- آسمونی
- مجله اینترنتی
- دین و اندیشه
- ادعیه و اعمال
- تاثیر دعا در زندگی انسان
تاثیر دعا در زندگی انسان
آسمونی : یکی از مسائلی که تمامی انسانها با آن دست به گریبان اند و پیوسته با آن مواجه می باشند، مسئله رنج و سختی حاصل از مشکلات زندگی است که به تصریح آیه شریفه «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ» خلقت انسان با آن عجین شده است و هیچ روزی بر آدمی نمی گذرد، مگر آنکه قبل و یا بعد از آن با ابتلائات و امتحاناتی رو به رو گردیده است؛ چرا که اساسا بنای این نشئه بر رنج و مشقت است و آدمی در این دنیا بدون بلا نمی تواند باشد و به فرموده امیر المؤمنین علیه السلام : «[الدُّنْیَا [دَارٌ بالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ؛ دنیا سرایی است که با بلا و سختی پیچیده شده است.» و کسی را یارای گریز از آن نیست. بنابراین، گرفتاریها و مشکلات زندگی اموری هستند اجتناب ناپذیر که باید با آن رو به رو شد؛ اما باید خردمندانه با آنها برخورد کرد. از این رو، پیشوایان دین که برترین اسوه های زندگانی به شمار می روند، راهکارهایی را برای کنترل و مدیریت شرائط سخت و دشوار زندگی به ما آموخته اند.
مهم ترین راهبردی که دین برای مقابله با سختیها و فشارهای زندگی معرفی کرده، «صبر» است که در میان متون دینی (قرآن و روایات) از جایگاه والایی برخوردار می باشد؛ لکن برای دست یافتن به این راهبرد و عَمَلی کردن آن، نیازمند مهارتها و راهکارهایی هستیم که اهل بیت علیهم السلام این روشها را نیز به ما آموخته اند و سیره آنان در بردارنده مهارتها و روشهای مقابله با فشارهای روانی است.
یکی از این راهکارها، کمک گرفتن و استعانت جستن از منابع عظیم تقویت روح و روان است؛ چرا که یکی از اثراتی که شرائط سخت و موقعیتهای ناخوشایند در انسان می گذارد، کاهش توان تحمل انسان است که نتیجه آن عدم صبوری شخص در برابر سختیهاست. از این رو، چنین فردی نیازمند قدرتی است که ناتوانی او را جبران کند و توان بردباری وی را تقویت نماید. از جمله این عوامل، صبر و نماز می باشد که قرآن کریم نیز به صراحت از این دو به عنوان دو منبع مهم استعانت یاد کرده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابرینَ»؛ «ای افرادی که ایمان آورده اید! از صبر و نماز کمک بگیرید! [زیرا] خداوند با صابران است.»
اما یکی دیگر از این عوامل تقویت توان روحی، «دعا» می باشد.
تعریف دعا دعا در لغت به معنای خواندن و صدا زدن می باشد. «دَعَوتُ فلانا»، یعنی او را صدا زدم. و در اصطلاح، طلب کردن فرد پایین و پست از فرد بالا و برتر با حالت خضوع را گویند. و در فرهنگ اصطلاحات (نفایس الفنون) نیز چنین تعریف شده است: «دعا، طلب حاجت است از حضرت باری تعالی به تضرع و اخلاص.»
دعا در قرآن برخی از آیاتی که مرتبط با موضوع مورد بحث می باشند، از این قرارند:
الف. «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُوءْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»؛ «هر گاه بندگانم از تو درباره من سؤال کردند، [بگو] من نزدیکم، دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا می خواند، پاسخ می گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا هدایت یابند [و به مقصود برسند].»
