- آسمونی
- مجله اینترنتی
- چهره ها
- چهره های سیاسی
- زندگینامه هیلاری کلینتون
زندگینامه هیلاری کلینتون
او نخستین نامزد زنی است که توانسته به چنین جایگاهی در یکی از احزاب اصلی آمریکا برسد. او در دولت باراک اوباما رئیس جمهور کنونی از سال 2009 تا 2013 به عنوان 67مین وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا فعالیت کرد. از سال 2000 تا 2009 سناتور ایالات متحده از نیویورک بود. او همسر بیل کلینتون، چهل و دومین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، بانوی اول ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری شوهرش بیل کلینتون از سالهای 1993 تا 2001 و بانوی اول آرکانزاس در دوره فرمانداری شوهرش بیل کلینتون 1979 تا 1981 و از 1983 تا 1992 است.
هیلاری رادام که اهل منطقه کلان شهری شیکاگو است، در سال 1969 از کالج ولزلی که در آنجا نخستین دانشجوی سخنران مراسم دانشآموختگی شد، فارغالتحصیل شد. او در سال 1973، جی.دی. خود را از مدرسه حقوق ییل دریافت کرد. پس از گذراندن مدت کوتاهی به عنوان مشاور حقوقی در کنگره ایالات متحده آمریکا به آرکانزاس نقل مکان کرد، و در 1975 با بیل کلینتون ازدواج کرد. او در 1977 مدافعین کودکان و خانوادههای آرکانزاس را بنیان گذاشت، در 1978 نخستین رئیس زن ابرشرکت خدمات قانونی شد، و در 1979 نخستین شریک زن شرکت حقوقی روز شد. او به عنوان بانوی اول آرکانزاس از 1979 تا 1981، و از 1983 تا 1992، رهبری کارگروهی را بر عهده داشت که سامانهٔ مدارس دولتی آرکانزاس را اصلاح کرد، و در هیئت مدیره ابرشرکتهایی چون والمارت عضو بود.
ابتکار اصلی او به عنوان بانوی اول ایالات متحده، برنامهٔ مراقبت بهداشتی کلینتون 1993 بود که از رایگیری در سنا بازماند. در سالهای 1997 و 1999 او نقشی رهبری کننده در دفاع از ایجاد برنامهٔ ایالتی بیمهٔ سلامت کودکان، لایحهٔ فرزندخواندگی و خانوادههای ایمن، و لایحهٔ استقلال نگهداری از کودکان بی سرپرست ایفا کرد. او به عنوان نخستین بانوی اولی که برای ارائهٔ توضیحات به دادگاه احضار شده، در سال 1996 در برابر هیئت منصفهٔ فدرال در خصوص مجادله وایتواتر شهادت داد، گرچه حین ریاست جمهوری همسرش در این خصوص یا دیگر تحقیقات هرگز اتهامی متوجه او نشد. ازدواج او با رئیس جمهور در پی رسوایی جنسی بیل کلینتون سال 1998 سوژهٔ توجه گستردهٔ عمومی شد، و نقش کلی او به عنوان بانوی اول با پاسخ قطبیده جامعه آمریکا مواجه شد.کلینتون پس از نقل مکان به نیویورک، در سال 2000 به عنوان نخستین سناتور زن از نیویورک، و نخستین بانوی اولی که برای منصب انتخابی رقابت کرده به سنای ایالات متحده برگزیده شد. در پی حملات 11 سپتامبر، او به جنگ افغانستان و قطعنامه عراق رای موافق داد و از آن حمایت کرد، ولی متعاقباً با نحوهٔ اجرای جنگ عراق از سوی دولت جرج بوش و نیز بیشتر سیاستهای داخلی دولت بوش مخالفت کرد. کلینتون در سال 2006 بار دیگر به سنا برگزیده شد. او در رقابت برای کسب نامزدی حزب دمکرات در انتخابات ریاست جمهوری 2008، از هر نامزد زن دیگری در طول تاریخ انتخابات مقدماتی نمایندههای گزینندهٔ به مراتب بیشتری برنده شد ولی در نهایت نامزدی را به اوباما باخت.
