- آسمونی
- مجله اینترنتی
- مناسبت های روز
- 6 مرداد؛ روز کارآفرینی و آموزش فنی و حرفه ای
6 مرداد؛ روز کارآفرینی و آموزش فنی و حرفه ای
سالها از تدوین نظری سرمایه انسانی میگذرد. در این مدت، نقش و اهمیت آموزشهای فنی و حرفهای در توسعه اقتصادی نزد کشورهای توسعهیافته و بسیاری از کشورهای در حال توسعه، شناخته شده است؛ بهگونهایکه بسیاری از کشورها برای ایجاد تحول در توسعه اقتصادی بهعنوان پیشزمینه و اولین گام، اقدام به اصلاح نظام آموزش فنی و حرفهای خود و سرمایهگذاری در آن مینمایند.
آموزشهای فنی و حرفهای، آموزشهایی هستند که انتظار میرود دانشآموختگان آن در زمان ورود به دنیای کار از سازگاری نسبی در مقایسه با دانشآموختگان رشتههای نظری برخوردار باشند. بهعبارت دیگر، این دانشآموختگان باید توانایی لازم را برای اشتغال داشته باشند. نیروی انسانی در اثر تربیت و آموزش میتواند نگرش، دانش و مهارت لازم را بهدست آورد. بههمین علت، در اغلب کشورهای اروپایی و صنعتی بعد از دهه 1990م، توسعه صنعتی را در آموزش فنی و حرفهای میدانند و در بهبود و رشد آن تأکید بسیار دارند.
- «شاید بنیادیترین مانع در راه گسترش آموزش فنی در برخی از کشورهای در حال رشد، همانگونه که در بسیاری از کشورهای پیشرفته نیز چنین است، وجود نگرش منفی بسیاری از افراد نسبت به این آموزش است. کار دستی و فنی از قدیم بهمثابه کاری خوار و پست و فقط درخور افراد بیسواد در نظر گرفته شده است. درنتیجه، در بسیاری از کشورها وضعی موجود است که در اثر آن درصد بزرگی از کسانی که دوره دبیرستان را به پایان میبرند یا حتی فارغالتحصیل دانشگاهها هستند، صرفاً به این دلیل که شغلهای اداری کافی برای آنان وجود ندارد، بیکار میمانند. روشن است که نمیتوان نگرشها را یکشبه دگرگون کرد، اما با آموزش فنی بهعنوان عنصر مکمل نظام آموزشی و با آگاهسازی مردم نسبت به امکاناتی که آموزش فنی و حرفهای در اختیار افراد قرار میدهد، تغییر نگرشها خیلی سریع انجام خواهد گرفت.» (یونسکو، 1973م)
- آموزش فنی و حرفهای بایستی از تربیت افراد برای شغلی ویژه با فراهم کردن مهارتها و دانش لازم، پا فراتر بگذارد و همراه با آموزش عمومی، شخصیت و منش افراد را نیز پرورش دهد و توانایی درک، داوری، اظهار وجود و سازگاری با محیطهای گوناگون را در آنان تقویت کند. برای رسیدن به چنین هدفی، محتوای فرهنگی آموزش فنی و حرفهای باید در سطحی باشد که تخصصی شدن گریزناپذیر در آموزش فنی و حرفهای، راه دیگر علاقهها را سد نکند. آموزش فنی و حرفهای، در جنبههای علمیتر خود از سالهای تحصیلی مدارس فراتر میرود و وارد عرصه صنعت میشود. از اینرو با در نظر داشتن مهارتها و فنون، ممکن است مدارس، پایههای اساسی لازم را در اختیار بگذارند، اما این صنعت است که باید کارکنان جدید خود را در زمینههای خاصی که در زندگی کاری از آنان انتظار میرود، آموزش دهد و پیوسته دانش آنها را مطابق با پیشرفتهای زمان ارتقا دهد.
