- آسمونی
- مجله اینترنتی
- کار و برند
- کارآفرینی
- نقش خلاقیت در کارآفرینی
نقش خلاقیت در کارآفرینی
در این بخش آسمونی به نقش و اهمیت خلاقیت در کارآفرینی می پردازیم در واقع برای تببین نقش خلاقیت در کارآفرینی سازمانی ابتدا باید تعریف مشخصی از کارآفرینی سازمانی ارائه شود تا تاثیر خلاقیت در آن معلوم شود. کارآفرینی سازمانی فرایندی است که به وسیله آن سازمانها فرصتهای موجود را درک نموده و عوامل تولید را برای ایجاد ارزش افزوده به صورت خلاقانه ساماندهی میکنند.
سازمانهای کارآفرین دارای مشخصات ویژهای هستند آنها اغلب آماده تغییرند و معتقدند که هر چیزی که در گذشته بوده، لزوماً نباید در آینده باشد و بالعکس. این سازمانها بیشتر دنبال چیز جدیدی هستند و براساس تواناییها و خلاقیتهای خود عمل میکنند.
نوآوری در سازمانهای کارآفرینی به صورت رویکردی بسیار با اهمیت دنبال میشود. در گذشته تولید بیشتر و بازدهی بالا عامل کلیدی موفقیت در کسب و کار بود. اما امروزه کلید موفقیت در نوآوری است. کارآفرینی شامل خلاقیت نوآوری و مخاطرهپذیری است.
فرایند خلاقیت از تصور شروع شده و با مهندسی ایده با مهار تصورات ادامه مییابد؛ آنگاه خلاقیت با مدیریت ایده، ایدههای عملی و مفید و مناسب را به وجود میآورد. سپس ایدههای مفید و عملی به وسیله نوآوری به خدمات و محصولات تبدیل خواهد شد.
مدیران در سازمانهای کارآفرین برای مسائلی از قبیل وقت آزاد، آزادی عمل، دسترسی به اطلاعات سیستم، پیشنهادها، تشویق و مخاطرهپذیری اهمیت فوقالعادهای قائل هستند.
فرایند خلاقیت را به شکل دیگری نیز میتوان در نظر گرفت.
در این صورت فرایند خلاقیت شامل این موارد می باشد:
*. جذب (Absorption)
*. الهام (Inspiration)
*. آزمایش (Testing)
*. پالایش (Refinement)
*. فروش (Selling)
در مرحله جذب، فرد فریفته یک موضوع میشود که البته به اطلاعات جدید نیاز دارد. در مرحله الهام که بسیار سریع اتفاق میافتد، راهحلها یا ایدههایی به ذهن میآید. در مرحله آزمایش، ایده حاصله آزمایش می شود که آیا مفید است یا نه.
پالایش مرحله بعدی است که در آن ایدهها به منظور کاربردی کردن و مصرف عملی اصلاح میشوند. مرحله آخر مرحله فروش است که اکثر خلاقیتها را ناکام میکند. این مرحله ابتدا باید درون سازمان اتفاق افتد و سپس در خارج از آن.
سازمانهای کارآفرین به خوبی میدانند که برای مرحله جذب، فرد خلاق احتیاج به وقت آزاد، آزادی عمل و اجازه سرکشی به قسمتهای خارج از حیطه کاری خود دارد. همچنین در مرحله الهام نباید سختگیری و کنترل شدید شود.
در مرحله آزمایش، مدیریت ارشد باید با در اختیار گذاشتن اماکانات، تجهیزات و تسهیلات به افراد خلاق کمک کند تا راحت و سریعتر به نتیجه مطلوب برسند. در مرحله پالایش و فروش، مدیریت با پذیرش و تشویق طرحهای نیمه کاره و برنامهریزی نشده، باعث افزایش انگیزه و روحیه مخاطرهپذیری افراد میشود.
باید توجه داشت که موضوع مخاطرهپذیری برای کارآفرینان مستقل و کارآفرینی سازمانی کاملا متفاوت است. کارآفرینان مستقل هزینههای کارآفرینی را خود می پردازند، اما برای کارآفرینان سازمانی کارفرما با مدیریت هزینه ها را متقبل می شود.
البته خطر پرداخت هزینه ها برای کارآفرین سازمانی هم وجود دارد. ولی ظاهراً به شدت کارآفرینی مستقل نیست و لذا کارآفرین سازمانی می تواند بررسی خلاقیت را با طمینان بیشتری ادامه دهد. (در صورتی که مدیریت شرایط لازم را فراهم نماید) .
سازمانهای کارآفرین به خوبی از معایب و محاسن و ظرافتهای کار گروهی آگاهند. این سازمان به نحو احسن از امکانات کارهای گروهی، به خصوص در زمینه خلاقیت و کسب ایدههای جدید بهرهمند می شوند. از سوی دیگر چون خلاقیت فرایندی است فردی، با اجرای روشهای گروهی خلاقیت سعی می کنند از هم افزایی گروه استفاده نموده و موانع خلاقیت حساسیت گروهی را کاهش دهند.
مهمترین روش های خلاقیت گروهی عبارتند از:
یورش نگری (Brainstorming) : بر دو اصل زیر استوار است .
- اول اینکه هدف اصلی گروه، خلق ایده های هر چه بیشتر در مساله مورد نظر است.
- دوم اینکه هیچ کسی حق ندارد ایده های پیشنهادی را ارزیابی و یا قضاوت نماید.
روش گروه مجازی (Brainwriting) :
در این روش اعضا وارد بحث های کلامی نمی شوند. بلکه ایده هایشان را روی کاغذ می نویسند و رهبرگروه پس از جمع آوری آنها را در جدولی درج و سپس از شرکت کنندگان می خواهد که جهت تصمیم گیری نسبت به ایده ها اظهار نظر کنند.
رویکرد سینکتیکس (Synectics) : این روش نیز براساس فرایند زیر انجام می شود.
1- شناسایی و تجزیه و تحلیل مشکل به منظور رسیدن به ماهیت و جوهره آن
2- کشف راه حل هایی برای آن جوهره از طریق دیدگاه غیر مرتبط با موضوع
3- تلاش برای تبدیل راه حلهای به دست آمده به راه حل نهایی (موضوع اولیه)
رویکرد جدلی :
در این روش دو گره نسبت به یک موضوع با یکدیگر کاملاً مخالفت می کنند و هر یک رویکرد دیگری را محکوم می کند تااینکه راهحل نهایی برای تصمیم گیرنده مشخص شود.
روش اجباری (Forced Association) :
در این شیوه از اعضای گروه خواسته می شود که بین زمینههای موضوع اصلی و موضوعهای دیگر که مرتبط با آن نیست، ارتباطی را به وجود آورند تا از نتیجه تلاش های ذهنی آنها به ایده های تو دست یابند.
گردش تخیلی (Speculative Excursion) :
در این روش اعضای گروه را از طریق به کارگیری جریانی تمثیلی و استعاره ای به گردش تخیلی ترغیب میکنند.
برای آشنایی با نقش کارآفرینی در اقتصاد، بر روی لینک زیر کلیک کنید :
نقش کارآفرینی در اقتصاد