ضرب المثل های کهن پارسی
در این بخش از پورتال آسمونی معروف ترین ضرب المثل های کهن فارسی و ضرب المثل های ایران باستان را بررسی کرده ایم. با ما همراه باشید/
من وظیفه خودم را به خوبی انجام میدهم وکاری به بد و خوب بعدش ندارم.
οοοοοοοοοοοοοοο
ضرب شستی به کار بردن:
برای پیشرفت امر خود تدبیری به کار بردن، با هر حیله بر حریف غالب شدن.
οοοοοοοοοοοοοοο
ضرب دستش را چشیده است:
برتری حریف خود را می داند و جرئت مقابله با او را ندارد.
οοοοοοοοοοοοοοο
ضرر را از هر کجا جلویش را بگیری منفعت است
آدم عاقل همینکه فهمید راهی را به اشتباهی رفته، برمی گردد.
οοοοοοοοοοοοοοο
طاق ابرو نمودن:
کاری مخصوص زنان، عشوه گری کردن
οοοοοοοοοοοοοοο
طاقت کسی طاق شدن:
بیقرار شدن ، آرام خود از دست دادن.
οοοοοοοοοοοοοοο
طبل زیر گلیم زدن:
پنهان داشتن موضوعی که همه می دانند، پنهانکاری کردن
οοοοοοοοοοοοοοο
طرف کسی را گرفتن :
پشتیبانی از کسی کردن، از کسی حمایت و طرفداری کردن
οοοοοοοοοοοοοοο
طشتش از بام افتاده :
راز نهان کسی آشکار شدن، رسوا شده است
οοοοοοοοοοοοοοο
طی نکرده گز کردن:
بدون مطالعه و نسنجیده دست به کاری زدن
οοοοοοοοοοοοοοο
طوق لعنت برگردن کسی افتادن:
گرفتار زحمت و دردسر شدن، دچار همسر بد رفتار و بد اخلاق شدن
οοοοοοοοοοοοοοο
طناب گدایی کسی را بریدن:
از ادامه کمک به کسی خود را رها ساختن
οοοοοοοοοοοοοοο
طمع زیاد مایه جوانمرگی است:
ادم طمع پیشه غالبا جان خود را به خطر می اندازد
سواره از پیاده خبر نداره ، یعنی نابرابری - بد - است ، کاری غیر الهی هست .
مطلب جالبی بودممنونم