کلینتون به عنوان وزیر امور خارجه در دولت اوباما از ژانویه 2009 تا فوریه 2013، جلودار پاسخ آمریکا به بهار عربی و مدافع مداخله نظامی در لیبی بود. او مسئولیت کاستیهای امنیتی مرتبط با حمله 2012 بنغازی، که منجر به مرگ کارکنان کنسولگری آمریکا شد را پذیرفت، ولی از اقدامات شخصیش در آن خصوص دفاع کرد. کلینتون «قدرت هوشمند» با ترکیب قدرت نظامی و دیپلماسی و تواناییهای آمریکا در اقتصاد، فناوری و دیگر زمینهها را به عنوان استراتژی اعمال رهبری و ارزشهای آمریکایی قلمداد میکرد. او از رسانههای اجتماعی برای مخابرهٔ پیام آمریکا به خارج استفاده کرد. او در پی ترک این منصب در پایان دوره اول ریاست جمهوری اوباما پنجمین کتاب خود را نوشت و پیش از اعلان دومین رقابت خود برای کسب نامزدی حزب دمکرات در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016، در آوریل 2015، برای رخدادهای متعددی سخنرانی کرد.
او از سوی مجلهٔ فوربس به عنوان پنجمین زن قدرتمند جهان در سال 2012 انتخاب شد.
اوان زندگی
وی فرزند نخست دروتی و هیو رادام بود. هیلاری و برادرانش تونی و هیو در بریج پارک در حومه شهر شیکاگو در ایالت ایلینوی رشد یافت. بعد از پایان تحصیلات در کالج ولزلی در رشته علوم سیاسی درسال 1969 وارد مدرسه حقوق دانشگاه ییل شد، و در این مکان برای نخستین بار با بیل کلینتون آشنا شد. او در سال 1973 دکترای حقوق را از همین دانشگاه دریافت کرد.
ازدواج، خانواده، کار حقوقی و بانوی اولی آرکانزاسپس از مردود شدن در آزمون کانون وکلای واشینگتن، دی.سی. و قبولی در آزمون آرکانزاس تصمیم گرفت از «قلبش و نه سرش پیروی کند» او به دنبال بیل کلینتون به آرکانزاس رفت. در 1974 رادام به فایتویل نقل مکان کرد، و یکی از تنها دو عضو زن هیئت علمی مدرسه حقوق دانشگاه آرکانزاس شد.
بعد از مدتی در آرکانزاس در کنار بیل کلینتون که فعالیت زیادی را برای تبدیل شدن به یک سیاستمدار حرفهای آغاز کرده بود مشغول شد. بیل کلینتون و هیلاری در سال 1975 با هم ازدواج کردند. هیلاری در سال 1976 عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه آرکانسا و همچنین عضو مؤسسه حقوقی (Rose law) شد. در سال 1974 در اوج رسوایی واترگیت، هیلاری به عنوان دستیار کمیتهٔ قضایی کاخ سفید که پیرامون ریچارد نیکسون تحقیق میکرد مشغول کار شد. در سال 1980 بیل و هیلاری صاحب دختری به نام چلسی شدند. در این موقع همسرش بیل کلینتون به عنوان دادستان کل و بعد از مدتی فرماندار آرکانزاس انتخاب شد هیلاری به مدت 12 سال بانوی اول آرکانزاس بود. او همچنین هوادار سرسخت تأمین رفاه برای کودکان و آموزش و پرورش مناسب و استاندارد بود.
بانوی اول ایالات متحده
با انتخاب بیل کلینتون به عنوان ریاست جمهوری، هیلاری، بانوی اول کشور شد. او همچنان فعالیتهای عامالمنفعهٔ خود را ادامه داد در سال 1993 مسئول گروه ویژه با نام (Health Care Reform) که وظیفه اصلاحاتی را در بخش سلامت جامعه را بر عهده داشت انتخاب شد.
رسوایی لوینسکیدر سال 1998 وقتی تحقیقات فاش کرد رئیس جمهور با مونیکا لوینسکی از کارآموزان کاخ سفید رابطهٔ خارج از ازدواج داشته است، رابطهٔ کلینتونها در مظان تردید واقع شد. وقایع پیرامون رسوایی جنسی بیل کلینتون نهایتاً منجر به استیضاح بیل کلینتون از سوی مجلس نمایندگان شد. وقتی اتهامات علیه شوهر هیلاری کلینتون علنی شد، او اظهار کرد که این اتهامات ناشی از یک «توطئه گسترده دست راستی» هستند، و تهمتهای لوینسکی را جدیدترین بخش از یک رشته تهمتهای طولانی، سازمان دهی شده توسط دشمنان بیل کلینتون تا هر خلافی از سوی شوهرش توصیف کرد. او بعدتر گفت که ادعاهای ابتدایی شوهرش که هیچ رابطهای به وقوع نپیوسته بوده، او را به اشتباه انداخته بوده است. پس از این که شواهد روابط کلینتون با لوینسکی غیرقابل مناقشه شد، هیلاری کلینتون بیانیهای علنی منتشر کرد و بر تعهد او به ازدواجشان تأکید کرد، ولی گزارش شده که به طور خصوصی از او شدیداً عصبانی بوده و مطمئن نبوده میخواهد ازدواجشان باقی بماند.