در روایتی در ذیل این آیه شریفه آمده است: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی... کَانَ إِذَا بَعَثَ نَبیّاً قَالَ لَهُ إِذَا أَحْزَنَکَ أَمْرٌ تَکْرَهُهُ فَادْعُنِی أَسْتَجِبْ لَکَ وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَعْطَی أُمَّتِی ذَلِکَ حَیْثُ یَقُولُ أُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ خدای تبارک و تعالی... هر گاه پیامبری را می فرستاد، به او می فرمود: هر گاه امر ناخوشایندی تو را اندوهگین ساخت، مرا بخوان! پا سخت را می دهم. و خداوند متعال این موهبت را به امت من نیز داد که فرمود: بخوانید مرا تا شما را اجابت کنم.»
بنا بر آنچه در این کلام نورانی به خوبی بیان شده است، زمان پیشامد امور ناخوشایند، از جمله مواقعی است که دعا در آن نقشی اساسی دارد؛ زیرا این دعاست که می تواند در آن شرائط ناگوار به انسان آرامش دهد و به او نیروی مقاومت و صبر در برابر ناملایمات ببخشد.
و از کلام حضرت استفاده می شود که فضیلت دعا در گذشته مخصوص پیامبران بوده است؛ اما خداوند متعال از روی فضل و کرم خود آن را به امت پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله نیز عنایت فرموده؛ چنان که در روایت دیگری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله به این نکته اشاره شده است که فرمود: «از آنچه خداوند به امّت من عنایت فرمود و آنها را بدان سبب بر امّتهای دیگر برتری داد، این است که به آنها سه خصلت بخشید که فقط به پیامبران عطا فرموده بود:
1. خداوند هر گاه پیامبری را بر می انگیخت، می فرمود: «در دینت بکوش و حَرَجی بر تو نیست.» و این را به امّت من داده است که می فرماید: «در دین بر شما حرجی نگذاشت.»
2. هر زمان پیامبری را بر می انگیخت، می فرمود: «هر گاه چیزی که آن را نمی پسندی تو را غمگین کرد، مرا بخوان تا برای تو اجابت کنم.» و این را به امّت من داده که می فرماید: «مرا بخوانید تا برای شما اجابت کنم.»
3. و هر گاه پیامبری را بر می انگیخت، او را گواه قوم خود قرار می داد و خداوند امّت مرا گواهان مردم قرار داد که می فرماید: «تا پیامبر گواه شما باشد و شما گواهان مردم.»
اما برخی از نکات دیگری که در آیه شریفه فوق وجود دارد، از این قرار است:
اول: خداوند متعال در پاسخ نفرمود: بگو من نزدیکم (به مناسبت اینکه اول آیه خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله است)، بلکه جهت تسریع در پاسخ بندگان کلمه بگو را حذف کرده، مستقیما فرمود: «من نزدیکم.»
دوم: پروردگار سبحان خودش مستقیما پاسخ داد و این نشانه منزلت و شرف دعا نزد ذات اقدس اوست.
سوم: بنا بر ظاهر، کلام وحی می بایست چنین باشد که دعا کنید تا اجابت نمایم؛ در حالی که خداوند متعال اجابت را بر دعا کردن مقدم داشته است: «أُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ»؛ «اجابت می کنم دعای دعا کننده را.» و این اشاره به حتمی بودن اجابت است.
چهارم: پروردگار متعال در این آیه با جمله «فَلْیَسْتَجیبُوا لی»؛ «پس باید مرا اجابت کنند.» به دعا کردن بندگان امر کرده است.
پنجم: با ذکر جمله «لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»؛ «باشد که آنان هدایت یابند.» گویا به بندگان خود چنین بشارت می دهد که دعایتان اجابت شد؛ چون «رشاد» به راه هدایتی گویند که به مطلوب و مقصود می رسد.
ب. آیه دیگری که می توان از آن در موضوع مورد بحث استفاده کرد، آیه ذیل می باشد:
«ما یَفْتَحِ اللّهُ لِلنّاس مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسکَ لَها»؛ «رحمتی را که خدا بر مردم بگشاید، کسی نتواند که بازش دارد.»
