- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نقد فیلم قصیده گاو سفید
نقد فیلم قصیده گاو سفید
نقد از نجیبه نعمتی اختصاصی آسمونی
درام رضایت گرفتن و بخشش و ...مدتها دستمایه بسیاری از فیلم ها بوده است. مخاطب در فیلم "قصیده گاو سفید "ابتدا خود را درگیر روال معمول مییابد، مصیبتی که بر سر خوانواده آوار میشود؛ اما زمانی که بیننده به گمانش باید با یک فلاش بک چگونگی ماجرا، درگیری بابک و ماجراهای دادگاهی را مرور کند که قاضی رای صادر کرده است؛ دوربین "صناعی ها "ترا به یک سال بعد میکشاند. زمانی که "بابک "نیست، درگیری های مینا (مریم مقدم) و دخترش با زندگی را پیش چشمان خود مییابد. ضربه اولیه در این زمان بر مخاطب و مینا فرو میریزد... بابک به اشتباه اعدام شده است. صدور رای بر اساس شهادت دروغ شاهد قتل، ضربه مهلک تر را بر "مینا "فرود میآورد. همه زندگی و جامعه بر ضد "مینا "برخاسته است. اجتماعی که زن تنها و بدون همسر را تاب نمیآورد. مینا کارگر یک کارخانه برای تامین مخارج زندگی و بزرگ کردن دخترش به تنهایی با مشکلات در جامعه بجنگدد. کسی نه تنها برای زخم او مرهم نیست بلکه همه بر پاشیدن نمک بر زخم او کوشا هستند. برادر همسرش خواهان اوست و اگر به ازدواج با او تن ندهد حضانت دخترش را از او میگیرد...هر چه فیلم جلوتر میرود و زمانی که زندگی "مینا "و درگیری هایش برای مخاطب عادی میشود ورود "رضا اقبالی "تمام پیش بینی های مخاطب را بار دیگر بهم میریزد. این بار نیز دوربین "صناعی ها "مخاطب را وارد ماجرای دیگری میکند. همه چیز در فیلم آرام است؛ صحنههایی که به درستی چیده شدند؛ اما همین صحنههای آرام و به ظاهر بی کنش در حقیقت پر از تعلیق است و در مخاطب شور و تعلیق خاصی را ایجاد میکند. مخاطب وقوع ماجرایی را درک میکند آن را بو میکشد؛ اما "مینا "از آن غافل است. ورود "رضا "به زندگی مینا ماجرا را وارد مرحله غریبی میکند. "رضا "خود را به عنوان دوست بابک معرفی میکند. رضا به محض ورود سعی در تغییر زندگی "مینا "و دخترش را دارد. برایش خانه مهیا میکند و ...و آرام آرام راز فاش میشود "رضا" دوست "بابک "نیست بلکه همان وکیلی است که رای اعدام اشتباهی بابک را صادر کرده است... پایان فیلم کارگردان دست به یک خودکشی میزند.. فیلم همه چیزش برای نشان دادن یک زن مستقل که فشارهای همه جانبه را تاب میآورد، سعی در نجات زندگی خود و دخترش دارد و بر علیه جامعه ای که او را طرد کرده یک تنه میجنگد آماده و مهیا است. "مینا در این فیلم میتواند به یک قهرمان مبدل شود؛ بر علیه افکار جامعه، ، خانواه بابک و ...بشورد؛ اما به یک باره از یک زن مستقل، به "رضا "متکی میشود حریم خود را برای ورود مردی که به درستی نمیشناسد باز میکند و در انتها میفهمد فردی را که با او مهربان است کسی نیست جز قاضی و صادر کننده حکم اعدام بابک... علیرضا ثانی فر(قاضی) برای جبران اشتباهش وارد زندگی "مینا "میشود؛ اما تاوان آن سنگین است. قاضی به اشتباه حکم اعدام بابک را صادر میکند و بار دیگر برای جبران اشتباهش "مینا "را نیز قربانی میسازد. صحنههای فیلم با دقت و وسواس گزینش شده است بازیهای آرام، فیلم نامه غیر قابل پیش بینی، قصیده "گاو سفید "را با ضعفهای کوچکش به فیلم موفقی مبدل میسازد.