واکنشهای عمومی متفاوت بود: برخی زنان استحکام و وقار او در امور خصوصی علنی شده را ستودند، برخی با او به عنوان قربانی رفتار بی عاطفهٔ شوهرش همدردی کردند، دیگران او را به عنوان مؤید بی ملاحظگی شوهرش مورد انتقاد قرار دادند، و دیگران او را متهم به ماندن در ازدواجی شکست خورده به منظور روشی برای حفظ یا حتی پیشبرد نفوذ سیاسی خودش مورد انتقاد قرار دادند. میزان رضایت عمومی از او حین این وقایع به 70 درصد رسید، بالاترین میزانی که هرگز او مورد رضایت عمومی بوده است. او در خاطرات سال 2003 خود تصمیمش را برای ماندن در ازدواج مرتبط با «عشقی که دههها پایدار مانده بود» دانست و افزود: «هیچکس مرا بهتر از بیل نمیفهمد و بهتر از او نمیتواند مرا بخنداند. حتی پس از همهٔ این سالها او هنوز جذابترین، نیروبخشترین و سرزندهترین شخصی است که هرگز دیدهام.»
سناتور ایالات متحده
در پی اعلام بازنشستگی دانیل پاتریک موینیهان از سناتوری نیویورک، چهرههای برجستهٔ دمکرات چون چارلز بی. رنگل از کلینتون خواستند برای کرسی او در انتخابات سال 2000 به رقابت بپردازد. پس از تصمیم او برای نامزدی، کلینتونها در سپتامبر 1999 خانهای در شمال نیویورک در چاپاکوآ، نیویورک خریداری کردند. او نخستین بانوی اول آمریکا شد که برای یک مقام انتخابی نامزد میشد. در انتخابات سراسری او در برابر ریک لیزیو نمایندهٔ جمهوریخواه حوزه انتخابیه دوم نیویورک در مجلس نمایندگان قرار گرفت. در جریان مبارزات انتخاباتی مخالفان کلینتون را از آنجا که هرگز در نیویورک نه زندگی کرده بود و نه پیش از این رقابت در سیاست این ایالت شرکت کرده بود، به خانه به دوشی متهم کردند.
در سال 2000 هیلاری کلینتون به عنوان سناتور ایالت نیویورک انتخاب شد او یکی از اولین زنان منتخب در مجلس سنای ایالات متحده آمریکا بود.
در پی حملات 11 سپتامبر کلینتون خواستار دریافت بودجه برای بهسازی نیویورک سیتی و ارتقای امنیتی در ایالتش شد. تلاش او به همراه سناتور ارشدتر نیویورک چاک شومر در تأمین 21 میلیارد دلار بودجه برای بازسازی جایگاه مرکز تجارت جهانی کلیدی بود.
کلینتون به لایحه میهندوستی در اکتبر 2001 رأی داد. در سال 2005 که لایحه باید تمدید میشد، او پیش از رأی به منظور رفع دغدغهها در خصوص آزادیهای مدنی در آن کار کرد، و سپس به نفع لایحهٔ جدیدی در پی سازش حاصل شده در مارس 2006 رأی داد که حمایت اکثریت بزرگی را به دست آورد.
کلینتون قویاً از مداخلهٔ نظامی آمریکا در افغانستان در سال 2001 حمایت کرد و گفت این اقدام فرصتی برای مبارزه با تروریسم و در عین حال ارتقای زندگی زنان افغانی است که در دولت طالبان در رنج هستند. کلینتون در اکتبر 2002 به قطعنامه جنگ عراق که به رئیس جمهور جرج دبلیو بوش اجازهٔ استفاده از نیروی نظامی علیه عراق را میداد رأی موافق داد.