- آموزشهای رسمی و فنی و حرفهای در ایران با ایجاد «دارالفنون» آغاز شد. در این مدرسه که در سال 1238ق بهمنظور تربیت نیروی انسانی لازم در زمینههای اداری، علمی، فنی و پزشکی تأسیس شد؛ شاگردان هم درسهای نظری داشتند و هم درسهای عملی. در زمینه آموزش صنعت، در سال 1286ق، اولین هنرستان فنی با نام «مدرسه ایران و کمال» شروع بهکار کرد و در سال 1303 به هنرستان صنعتی تبدیل شد. در زمینه کشاورزی، در سال 1297ق دبستان برزگر شروع بهکار کرد که پس از انحلال بهجای آن، مدرسه فلاحت در تهران تأسیس شد. در زمینه آموزش خدمات در سال 1298ق، «مدرسه صنایع مستظرفه تهران» به ریاست کمالالملک در رشتههای هنری گشایش یافت. در سال 1349 با تصویب قانون کارآموزی، آموزش در صنعت به صندوق کارآموزی واگذار گردید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهلحاظ اهمیت یافتن بحث استقلال و خودکفایی کشور، سامان بخشیدن به آموزشهای فنی و حرفهای، مورد توجه خاص قرار گرفت و بههمین منظور، شورای عالی هماهنگی آموزشهای فنی و حرفهای کشور در راستای جهتدهی به تشکیلات و پوشش دستگاههای متعدد بهعنوان مجری این نوع آموزشها در سال 1359ش تشکیل شد.
یکی دیگر از ابعاد اهمیت آموزشهای فنی و حرفهای، نقش فرهنگی و اجتماعی آن است. از جمله نمودهای نابرابریهای اجتماعی، محرومیت از تحصیل به علل گوناگون است. برخورداری تودههای وسیع مردم از آموزشهای فنی و حرفهای باعث میشود که فاصله قشرهای اجتماعی تا حدودی کمتر شود. توان کاری افراد بالا رود و درنتیجه، گروه کثیری از مردم در تولید اجتماعی شرکت کنند. اگر آموزش فنی و حرفهای در آموزش و پرورش، باکیفیت گسترش یابد و کار یدی و مغزی هر دو در پیوند باهم اهمیت پیدا کنند، ارزشهای نوینی در جامعه پدیدار میگردد.
یعنی کار یدی کوچک شمرده نمیگردد و به کار اداری یا صرفاً فکری بیش از حد ارج نهاده نمیشود و این ممکن نخواهد شد مگر اینکه اقتصاد وابسته به صنایع خارجی رفتهرفته جای خود را به اقتصاد مستقل و تولیدی بدهد و در این صورت است که با اهمیت پیدا کردن کار مولد، در مقابل دلالی و واسطهگری، ارزشهای واقعی صنعتگران و صاحبان حرفههای گوناگون نمود پیدا میکند و بسیاری از مفاسد اجتماعی بهخصوص ناامیدیهای جوانان کمرنگتر شده و جای آن را فعالیتهای مولد اجتماعی خواهد گرفت.
اکنون کوشش بر این است که آموزش و پرورش از صورت صرفاً نظری بیرون آورده شود و آن را بهصورت آموزش توأم با کار مبدل سازند. چنین کاری علاوه بر داشتن اهمیت اقتصادی، بیتردید در تعدیل فاصلههای میان طبقات و قشرهای اجتماعی میتواند مؤثر باشد. گسترش آموزش و پرورش و در کنار آن توسعه آموزش فنی و حرفهای و مشغول داشتن گروه کثیری از دانشآموزان کشور در این شاخه تحصیلی، میتواند سرآغاز بازگشت به خود و یافتن هویت فرهنگی خویش گردد. وقتی شمار زیادی از مردم جامعه مشغول کار مفید و مناسب شوند، به جامعه و ارزشهای اجتماعی حاکم ارج مینهند.
