نقد فیلم دروغ های زیبا

١٦ بهمن ١٤٠٢
انسيه نجفى

با احترام به فیلم انسانی ولطیف دروغ های زیبا ؛هرچند کل اثر وروایت وپرداخت آن ضعف های بنیادین دارد اما درحال بررسی جزییات هستیم.
معرفی قهرمانان : کودک( دیطا) ومادر و زن نجات بخش همسایه( فرشته) که کودک را به مدرسه بردو هزینه ثبت نام را تقبل کرد.
و شروع ماجرا مدرسه رفتن بچه و گره افکنی در روایت ؛ سپس با معرفی همسر بانوی همسایه(امجد) وشغلش وارد ماجرا می شویم.
قطار وریل راه آهن اول فیلم حرکت در پس زمینه مادر وکودک از نظر نگارنده یکی از مفاهیم نمادین زندگی پر جنب وجوش وپر دردسر این جماعت است .

آب دادن به گل ها وآب  ریختن روی شوهر خواب زده! وخندیدن نشانه های رابطه قشنگ این دو دوست عاشق است که برای هم فراتر ازهمسرند.

تصویر ایستگاه قطار درحال حرکت و موتورها ودوچرخه های رنگی که پشت قطار منتظرند وبعد حرکت می کنند . ( در اصفهان قدیم وسایل نقلیه عمومی به نام موتور سه پاچه وجود داشت. ) . رنگ های شاد در سطح شهر ومحله با وجود فقر و اندوه ومشکلات ؛ وتوجه به جزییات ونشانه های دیداری وبصری ؛ برای نمایش روابط شیرین درکنار واقعیات تلخ روزگار پارادوکسی برای پیش بردن درونمایه روایت است.
داستان خطی روایت :مخاطب می داند  که ماجراها وگره ها وتعلیق چیست اما قهرمانان از دل هم خبر ندارند و همین تعلیق ایجاد می کند.

رییس فرشته ؛او را در کارخانه احضار می کند ودخترا ن همکار باطعنه می گویند: « ناز میکنه میگه نمیرم»
سو استفاده از فرشته توسط رییس؛.تصویر لانگ شات ناراحت واشک های بی صدا ودرد ناک زن .

_رییس فرشته : اگر عقل داشتی با یک اشاره می بردمت به آسمونا زن میگه «من  همین زمین را دوست دارم»
_رییس فرشته میگه«  پول هست فقط باید کمی عشوه بلد باشی»ا
اما امجد _مرد مهربان  درد زن را نمی داند.
_امجد به فرشته میگه فدای سرت حقوق را نمیده نگیر زن میگه جون کندم باید بگیرم ( جون کندن)
_رییس  به مرد میگه چرایاید حقوق فرشته رابه تو بدم
مرد میگه فرشته نجیبه
_سرکارگر مرد درکارخانه به همکارای زن میگه:فرشته ادای قدیسه هارا درمیاره

_امجد میره حق زن را بگیره رییس نمیده
_فرشته برای حفظ خانواده وعشقش وارزشهایش؛ ارزش های دیگری را فدا می کند اما با قدرت و حتی بلوف زدن در مورد داشتن ویدبو از رییس و آتش زدن خود و ....؛ می تواند حق خود را بگیرد واین مصداق این جمله است که به امجد میگوید :
از من امیدوارتر وعاشق تر کی را دیدی 

_فرشته خریدن موتور _سه چرخه  ریکشا با ایثار ( از نظر خودش در رابطه اجباری با رییس فاسد) و دکتربردن وخریدن سمعک برای دیطا را انگیزه این کار می داند؛
«دیطا منو یاد بچگی خودم میندازه فقر سخنه»
وامجد در دیالوگی به فرشته می گوید : خدا خیرت بده با این دل دریایی ...!
_یا پاره شدن دمپایی دیطا و خریدن کفش جدید برای ایشان

صحنه های موازی ماجراهای قهرمانان باهم تلفیق و دنبال می شود . به عبارتی تکه تکه ازهرکدام روایت می شود و این تکنیک سبب خسته نشدن مخاطب و ازدست نرفتن سرنخ ماجراهای فرعی وادامه قصه هر بخش است.

در دو بخش از فیلم عبارت خاص «دروغ هات هم قشنگه »را می شنویم :
مرد خربد کرده وخودش کیک نمی خورد و سهمش را به فرشته می دهد ومی گوید من خوردم . و فرشته در پاسخ این عبارت را به کار می برد.
در اواخر فیلم فرشته در جواب همسرش که دلیل ناراحتی را می‌پرسه میگه «من به چیزی فکر نمی کنم»اینبار مرد به زن میگه« دروغاتم قشنگه»
فرشته پشت هیکل قوی مردش سیگار می کشه تمثیلی از عشق واینکه مردش ازش حمایت می کنه.