مبارزات ریاست جمهوری سال 2008هیلاری کلینتون پس از یک مبارزه انتخاباتی درون حزبی که 18 ماه به طول انجامید، در تاریخ 7 ژوئن 2008 اعلام کرد که به تلاشهای خود برای احراز سمت اولین رئیس جمهور زن آمریکا پایان داده است و از باراک اوباما برای احراز مقام ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا حمایت کرد.
وزیر امور خارجه
در اول دسامبر سال 2008 باراک اوباما به طور رسمی هیلاری کلینتون را به عنوان وزیرخارجه دولت خود معرفی کرد
کلینتون در 21 ژانویه 2009 از سنا رأی اعتماد گرفت و همان روز به عنوان وزیر امور خارجه سوگند خورد و از سنا استعفاء داد. او نخستین بانوی اول سابق است که در کابینه ایالات متحده آمریکا کار کرده است.
کلینتون در یکی از مصاحبههای خود با بیبیسی فارسی و صدای آمریکا به حمایت ایالات متحده از تجمعات سیاسی داخلی ایران پرداخت و گفت: «از درون جنبش اعتراضی این صدا شنیده میشد که آمریکا باید مواظب باشد که طوری عمل نکند که عامل و حامی اصلی این جنبش جلوه کند چون اعتبار جنبش و امنیت هواداران آن به خطر میافتد. مثلاً در لیبی، مخالفان قذافی اعلام کردند که از هرگونه حمایت خارجی استقبال میکنند و ما هم حمایت کردیم، اما رهبران اعتراضات ایران چنین استقبالی نمیکردند."
با گسترش اعتراضات بهار عربی در سراسر منطقه، کلینتون در صف مقدم پاسخ آمریکا به آن قرار داشت، پاسخی که او نیز قبول داشت که گاهی ضد و نقیض بود، از برخی حکومتها حمایت میکرد در حالی که از معترضین علیه برخی دیگر حمایت میکرد. با وقوع جنگ داخلی لیبی تغییر موضع کلینتون در حمایت از مداخلهٔ نظامی او را در ردیف سفیر آمریکا در سازمان ملل سوزان رایس و سامانتا پاور از چهرههای شورای روابط خارجی قرار داد و نقطه چرخشی کلیدی در غلبه بر مخالفت درونی در دولت از سوی گیتس وزیر دفاع، مشاور امنیتی تامس دانیلن، و جان برنان مشاور ضد تروریسم در جذب حمایت اعراب و تأیید سازمان ملل برای مداخله نظامی در لیبی (2011) بود.
در 11 سپتامبر 2012، کنسولگری آمریکا در بنغازی، لیبی مورد حمله قرار گرفت که منجر به مرگ کریستوفر استیونز سفیر آمریکا و سه آمریکایی دیگر شد. حمله و سؤالات پیرامون امنیت کنسولگری آمریکا و توضیحات متغیر در پی آن در خصوص آنچه رخ داد، در آمریکا از نظر سیاسی مجادله برانگیز شد. کلینتون در 15 اکتبر گفت او در خصوص مسئلهٔ قصورهای امنیتی مسئولیت میپذیرد، با این وجود توضیحات متفاوت ناشی از گیجی اجتناب ناپذیر مه جنگ در پی حوادث این چنینی بوده است. در 19 دسامبر هیئتی به رهبری تامس آر. پیکرینگ و مایک مولن گزارش خود را در این خصوص منتشر کرد. این گزارش شدیداً از مسئولین وزارت امور خارجه در واشینگتن به دلیل بیتوجهی به درخواست برای نگهبانان بیشتر و ارتقای امنیتی و قصور در تأمین رویههای امنیتی در محیطی که امنیتش در حال کاهش بود، انتقاد کرد. انتقادات متمرکز بر دفتر امنیت دیپلماتیک و دفتر امور خاور نزدیک بود، چهار مسئول وزارت خارجه در سطح دستیار وزیر و پایینتر در نتیجهٔ آن از مقام خود برکنار شدند. کلینتون گفت نتایج این گزارش را میپذیرد و این که تغییراتی برای پیادهسازی پیشنهادها در دست اقدام است. کلینتون در 23 ژانویه 2013 در برابر کنگره در خصوص حملهٔ بنغازی شهادت داد. او از اقداماتش در پاسخ به واقعه دفاع کرد و با وجود پذیرش مسئولیت رسمی، گفت از قبل هیچ نقش مستقیمی در مباحثات خاص در خصوص امنیت کنسولگری نداشته است. جمهوریخواهان کنگره او را در موارد متعدد مورد چالش قرار دادند که گاهی باعث پاسخهای احساسی یا عصبی از سوی او شد.
