- آسمونی
- مجله اینترنتی
- ورزشی
- اطلاعات فوتبالی
- فوتبال زنان و رسانه ها

فوتبال زنان و رسانه ها
عوامل نسبی دیگری هم، مانند نقشها و مسئولیتهایی که در فوتبال به عنوان تماشاگر، هوادار، بازیکن یا دیگر عوامل اجرایی بر عهده زنان است، در میزان شرکت زنان در رسانهها وجود دارد. زمان و فضایی که رسانهها به زنان و فوتبال آنها اختصاص میدهند بسیاراندک و محدود است. بسیاری از روزنامههای معتبر هر روزه حتی گزارشاتی در باره فوتبال غیر حرفهای مردان منتشر میکند، اما در اغلب اوقات در همین روزنامهها کمتر نشانی از نتایج مسابقات لیگ برتر بانوان دیده نمیشود. البته هر از چند گاهی گزارشاتی از اتحادیه فوتبال بانوان در باره نتایج مسابقات فینال و یا تیم ملی بانوان دیده میشود. گهگاهی هم مقالاتی در باره تیمهای موفق لیگ یا هواداران زن فوتبال در این روزنامهها منتشر میشوند.
اوضاع انتشار اخبار فوتبال بانوان در خارج از کشور هم به همین شکل است، حتی در نشریاتی هم که کاملا مربوط به ورزش و اخبار ورزشی هستند بیش از این در باره این موضوع نمیتوان یافت.
وضع فوتبال زنان در گزارشات تلویزیونی هم بهتر از این نیست. پوشش خبری تلویزیون از فوتبال بانوان تصویری مشابه و البته غم انگیز ارائه میدهد. اخیرا برنامهای در شبکه 4 که به پخش یک سری مسابقات بانوان اختصاص داشت به صورت غیر منتظرهای موفق به جذب 2.8 میلیون نفر مخاطب شد و متاسفانهیک چنین استقبالی از اینگونه برنامهها دیگر تکرار نشد. اتحادیه فوتبال زنان تنها موفق به عقد قرار داد با کانال ماهوارهای UK برای پخش زنده مسابقات بانوان و جذب تعداد نه چندان چشمگیری پشتیبانان مالی شد. پیشنهاد رادیو از این هم نا امید کننده تر بود. تا آنجا که نه نقد و تفسیری در باره مسابقات انجام شد و به حتی خلاصهای از مسابقات و نتایج آنها گزارش شد.
برنامههایی که به ندرت و در موقعیتهای خاص پخش میشوند تنها منبع اطلاعات در مورد فوتبال زنان در رادیوی ملی انگستان به شمار میآیند. به هر حال فوتبال بانوان در حاشیه گزارشات ورزشی قرار دارد و این مطلب برای افرادی که در این رشته فعالیت میکنند بسیار نا امید کننده است. شبکه 4 بریتانیا یک بار سعی کرد با پوشش خبری مناسب و گزارشات ورزشی کامل امید تازه ای، هر چنداندک، به زنان فوتبالیست بدهد. البته در این گزارشات اثری از نقش موثر زنان در فوتبال دیده نمیشود.
عامل دیگری که در این زمینه نقش بسیار موثرتری را ایفا میکند میزان فعالیت زنان در خود رسانههای مربوط به فوتبال است. اخیرا میتوان در رسانههای محلی و ملی بریتانیا حضور موثر زنان را مشاهده کرد. به عنوان مثال ریچل اوکانر (Rachel O'Connor)، گزارشگر ورزشی در یورکشایر معتقد است که گزارشگران زن کمتر با مشکلات جدی روبرو میشوند اما به هر حال در مقایسه با همکاران مردشان باید بیشتر تلاش کنند تا در محیط مردسالار مطبوعات ورزشی اعتبار برابری با آنها کسب کنند. او در مورد خود اعتقاد دارد که نسبت به همکاران زن دیگرش خوش شانس تر بوده که پیش از اینکه وارد دنیای مطبوعات شود به او برای داشتن اطلاعات کامل در باره فوتبال احترام گذاشته میشده و همچنین افراد زیادی را در این رشته میشناخته است.
گزارشگران ورزشی زن دیگری نیز در این باره با اوکانر اتفاق نظر دارند. تحقیقات در باره تاثیر نگرش زنان در محیط کارشان نشان میدهد گزارشگران ورزشی زن نه تنها از پیش داوریهای موجود در محیط مردسالار مطبوعات ورزشی ناراحت نمیشوند بلکه باور دارند که باید اعتماد به نفس و اطلاعات بیشتر و وسیع تری نسبت به همکاران مرد خود نشان دهند . بسیاری از زنانی که در این تحقیق مورد مصاحبه قرار گرفتهاند با این نظر هم عقیدهاند که امروزه اگر دانش لازم را برای اینکار داشته باشند هدف پیشداوریهای رایج قرار نمیگیرند.
همچنین دیده شده که گزارش گران زن با این دید که «زیاد فمینیست نیستند» مورد پذیرش مردان قرار میگیرند. گزارشگران ورزشی زن زمانی از طرف مطبوعات مورد نقد قرار میگیرند که مطلبی را بدون داشتن اطلاعات و یا اشتیاق کافی بنویسند. در موارد این چنینی دیده شده که زنان بیشتر از همکاران مردشان در شرایط مشابه مورد انتقاد قرار گرفتهاند. شاید به این دلیل که این پیش فرض وجود دارد که مردان برعکس زنان نسبت به ورزش وارد تر و مطلع ترند. این مطلب زنان را بر خلاف مردان مجبور میکند تا در مصاحبهها در جهت اثبات درستی اطلاعاتشان تلاش کنند. همچنین بازیکنان فوتبال تفاوت چندانی میان مصاحبه کننده مرد نمیبینند و هیچکدام را ارجح بر دیگری نمیدانند.
اگرچه نسبت مشارکت زنان به مردان در این رسانه کم است اما کیفیت کار و میزان شرکت آنها از سالهای 1980 تا به حال پیشرفت قابل توجهی داشته است. باید به این نکته هم توجه داشت که به فوتبال بانوان همیشه با نگرشی منفی نگاه نشده است. به عنوان مثال در برخی موارد، در بحثهای مربوط به کیفیت فوتبال مطرح میشود که در فوتبال زنان کمتر از مردان برخورد فیزیکی وجود دارد. فوتبال زنان از هنجارهای فوتبال مردان انحراف یافته است.
نشریات در این زمینه تصویری پیچیده تر ارائه میدهند. درسالهای اوایل دههی 1990 شاهد افزایش چشمگیری در تصاویر پر زرق و برق بودیم که در نشریات روشنفکر مانند «چهارچهار دو»، که مقالاتی عمیق تر درباره فوتبال زنان متنشر میکردند. در دیگر نشریات چنین برخوردی کمتر دیده میشود. زنان فعال در رسانهها معمولا در مقابل مشکلاتی، مانند فحاشی ویا بی احترامی فیزیکی، که بازیکنان و یا هواداران زن با آنها درگیر هستند سکوت میکنند.