برای بررسی راههای جذب دانشآموزان مستعد به هنرستانهای فنی و حرفهای و نیز عواملی که در انتخاب رشته دانشآموزان تأثیرگذارند، تحقیقات و پژوهشهایی بهعمل آمده است. در پژوهشی، «عوامل شخصی و فردی» از قبیل علاقه به دروس عملی، کارگاهی و حرفه و فن و کنجکاوی نسبت به طرز کار وسائل فنی از جمله عوامل مؤثر در گرایش دانشآموزان به رشتههای فنی و حرفهای برشمرده شده است. «عوامل آموزشگاهی» مانند میزان آگاهی از هزینههای تحصیلی رشتههای فنی و حرفهای، تنوع رشتههای فنی و حرفهای، تجهیزات و امکانات کارگاهی آموزشگاهها، دوری و نزدیکی محل مراکز آموزشی هنرستانها و وجود مربیان فنی و شایسته میباشد. همچنین امید زود دست یافتن به اشتغال، کسب درآمد و بهبود وضعیت اقتصادی خانواده از عوامل گرایش دانشآموزان به شاخه کار و دانش بهشمار میآید.
«عوامل اجتماعی» شامل میزان تخصصی بودن مشاغل، موفقیت فارغالتحصیلان در شغل و زندگی، میزان درآمد، جایگاه و ارزش اجتماعی، ادامه تحصیل در مقاطع تحصیلی بالاتر، تأثیر رسانههای گروهی از جمله تلویزیون، اختصاص امتیازات شغلی، اولویت استخدام، وام خوداشتغالی و همچنین نیاز جامعه به رشتههای خاص است. «عوامل پرورشی» همچون میزان آگاهی دانشآموزان از میزان فعالیتهای ورزشی، برگزاری کلاسهای فوق برنامه و فعالیتهای مذهبی در هنرستانهای فنی و حرفهای است. «عوامل خانوادگی» مانند سطح سواد پدر، جنسیت دانشآموزان، رشته تحصیلی خواهر و برادر نیز در انتخاب رشته شخص تأثیر بهسزائی دارد.
دلایل عدم تمایل دانشآموزان مستعد به شاخه فنی و حرفهای را نیز میتوان چنین بیان کرد: دانشآموزان مستعد، اطلاعات زیادی راجع به رشتههای فنی و حرفهای ندارند. بهنظر آنان، علاقهمندان به رشتههای فنی بدون وارد شدن به هنرستان هم میتوانند به اهداف خود برسند و خانوادههای دانشآموزان مستعد ترجیح میدهند فرزندانشان در دبیرستان تحصیل کنند. بهخاطر داشته باشیم که شرایط موجود در مدرسه، معلمان و مشاوران تا حد زیادی در انگیزههای دانشآموزان برای ادامه تحصیل و انتخاب رشته تحصیلی آنها مؤثر هستند. دوستان و همسالان نیز با توجه به نزدیکی خاص به یکدیگر و یا وابستگیهای عاطفیشان، در انتخاب رشته تأثیر خاصی بر دانشآموز دارند. نظر والدین نیز در انتخاب رشته دانشآموز نقش تعیینکنندهای دارد.
«هیچ ملتی نمیتواند اثر تکنولوژی را در جهان امروز انکار کند. درحقیقت، پیشرفتهای پرشتاب در همه رشتههای فنی و صنعتی در دهههای اخیر، خطوط اساسی تمدن کنونی را تعیین کرده است. اگر قرار باشد که از تکنولوژی بهدرستی و در جهت رفاه انسان، نه انهدام او، حداکثر بهره را ببریم، لازم است پابهپای این دگرگونیها، در آموزش فنی و حرفهای نیز به پیشرفتهایی دست یابیم. خوار شمردن آموزش فنی و حرفهای به بهانه اینکه ماهیتی فرومایه دارد، درواقع، ستیز با واقعیتهای زندگی نوین و روی گرداندن از مجالهایی است که برای بهتر کردن این زندگی پیش میآید. توصیه یونسکو درباره آموزش فنی و حرفهای این است که: آموزش فنی و حرفهای باید بخش مکمل نظام آموزشی همهجانبه باشد، و به این سبب باید به محتوای فرهنگی آن توجه کافی بشود.» (یونسکو، 1973م)