او در روز 31 دسامبر 2012 در بیمارستان پرسبیترین نیویورک به دلیل عارضه لخته خونی بستری شد. او هم چنین اواسط ماه دسامبر هنگامی که در خانه تنها بود به دلیل درمان یک ویروس معده دچار بیهوشی شد. درمان وی روز 13 دسامبر آغاز و از او خواسته شد تا سفر به آفریقای شمالی و خاورمیانه که برای هفته بعد از آن تنظیم شده بود را لغو کند.
هیلاری کلینتون روز جمعه اول فوریه 2013 به طور رسمی از سمت خود به عنوان وزیر خارجه آمریکا کناره گیری کرد. جان کری در کابینه جدید باراک اوباما جایگزین خانم کلینتون شد.
مسئلهٔ ایمیلهااستفادهٔ کلینتون از عامل انتقال پیغام (سرور) شخصی در سراسر دوره اش به عنوان وزیر امور خارجه، به جای سرور وزارتی، به دلیل دغدغهها در خصوص امنیت ایمیلهایی که او ارسال و دریافت کرده بود، موجود بودن و حفظ آنها به منظور درخواستهای قانون دسترسی آزاد به اطلاعات و دفتر ملی بایگانی و مدارک آمریکا، و این که آیا اقدامات او هیچیک از قوانین، مقررات یا دستورالعملهای فدرال را نقض کرده، توجه گستردهٔ عمومی را برانگیخت کلینتون در پاسخ گفت که او چند ماه پیشتر همهٔ ایمیلهای مرتبط با کارش در وزارت امور خارجه را در پی درخواست آنها تحویل داده و میخواهد که آنها علناً منتشر شوند، ولی گفت هیچ ایمیل شخصی را تحویل نخواهد داد و آنها را حذف کرده است. کمیتهٔ منتخب مجلس نمایندگان در خصوص حمله به کنسولگری آمریکا در بنغازی درخواست کرد سرور ایمیل او به منظور راستی آزمایی اظهاراتش به طور مستقل بررسی شود ولی وکیل کلینتون گفت که همهٔ ایمیلهای باقیمانده حذف شده و دیگر موجود نیست. برخی کارشناسان، مقامات، و نمایندگان کنگره بیان داشتند که استفادهٔ وی از نرمافزار پیامرسانی شخصی و حذف نزدیک به 32000 ایمیل که او شخصی تلقیشان میکرده، ناقض پروتکلها و رویههای وزارت خارجه، و قوانین و مقررات فدرال در خصوص مدیریت مستندات بوده است. این باعث شروع تحقیق افبیآی در خصوص نحوهٔ نگهداری اطلاعات طبقهبندی شد.
بنیاد کلینتون
پس از ترک وزارت امور خارجه، این اولین بار پس از سی سال بود که او هیچ مقام دولتی نداشت. با این که جز استراحت برنامهای برای آینده اش نداشت، شروع به کار بر جلد دیگری از خاطراتش کرد و به همسر و دخترش به عنوان عضوی از بنیاد کلینتون پیوست. او در آنجا بر تلاشهای بر توسعهٔ امور کودکان تمرکز کرد و در زمینهٔ تلاش جهانی برای نامنویسی دختران در مدارس راهنمایی تلاش کرد. بنیاد شروع به پذیرش کمکهای مالی از دولتهای خارجی که از زمانی که او وزیر بود متوقف شده بود، کرد. او همچنین شروع به سخنرانیهای پولی کرد و حدود $200٬000 برای هر سخنرانی دریافت کرد. او همچنین به نیابت از بنیاد، برخی سخنرانیهای غیرپولی را انجام داد. در سپتامبر 2014 دختر او دختری به نام شارلوت به دنیا آورد. در آوریل 2015 هیلاری با شروع مبارزات انتخاباتیش از بنیاد کلینتون استعفاء داد و بنیاد اعلام کرد دیگر فقط از شش کشور اروپایی و استرالیا کمک مالی میپذیرد.
مبارزات ریاست جمهوری 2016
کلینتون در 12 آوریل 2015، از طریق انتشار یک ویدئو کاندیداتوری خود در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 را اعلام کرد.