بنابر روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده است، مراد از رحمت در این آیه «دعا» می باشد. به خوبی معلوم است که وجه ارتباط دعا و رحمت چیست؛ زیرا در آن زمان که انسان در کوران فشار و تنگنای مشکلات قرار می گیرد و هیچ یک از اسباب دنیا نمی تواند او را از آن شرائط سخت نجات دهد، تنها این دعا و ارتباط با خداست که همچون نسیمی روح نواز غبار اندوه را از چهره جان او می زداید و به او آرامش خاطر می بخشد.
ج. همچنین اگر در برخی از دعاهایی که قرآن کریم از لسان انبیا نقل کرده است، دقت کنیم، متوجه می شویم که اصل استعانت از دعا در میان آنان نیز جاری بوده است و هر گاه که رسولان الهی دچار ضعف و کاهش توان روحی می شدند، به وسیله دعا و اتصال به ملکوت در صدد جبران توان روحی خود بوده اند. خواه این ضعف و شکست ناشی از ناراحتیهایی بوده که از اهل دنیا به آنها رسیده بود، همانند دعای حضرت ایوب، نوح و موسی علیهم السلام و خواه به خاطر اندوههای معنوی بوده که بر اثر ترک اولی ایجاد شده بود، مانند دعای حضرت آدم و یونس علیهماالسلام . نمونه هایی از این دعاها عبارت است از:
ـ دعای حضرت ایوب علیه السلام : «وَ أَیُّوبَ إِذْ نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَیْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدنا وَ ذکْری لِلْعابدینَ»؛
«و ایّوب را [به یاد آور] آن زمان که پروردگارش را خواند [و عرضه داشت]: بد حالی و مشکلات به من روی آورده و تو مهربان ترین مهربانانی! ما دعای او را مستجاب کردیم و ناراحتیهایی را که داشت، برطرف ساختیم و خاندانش را به او باز گرداندیم و همانندشان را بر آنها افزودیم تا رحمتی از سوی ما و تذکّری برای عبادت کنندگان باشد.»
ـ دعای حضرت نوح علیه السلام : «وَ نُوحاً إِذْ نادی مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَنَجَّیْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْب الْعَظیمِ»؛
«و نوح را [به یاد آور] هنگامی که پیش از آن [زمان پروردگار خود را[ خواند! ما دعای او را مستجاب کردیم و او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات دادیم.»
ـ دعای حضرت موسی علیه السلام : «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقیرٌ»؛ «پروردگارا! هر خیر و نیکی که بر من فرستی، به آن نیازمندم.»
ـ دعای حضرت آدم و حوا علیهم السلام پس از تخلف از فرمان الهی: «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسرینَ»؛ «گفتند: پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم بود.»
ـ دعای حضرت یونس علیه السلام : «فَنادی فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ * فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُوءْمِنینَ»؛ «پس در آن ظلمتها [ی متراکم] صدا زد: [خداوندا!] جز تو معبودی نیست. منزّهی تو! من از ستمکاران بودم. پس ما دعای او را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم و این گونه مؤمنان را نجات می دهیم.»
نکته قابل توجهی که در آیه آخر وجود دارد، این است که خداوند متعال با عبارت «وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُوءْمِنینَ» در واقع، یک اصل کاربردی را که برای تمامی مؤمنین قابل اجرا می باشد، مطرح کرده است و آن اینکه هر آن کس که دچار غم و اندوه گردد، اگر خدا را به یاد آورد و او را بخواند، خداوند او را از آن غم نجات می بخشد.
بنابراین، با مطالعه این آیات به خوبی در می یابیم که انبیا و رسولان الهی نیز هنگامی که در شرائط سخت و ناگوار قرا می گرفتند، از دعا و مناجات با خدا برای جبران ضعف توان خود کمک می گرفتند و اساسا از این طریق، یعنی ارتباط با منبع عظیم وحی بوده است که می توانستند وظیفه سنگین رسالت را به انجام رسانند.