونی دیگری هم ساخته شده است که اولین اقتباس سینمایی در سال 1917 و به کارگردانی "الکساندر باتلر "و آخرین آن نیز در سال 1994 و به کارگردانی "گیلیان آرمسترانگ "است. اما مهمترین اقتباس از دید مخاطب ایرانی را شاید بتوان سریال انیمیشن ژاپنی دانست که در دهه هفتاد از تلویزیون پخش می شد. بنابراین اکثر مردم در کشورهای مختلف کمابیش با این داستان و شخصیت هایش آشنایی دارند. با این وجود "گرتا گرویگ "با این فیلم بهترین اقتباس از این داستان را تا به امروز انجام داده است. از انتخاب بازیگران مناسب در فیلم گرفته تا بازی های روان آنها و البته نوع روایت و کارگردان همگی باعث شدند که این فیلم از سوی منتقدان بسیار تحسین شود و در جوایز اسکار در شش رشته نامزد دریافت جایزه شود.

یکی از مهمترین شاخصه های روایت "گرتا گرویگ "از داستان زنان کوچک، داستان غیر خطی آن است. کارگردان با فلاش بک های متعدد سعی کرده است تا چالش بیشتری در فیلم برای بینندگان ایجاد کند تا برای رسیدن به سوالات خود در این رفت و برگشت های داستانی با رغبت بیشتری داستان را دنبال کنند. تا حد زیادی این نوع روایت غیر خطی موفق بوده است. البته برای کسانی که با داستان آشنایی دارند این نوع روایت جذابیت بیشتری دارد. شخصیت اصلی در این اقتباس "جو مارچ "با بازی "سورشا رونان "است. دختری که نویسنده است و در مقایسه با دیگر خواهرهایش شخصیت مستقل تری دارد، زیرا او خودش می خواهد که با کار و شغلش به کسب درآمد برسد و بر خلاف توصیه "عمه مارچ "با نقش آفرینی "مریل استریپ "از طریق یافتن شوهر پولدار نمی خواهد به استقلال مالی برسد. "جو "بر خلاف اکثر دخترها از پوشیدن لباس های جذاب دخترانه اجتناب می کند ومعمولا لباس هایش ساده است. شاید شخصیت جو به شخصیت زنان مستقل در این دوران بیشتر نزدیک باشد. اما خواهر بزرگتر "مگ "با بازی "اما واتسون"، دختری مربوط به همان دوران است، رویای خوشبختی برای او، تشکیل خانواده و داشتن همسر است. از پوشیدن لباس های متنوع و جذاب لذت می برد، زیور آلات زنانه برایش جذابیت زیادی دارد. اما در جذب مردان پولدار آنقدرها موفق نیست و بنابراین با یک معلم ازدواج می کند که همواره درگیر مسائل مالی است. دیگر خواهر خانواده "ایمی "که بعد از جو است همواره در سایه "جو "قرار گرفته و با وجود استعداد هنری اش اما آن اعتماد به نفس جو را ندارد که فکر کند از راه کار هنری می تواند برای خودش کسب درآمد کند. اما او موفق ترین خواهر از دید "عمه مارچ "است. زیرا موفق به جذب مردی پولدار برای ازدواج شده است. کوچک ترین خواهر "بث "با بازی "الیزا اسکانلن "است که کمتر به او در فیلم پرداخته شده. زیرا او بیشتر اوقات بیمار است و علاقه به نواختن پیانو دارد. او به شدت روحیه حساسی دارد و کمتر با خواهرهایش دچار چالش می شود. در این میان بدون شک جذاب ترین شخصیت برای مخاطب امروزی "جو "است. دختری مستقل و متفاوت با جامعه آن روز آمریکا و علاقه بیشتر کارگردان به این کاراکتر نیز بدون شک نشات گرفته از همین واقعیت است. حضور "تیموتی شالامی "در نقش "لوری "پسر همسایه ثروتمند خانواده مارچ نیز از نکات مثبت این فیلم است. او به خوبی توانسته نقش یک پسر ثروتمند را ایفا کند که می خواهد دور از قید و بندهای پدربزرگش آنطور که دوست دارد زندگی کند. گفتگوهای جالب او با "جو "و "ایمی "نیز به شکل گیری داستان کمک زیادی کرده است و لحظات جذابی را در فیلم ایجاد کرده است. در وآاقع اقتباس "گرتا گرویگ "با وجود داستان غیر خطی اش به شدت به اصل اثر وفادار است و سعی کرده تمامی داستان را دقیق برای مخاطب بیان کند و این نوع روایت به مزاق تماشاگران نیز خوش آمده است. این فیلم که با بودجه 40 میلیون دلاری ساخته شده در گیشه موفق شد بیش از دویست میلیون دلار فروش داشته باشد و این موفقیتی بزرگ برای سازندگان فیلم به شمار می رود. اتفاقی که نشان می دهد هنوز هم اقتباس از داستان های قدیمی در هالیوود می تواند موفقیت آمیز و البته پر سود باشد.