کلینتون انتخابات مقدماتی آیووا را با اختلاف نزدیکی نسبت به برنی سندرز برنده شد. او در نیو همپشر، با بیش از 20 درصد اختلاف رقابت را واگذار کرد.
مواضع سیاسی
سازمانهای گوناگون سعی کردهاند با استفاده از رأیهای کلینتون در سنا جایگاه او در طیف سیاسی را به طور علمی اندازهگیری کنند. نشنال جرنال در مطالعهای منتشره در سال 2004، درجهٔ 30 را به کلینتون تخصیص داد، (در این درجهبندی 1 لیبرالترین و 100 محافظه کارترین است) ردهبندیهای بعدی نشنال جرنال کلینتون را در سال 2006 در جایگاه سی و دومین و در سال 2007 در جایگاه شانزدهمین سناتور لیبرال قرار داد.تحلیلی در دانشگاه استنفورد در سال 2004 او را در جایگاه ششمین تا هشتمین سناتور لیبرال قرار داد.
در سیاست خارجی کلینتون از راه حل دو دولت بین اسرائیل و فلسطینیان حمایت میکند. او خود را «حامی سرسخت و تزلزل ناپذیر امنیت و ایمنی اسرائیل» میخواند. او عدم حمایت از برخی شورشیان معتدل سوری را باعث بروز خلأ قدرت و ظهور دولت اسلامی میداند.
کلینتون همچون بیشتر دمکراتهای عالی رتبه خواهان اقدام حکومتی برای مقابله با تغییر اقلیمی است. او از سیاست سقف و تجارت (cap and trade) که در چارچوب آن شرکتها میتوانند با مبادلهٔ اعتبار کربن از انتشار گازهای گلخانهای بکاهند، حمایت کرده است. کلینتون از تصمیم اجرایی رئیس جمهور اوباما برای تغییر سیاست مهاجرتی حمایت کرده است. افراد نزدیک به او، سیاست اقتصادی او را بالا بردن حداقل دستمزد، بستن راههای گریز مالیات ابرشرکتها کاستن از مالیات طبقهٔ متوسط و سرمایهگذاری بر زیرساختها اعلام کردهاند. او از قانون 2010 داد-فرنک به منظور شدیدتر کردن مقررات مالی حمایت کرده ولی به دلیل پیوندهای گستردهٔ خانواده اش با بخش مالی از جمله ایراد سخنرانی در قبال دریافت پول در وال استریت در معرض انتقاد قرار گرفته است.
مصاحبه هیلاری کلینتون با سی ان ان
هیلاری کلینتون با تاکید بر اینکه مردم این کشور ناامید و نگران هستند، اظهار کرد رای دهندگان آمریکایی به دنبال کسی میگردند که بتواند راهی برای پایان دادن به ناکامیهای آمریکا بیابد.
"هیلاری کلینتون،" وزیر خارجه پیشین و نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در گفتگو با شبکه تلویزیونی سی ان ان اظهار کرد در زمان رکود اقتصادی چه اتفاقی افتاد؟ 9 میلیون نفر بیکار شدند و 5 میلیون نفر خانههایشان را از دست دادند. 13 تریلیون دلار سرمایه کشور از جمله دارایی خانوادهها به باد رفت. در چنین شرایطی، حقوق و دستمزدها افزایش نیافته است.
نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تاکید کرد مردم کار می کنند، اما احساس نمی کنند که اموراتشان پیش می رود. مردم حق دارند نگران باشند.
وی با اشاره به برنامههایش مدعی شد آنچه من ارایه کردهام، راهی برای پیشرفت است. مردم باید از خود بپرسند چه کسی می تواند بیشترین کار را برای من و خانوادهام انجام دهد؟ چه کسی می تواند از کشور حفاظت کند؟ چه کسی می تواند اقتصاد را به پیش ببرد و درآمدها را افزایش دهد؟
انتخابات درون حزبی جمهوری خواهان و دموکرات ها دوشنبه شب در ایالت آیوا برگزار شد و در آن، کلینتون از حزب دموکرات و تد کروز از حزب جمهوری خواه، بیشترین رای را آوردند. نامزدهای دو حزب باید در هر 50 ایالت برای کسب عنوان نامزدی حزب خود در انتخابات ریاست جمهوری رقابت کنند.